مسیر ما از میدون کلانتری (اسدآبادی کنونی) که بین خیابون سی و هفتم و سی و نهم یوسفآباد قرار داره، شروع میشه. یوسفآباد از محلههاییه که خیابونهای شمارهگذاریشده داره – مثل محلهی گیشا – و این شمارهها از شمال به جنوب، روند کاهشی طی میکنن. ستون فقرات مسیرمون در خیابون اسدآبادیه و به تناسب ایستگاهها، به خیابونهای منشعب شده ازش سر میزنیم و در نهایت در پارک شفق که جنب خیابون بیست و یکم هست، مسیر رو به پایان میرسونیم.
یوسفآباد یکی از محلههای اصیل و همچنان (تا حدودی) یکدست تهرانه که شکلگیری اون به زمان ناصرالدین شاه قاجار باز میگرده. قریهای که خارج از حصار ناصری واقع شده بود و زمینهاش متعلق به میرزا یوسف مستوفی الممالک از وزرای ناصرالدین شاه بوده که منزل بینهایت زیبای اون هنوز در محلهی سنگلج تهران وجود داره.
یوسف مستوفی برای آبادانی و توسعهی این محله تلاشهای بسیاری کرد؛ حفر نهر، ایجاد قنات و غرس کردن درختان از اقداماتی بود که او برای آبادانی و توسعهی این محله انجام داد و به همین این علت این محله «یوسف آباد» نام گرفت؛ محلهای که نزدیک به ١۵٠ سال از شکلگیریش میگذره. با توسعهی شهر به تدریج دسترسی به این محله آسونتر شد و از دههی ۳۰ شمسی کمکم ساخت و سازهای گسترده در نقاط مختلف این منطقه آغاز شد.
آدرس ویلای ابن سینا: ابتدای خیابون ابن سینا، نرسیده به کوچهی سی و هفتم
مسیرمون رو از ابتدای خیابان ابنسینا به سمت جنوب شروع میکنیم. نرسیده به کوچهی سی و هفتم، «ویلای خیابون ابنسینا» قرار داره؛ از معدود خونههای ویلایی باقیمونده در این خیابون.این ویلا در دههی ۴۰ ساخته شده و بر اساس شنیدهها و به گفتهی یکی از ساکنین، از جمله آثار داوید اوشانا، معمار کمتر شناخته شدهی ایرانیه که کلیسای تومای آشوری در محلهی امیرآباد هم اثر اونه.
فرم کلی این خونهی دوطبقه، از مکعب مستطیلهایی تشکیل شده که در بعضی قسمتها از حجم اصلی بیرون زده و به صورت کنسول دراومده. از ویژگیهای جذاب این پروژهی مدرنیستی، پلههای نیمهمعلق منتهی به تراس طبقهی بالا و نحوهی اجرای اونه که از امضاهای آرشیتکتهای اون دورانه.
لینک پیشنهادی: هفت موزه ناکام تهران که اسیر تلخی روزگار شدند
علاوه بر این، سنگکاری برجستهی نمای شرقی و جانمایی یک پنجرهی کوچیک عمودیش، توجه هر بینندهای رو به خودش جلب میکنه.
آدرس شهرکتاب فرهنگ: خیابون اسدآبادی، میدون فرهنگ
مسیرمون رو به سمت پایین ادامه میدیم و وارد کوچهی سی و سوم میشیم. «شهر کتاب فرهنگ» در ضلع شمال شرقی میدون و این کوچه قرار گرفته. یه شعبه از سری فروشگاههای زنجیرهای شهر کتاب که توسط دفتر معماری شهریار ایزدی در دههی ۷۰ طراحی شده.
ایزدی در کارهاش از یکپارچگی و یکدست بودن فضاها پرهیز داره و تلاش میکنه از تداخل فضاهای تودرتو بهره بگیره و تجربهی متفاوتی ایجاد کنه. اگر خودتون وارد فضای شهرکتاب فرهنگ بشید، میتونید به خوبی جزئیاتش رو ببینید.
ویژگی بارز این فروشگاه، استفاده از دیوار شیشهایه که هم نمادی از ویترینه و هم در عین حال ارتباط کاملاً مستقیمی بین درون و بیرون مغازه ایجاد میکنه و به طور ملموسی با رهگذران ارتباط برقرار میکنه.
متاسفانه امروزه این دیوار شیشهای پوشیده شده و فضای نیمهباز ورودی هم دستخوش تغییر شده.
آدرس سینما تئاتر گلریز: خیابان اسدآبادی، پایین تر از میدان فرهنگ، نبش کوچهی سی و چهارم
مسیر رو به سمت پایین ادامه میدیم تا به یکی از خاطرهانگیزترین مکانهای یوسفآباد برسیم: «سینما-تئاتر گلریز». این سینما در سال ۳۷ ساخته شده و در ابتدا با فعالیت گروه هنری «آناهیتا» به سرپرستی مصطفی و مهین اسکویی، مدتی «آناهیتا» نام داشت. بعد از پایان فعالیت این گروه، نام این سینما در ابتدا «گلدیس» و پس از انقلاب به گلریز تغییر پیدا کرد.
این سینمای محلی مدتی با رکود مواجه شده بود و در اواسط دههی ۷۰ با برگزاری تئاترهای کمدی (مثل نمایش قهوه خانه زری خانم و نمایش دروغ چرا؟ به نویسندگی و کارگردانی بهزاد محمدی) مجدد رونق بسیاری گرفت.
وجود فرم مُدَوَر گوشهی ساختمون و پنجرههای سرتاسری عمودی در جدارهی شرقی بنا، یادآور معماری مدرن اولیهست که در دههی ۲۰ و ۳۰ در تهران خیلی رواج داشته.
آدرس آپارتمان مسکونی آشتیانی: خیابان آماج، نبش کوچه بیست و هفتم
کمی پایینتر وارد کوچه بیست و هفتم میشیم , در تقاطع خیابون آماج، به یکی از ساختمونهای خاص و جذاب محلهی یوسف آباد میرسیم. این آپارتمان مسکونی، منزل شخصی و دفتر کار مهندس علیرضا آشتیانی از فارغ التحصیلهای دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده که توسط ایشون در دههی ۵۰ طراحی و ساخته شده.
زیرزمین این ساختمون، دفتر کار خود مهندس آشتیانیه و سه طبقهی دیگه بصورت تکواحدی بوده. دو طبقهی آخر این آپارتمان، به صورت دوبلکس طراحی شده. تنوع قالبهای فرمی در طبقات مختلف، سقف بیرون زده و منحنی شکل، پلکان مدور و نیمهباز میانی و بالکنهای محصور، همگی از جمله ویژگی های بارز این پروژهست. این بنا از موفق ترین ساختمونها در حوزهی مسکونی با گرایش معماری بروتال محسوب میشه.
اگر بخوایم به چندتا از ویژگیهای معماری بروتال اشاره کنیم، استفاده از بتن بدون روکش و دوری از تزئینات؛ جزو اون ویژگیها میشه. یه نمونهاش، سردر دانشگاه تهران که حین پرسه زدن در حوالی خیابون انقلاب، بیشترین چیزیه که چشم آدم رو میگیره.
آدرس پارک شفق: خیابان اسدآبادی، کوچهی نوزدهم، پارک شفق
آماج رو به سمت پایین ادامه میدیم تا به «پارک شفق» برسیم. این پارک بین سالهای ۴۵ تا ۴۸ توسط کامران دیبا، معمار سرشناس ایرانی طراحی شده و اولین کار آقای دیبا هم محسوب میشه. در گذشته، پاسگاه ژاندارمری در این پارک مستقر بود و قسمت گودالش هم محل انباشت زباله!
شهرداری وقت برای تبدیل این مکان به یک پارک معمولی سراغ دیبا میره، اما دیبا به دلیل علاقه به مسائل شهری و اجتماعی، پیشنهاد دیگهای داشت. اون در ابتدا ساختمان قدیمی پارک رو در جهت پیوند با گذشته حفظ کرد و با احداث یک ساختمون جدید که از نظر فرمی و جنس مصالح هماهنگ با اون بوده، ایدهی خودش رو اجرایی کرد: دیبا در این مکان یه کتابخونه و کارگاه هنری مخصوص کودکان، سالن نمایش و کتابخانهی بزرگسالان ترتیب دید تا به نوعی این پارک تبدیل به مرکز محله یا Community Center بشه که به نوبهی خودش، نظیر نداره. شبگردی در محلهی یوسفآباد هم بدون سر زدن به این پارک، معنا نداره!
جزئیات این پارک، به همراه فعال و پویا بودنش، ما رو دعوت میکنه تا وقت بیشتری رو داخلش بگذرونیم. وقتی وارد پارک شفق میشیم، دو پیکرهی برنزی از جمله آثار پرویز تناولی در میدون مرکزی پارک به چشممون میخوره.
به دلیل مساحت کوچیک پارک، دیبا هوشمندانه با استفاده از مسیر مارپیچ، ایجاد تپهها و درختکاری انبوه، طول فضای پیاده رو افزایش داده تا محوطه بزرگتر بنظر بیاد. وجود پلها، چشماندازهای جدیدی ایجاد میکنه و زیرگذرها هم برای فصل گرم، فراهمکنندهی سایهای مطلوب و بهموقع هستن.
وجود ورودیهای متعدد در گوشه و کنار و منتهی شدن خیابونهای اطراف به شفق، به نوعی این پارک رو در زندگی محله ادغام کرده تا حتی اگر کسی قصد توقف در پارک رو هم نداشته باشه، بتونه برای تداوم حرکتش از فضای اون استفاده کنه.
آدرس آپارتمان مسکونی شریعتزاده: خیابون اسدآبادی، کوچهی نوزدهم
درست روبروی ضلع جنوبی پارک شفق، «مجموعهی مسکونی شریعتزاده» با زیبایی تمام قرار گرفته که توسط مهندس یوسف شریعتزاده در بین سالهای ۵۶ تا ۵٨ طراحی و ساخته شده. مهندس شریعتزاده از دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده بود و در دفاتر معماری ای که درش فعالیت میکرد، کارهای زیادی، از جمله طراحی ساختمون کتابخانهی ملی رو در انجام داد. این مجموعهی مسکونی چهار طبقه، شامل ۶ واحد بزرگ و کوچیکه که از ابتدا برای خانوادهی معمار، بستگان نزدیک و دوستانش طراحی شده. جالبه بدونید که هیچ کدام از واحدها شباهتی به دیگری نداره!
ساختمون نسبت به خیابون کمی عقب نشسته و با استفاده از نمای سادهی سیمانی و پنجرههایی نامنظم، حالتی متواضع نسبت به اطراف خودش داره. اولویت مهمی که معمار به اون توجه زیادی داشته، توجه به برخورداری از نور مناسب برای هر کدوم از واحدها بوده، به طوری که وجود بالکنهای کوچک و عریض در نمای شمالی و پنجرههای بزرگ با قابهای چوبی علاوه بر تامین نور مناسب، منظرهی مناسبی از پارک رو برای ساکنان خونه فراهم میکنه.
محلهی یوسفآباد تهران، همون باغِ آباد مستوفیالممالک، الان پُره ازکافههای کوچیک محلی، درختهای توت و چنار، مجتمعهای آپارتمانی خوشساخت با پلههای روکار و همسایههای قدیمی که توی خیابون باهم سلام و علیک دارن. گذروندن یک صبح روز تعطیل در این محله، در زمانی که توی هیچ خونهای صدای زنگ آلارم نمیپیجه و نهایت آرامش حکمفرماست، میتونه حالتون رو حسابی خوب کنه.
منبع: وبسایت پیاده