خانه‌ای در دماوند که شبیه یک تراپیست، ذهن را تخلیه می‌کند

خانه‌ای در دماوند که شبیه یک تراپیست، ذهن را تخلیه می‌کند

اقامتگاه کوهپایه ای دماوند تلاشی برای پاسخ به این سوال است که تباین میان منطق و خیال و نحوه ارتباطشان میتواند بر طراحی فضا اثرگذار باشد؟ زیرزمین تاریک و عمیق خانه محل خانه کردن تخیل و ناخودآگاه است و با جداشدن از زمین و ارتفاع گرفتن در زیرشیروانی به محدوده ی منطق و آگاهی مان صعود میکنیم،سپس ارتباط بین این دو با راه پله ساخته میشود.ساده ترین صورت هم خانه سه طبقه است زیرزمین ، طبقه میانی و زیر شیروانی.

فیلم نت


‎گونه ی اقامتی ای که بر زمین شیب دار جاخوش کرد همین گونه سه ترازه است که در هماهنگی با فضاهای مورد نیاز ساکنانش و اقتضائات زمین شیب دار کوهپایه ای تغییر فرم داده است.این «گونه» با توجه به برنامه فضایی مورد نیاز،تکثیر شده است تا گویی بافتی از زیرشیروانی ها به دست آید؛هندسه تراز زیرزمین مورب است و مصالح غالب آن سنگ طبیعی است و‌ جرزهای ضخیمی دارد؛در حالی که سطوح میانی و فوقانی هندسه ای قائم الزا‌ویه دارند و با سازه سبک و فن آوری مورد علاقه سعیدخان بنا شده اند.

‎در بعد سوم اگرچه دو سطح فوقانی و تختانی خانه ازهم منفک شده اند ولی رگه هایی از هرسطح در دیگری حضور پیدا میکند و این دو به نرمی در هم خلط میشوند پرسپکتیو های داخلی فوقانی با بافت های طبیعی و تصاویر پنجره ها پرداخت شده اند در حالی که در تراز زیرزمین سنگ های طبیعی با ریتمی هندسی چیده شده اند. دوفضای متضاد چه در ذهن یک فرد کنار هم بنشینند و چه در کالبد بنا ، شکاف هایی برای رسوخ به یکدیگر پیدا میکنند و هم نشین ممکن میشوند. درک این هم نشینی توسط پله هایی که گردش در محوطه و دسترسی به تراز های مختلف را امکان پذیر میکنند مرئی تر میشود.

 


دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه