کردستان صاحب یکی از شگفتانگیزترین طبیعتهای سرزمین ماست. فیلمهای کوردیزبان بسیاری در سینمای ما ساخته شدهاند که هرکدام از آنها میتواند فرهنگنامه مفصلی از تاریخ اصیل و افتخارآمیز کردستان باشد. معماری نیز بخشی از این تاریخ است که در نمود و جلوه آن در روستاهای پیرامونی کردستان بیشتر به چشم میآید. در این برگ از فیلم دکور چیدانه به سراغ فیلمهای برگزیدهای رفتهایم که با الهام از طبیعت بکر و تماشایی و معماری تاریخی و باستانی کردستان ساخته شدهاند. با ما همراه باشید.
اگر سینماباز حرفهای باشید حتما فیلم جنجالی و پر سر و صدای زالاوا را تماشا کردهاید. داستان زالاوا در اواخر دهه 50 خورشیدی رخ میدهد و راوی اتفاقاتی است که باعث ترس مردم شده و رییس پاسگاه تلاش میکند تا امنیت را به روستا برگرداند. این فیلم در روستای شیان کردستان فیلمبرداری شده و در ابتدا قرار بود فیلم به زبان کوردی ساخته شود، اما بخاطر آن که زبان کوردی پروداکشن آسانی ندارد کارگردان تصمیم گرفت را دوزبانه و بصورت فارسی-کوردی بسازد.
در زالاوا یک زندگی ساده روستایی به تصویر کشیده شده و خانههای سنگی و کاهگلی که به شیوهای کاملا سنتی و متناسب با اقلیم منطقه ساخته شدهاند از زندگی ساده و بیآلایش مردم آن ناحیه حکایت میکند. تیم طراح صحنه سعی کرده است با انتخاب یک روستای تابعه کردستان بستری را فراهم کند تا بتواند قصه فیلم را که بر پایه باورهای سنتی و قدیمی شکل گرفته است را پیش ببرد. قرار است در این قصه مردمانی بیایند و بروند که ساده، بیآلایش و زودباورند و سبک زندگی آنها نیز باید تجلی مناسبی از این سادگی باشد. طبیعت زیبا و بکر این روستا با عشوهگری مخاطب را به دام خود میاندازد و سبک خانهسازی تاریخی آن این بستر را به خوبی برای ایجاد یک فضای مناسب و باورپذیر فراهم میکند.
سقوط یکی از سریالهایی بود که حسابی در شبکه نمایش خانگی گل کرد. اولین سکانسهای سریال سقوط در شهر سنندج فیلمبرداری شده است. آیسان و ژاکان که در دانشگاه با یکدیگر آشنا شده و ازدواج کردهاند حالا در این خانه ساکن هستند. ژاکان به واسطه مشکلات اقتصادی و فقر و محرومیت که در برخی مناطق مرزی کردنشین غرب کشور برقرار است به شغل کولبری روی آورده و با تحمل مصائب فراوان توانسته است این خانه و زندگی را برای خود و همسرش ترتیب بدهد. درست است که خانه این زوج عاشق کوچک است اما نوع چیدمان و المانهای موجود در خانه گرما و صمیمیت جالبی را به ذهن بیننده تزریق میکند. خانه آیسان و ژاکان بویی از مدرنیته نبرده و لوازم در کمال سادگی انتخاب شدهاند، هرچند برخی جزئیات با توجه به این که اینجا خانه یک زوج جوان است به شکلی برگزیده شدهاند که دکوراسیون خانه را جوانانهتر جلوه بدهند.
فیلمبرداری در یکی از روستاهای سنندج انجام شده و خانههای روستا غالبا آجری و قدیمی هستند. در بخشی از سریال از خانه مادر ژاکان نیز تصاویری میبینیم که نمود کامل یک خانه روستایی است و همه المانهای یک دکوراسیون روستیک را در خود جای داده، به عنوان مثال فرشها و گلیمهای قرمز سنتی نه تنها در کف خانه پهن شده، بلکه تکههای فرش برای تزئین پلههای خانه نیز به کار گرفته شدهاند. طاقچههای زیادی که در اتاق پذیرایی میبینیم و لوازمی که روی آن چیده شده هرکدام حرفی برای گفتن دارند. دیوارهای کاهگلی و حیاط پرگل و سنتی خانه مادر ژاکان، زیبایی یک خانه ساده و تیپیکال روستایی را تکمیل کرده است.
مطلب مرتبط: تصاویر جنجالی که در سریال سقوط میبینید
لوکیشن فیلم تخته سیاه به کارگردانی سمیرا مخلمباف در چشماندازهای مناطق کردنشین بین ایران و عراق انتخاب شده است. داستان درمورد معلمی است که سعی دارد نوجوانان قاچاقچی و پناهندگان کورد را باسواد کند. این پناهندگان از بازماندگان بمباران شیمیایی حلبچه هستند.
فیلم مخملباف شبیه به یک گالری هنری از طبیعت بکر کردستان است. معلم با یک تخته سیاه بزرگ بر روی دوش در روستا قدم میزند. سکانسهای متعددی از سریال در طبیعت کوهستانی و سنگلاخی کردستان فیلمبرداری شده است. اگر اهل گشت و گذار باشید و به خطه گیلان سفر کرده باشید احتمالا خانههای پلکانی معروف ماسوله را دیدهاید. مشابه همان بافت در بسیاری از روستاهای کردستان نیز وجود دارد. این سبک از خانهسازی پلکانی در حقیقت از گرما و صمیمیتی که در زندگی روستایی و در میان اهالی جاری است حکایت میکند.
در فیلم تخته سیاه این خانههای سنگی و پلکانی در کمال سادگی و ابتدایی بودن طراحی شدهاند و هیچ خبری از رنگ و شور و شادی نیست. این بیرنگی و فضاسازی زمخت و ناهموار آن خشونت، سرما و ناعدالتی که در بطن فیلم جاری است رادر ناخودآگاه مخاطب مینشاند. فیلم مخملباف سرشار از رموز و استعاره است اما شاید مهمترین پیام آن به مخاطب این جمله باشد: کردستان سرزمین مظلومی است که روزگاران سختی را از سر گذرانده و رنچهای بسیار دیده است، اما امروز استوار و سرافراز ایستاده و زیباییهای بدیع و بینظیر خود را به رخ میکشد.
یکی از فیلمهایی که کردستان عزیزمان را به شیوهای فوقالعاده به تصویر میکشد فیلم نیوه مانگ (به معنای نیمه ماه) است. اگر فیلم را تماشا کرده باشید میبینید که حیات و سرزندگی در جای جای روستا جریان دارد. از گیاهان سبزی که از دل صخرههای سخت روییدهاند تا مردمی که سرمای سوزان و طاقتفرسای کوهستان را به امید آمدن روزهای زیبا و بهاری تاب میآورند. بهمن قبادی در این چهارمین فیلم سینمایی خود داستان زیبایی از فرهنگ اصیل و معماری بینظیر کردستان را روایت میکند.
معماری تاریخی و سنتی روستای نیوه مانگ که در دامنه کوه واقع شده مانند دیگر فیلمهایی که بررسی کردیم بسیار جالب و دیدنی است. محل لوکیشن این فیلم در روستای معروف پالنگان در اطراف سنندج است. پالنگان به بهشت گمشده کردستان معروف است و همانطور که میبینید موقعیت خانهها به شکلی شگفتانگیز جفت و جور شده به گونهای که خانهها در دل کوه و به صورت پله پله در بالا و پایین یکدیگر جا خوش کردهاند و همین معماری اصیل و تاریخی پالنگان را به لوکیشن موردعلاقه بسیاری از فیلمسازان تبدیل کرده است.
اگر از دنبالکنندگان فیلمدکورهای ما باشید احتمالا نقد طراحی صحنه فیلم درخت گردو را دیدهاید. این فیلم یکی از معروفترین فیلمهایی است که در منطقه کردستان ساخته شده و فضای سنتی روستاهای پیرامونی آن را به خوبی به مخاطب معرفی میکند. روستای قادر مولانپور (پیمان معادی) با رشتهای از کوهها، گردنهها و پستی بلندیها محاصره شده است، درست مانند زندگی پرقصه و پر از فراز و نشیب مردمانش. بافت روستا بافتی کاملا سنتی و بومی است و خانههای نقلی آن پیونی نزدیک و آشتیگونه با طبیعت دارند. مثلا به این تصاویر که از سکانسهای مختلف فیلم برایتان انتخاب کردهایم توجه کنید.
این پیوند ناگسستی با طبیعت و استفاده از دستسازههای سنتی و روستایی در خانه کوچک قادر و خانوادهاش کاملا مشهود است. این مساله در نمای سنگی، سقف چوبی و دیوارهای کاهگلی آن به چشم میآید. فانوسها و شمعدانیهایی که در گوشه و کنار خانه دیده میشوند وظیفه روشن کردن این خانه را به دوش میکشند و حس و حال یک فضای دلچسب و سنتی را به ما القا میکنند. در یک سمت اتاق گهوارهای کوچک به چشم میخورد که استقبال و انتظار شیرین پدر و مادر برای آمدن فرزند جدیدشان را مژده میدهد. جاجیمها و رواندازهای پوسیده و رنگ و رو رفتهای که کف خانه را مفروش کردهاند نشان از کمتوانی مالی این خانواده دارد، اما با این وجود قادر و مریم صاحب خانوادهای شاد و خانهای گرم هستند.
مطلب مرتبط: طراحی صحنه «درخت گردو»؛ درد بیپایان قویترین مرد کردستان
درباره فیلمهای کوردیزبان ایرانی که میخواندم و جستجو میکردم متوجه شدم در میان آنها یک وجه مشترک وجود دارد. تقریبا در تمام فیلمهایی که در رابطه با مناطق کردنشین تولید میشوند طبیعت بکر و زیبا و چشماندازهای تماشایی کردستان از مواردی هستند که بسیار موردتوجه طراحان صحنه قرار میگیرند. کردستان زیبا با مردمان اصیل خود بهشت فیلمسازانی است که قصد دارند لوکیشن خود را از میان دیدنیترین و جذابترین مناطق ایران انتخاب کنند. شما چه فیلمهای دیگری را میشناسید که در کردستان ساخته شدهاند؟ برایمان بنویسید.