يكي از مسوولان شركت توسعه و تجهيز اماكن ورزشي اعلام كرده است كه بازسازي استاديوم بزرگ آزادي تنها حدود ۳۰درصد پيشرفت فيزيكي داشته است. اين خبر، در نگاه اول شايد صرفا يك گزارش پيشرفت كار به نظر برسد اما وقتي در كنار اقدامات و اطلاعرسانيهاي ماههاي اخير قرار ميگيرد سوالات جدي و ابهاماتي بزرگ را در ذهن افكار عمومي ايجاد ميكند. اين خبر درحالي منتشر ميشود كه پيش از اين شاهد برگزاري مراسمها و بازديدهاي رسمي و حتي برگزاري يك بازي دوستانه با حضور پيشكسوتان در همين استاديوم تحت عنوان «مراسم افتتاح» بوديم. همچنين تصاويري منتشر شد و صحبتهايي درباره «آماده شدن» بخشهايي از ورزشگاه و «بازگشت» به آزادي صورت گرفت و به نظر ميرسيد كه بخش قابلتوجهي از كار انجام شده و استاديوم در حال آمادهسازي براي ميزباني مجدد از مسابقات رسمي است.
حالا سوال اين است كه آن همه سر و صدا و آن همه مانور خبري، براي چه بود؟ اگر واقعا تنها ۳۰درصد از پروژه عظيم بازسازي استاديوم ملي آزادي به پايان رسيده است، برگزاري آن مراسمها و آن بازي دوستانه چه معنايي داشت؟ آيا هدف از اين اقدامات، القاي حس پايان كار موفقيت در بازسازي و رفع مشكلات بود؟ آيا اين نوع اطلاعرساني، تلاشي براي نمايش پيشرفت بيش از حد واقعي پروژه به نظر نميرسد؟ وقتي ميدانيم كه هنوز ۷۰درصد كار باقي مانده است، جشن گرفتن براي ۳۰درصد آن هم با آن حجم از تبليغات واقعا عجيب است! مساله ديگر زمانبندي اعلام شده براي اتمام پروژه است. مسوول مربوطه گفته است كه ۷۰درصد باقيمانده تا سال آينده تكميل خواهد شد. «اواسط سال آينده» يك بازه زماني نسبتا طولاني است كه بسته به زمان اعلام خبر ميتواند از يك سال تا بيشتر متغير باشد. سوال اصلي اينجاست: مگر بازسازي يك ورزشگاه بزرگ و ملي چقدر زمان ميبرد؟ پروژهاي كه چندين ماه است آغاز شده و حالا اعلام ميشود كه تنها ۳۰درصد آن انجام شده و ۷۰درصد ديگر حداقل تا سال آينده طول ميكشد چه سرنوشتي خواهد داشت؟ آيا برنامهريزي دقيقي براي اين پروژه وجود داشته است؟ آيا منابع مالي و اجرايي لازم بهموقع تامين شدهاند؟ چطور ميشود كه در كشورهاي ديگر در عرض يك سال استاديوم از صفر ساخته ميشود اما اينجا بازسازي چند سال زمان ميبرد؟
اين زمانبندي طولاني و پيشرفت كند در كنار اطلاعرسانيهاي متناقض (از جشن و بازي دوستانه در استاديوم به ظاهر آماده تا اعلام پيشرفت ۳۰درصدي) باعث نگراني و بياعتمادي ميشود. هواداران فوتبال، تيمهاي ورزشي و حتي مسوولان برگزاري مسابقات، نيازمند شفافيت و برنامهريزي دقيق هستند. مشخص نبودن زمان دقيق اتمام بازسازي، برنامهريزي براي مسابقات آينده را دشوار ميكند و بلاتكليفي را افزايش ميدهد. درنهايت، اين سوال مطرح ميشود كه چرا بايد براي پروژهاي كه هنوز بخش اعظم آن باقي مانده اينگونه اطلاعرساني شود و حتي مراسمهايي در آن برگزار گردد كه القاگر پايان كار يا پيشرفت چشمگير است؟ آيا بهتر نبود با شفافيت بيشتري با مردم و اهالي ورزش صحبت ميشد و زمانبندي واقعبينانهتري ارايه ميگرديد؟ استاديوم آزادي نماد ورزش ايران است و بازسازي آن يك مطالبه ملي. اما اين مطالبه ملي نيازمند مديريت پروژه قوي، شفافيت در اطلاعرساني و پرهيز از اقدامات نمايشي است كه ميتواند اعتماد عمومي را خدشهدار كند. اميد است كه ۷۰درصد باقيمانده با سرعت و كيفيت لازم تكميل شود و شاهد بازگشت واقعي و پايدار به خانه فوتبال ايران باشيم نه صرفا بازديدهاي نمايشي از 30درصد آماده شده!
منبع: اعتماد