مهندس امیر بانیمسعود، معمار و پژوهشگر معماری، کتابی درباره معماری خانههای دهه 40 و 50 در دست تالیف دارد. بعد از حوالی سال 1330 و با پیشرفت ادارات دولتی و ارتش، جمعیت عظیمی در ایران شکل گرفتند به نام طبقه متوسط که عموما کارمند بودند. این طبقه نیاز به خانه داشتند و از دهه 30 تا 50 این نیاز شدید وجود داشت و افرادی از همین طبقه مانند کارمندان و هنرمندان و … به سراغ معماران میرفتند تا برایشان خانهای طراحی کند. حسن این نوع خانهسازی این بود که مشتری بی واسطه با معمار ارتباط داشت.
از مهندس نقل شده است: بسیاری از معمارانی که من به سراغ آنها رفتم حتی خاطرههای جالبی از مشتریهای خود داشتند. مثلا خانه نجف دریابندری را ایرج کلانتری طراحی کرده است، خانه علی حاتمی را کامبیز آرامی و خانه کوهبر را که الآن یکی از آثار ملی ماست توسط مهندس علیزاده شناخته شده است. براساس این ارتباط مشتری میتوانست به معمارش بگوید چه جور خانهای میخواهد و چه خواستههایی از یک خانه دارد. معمار هم بر اساس نیاز مشتری، روحیه و خواسته او خانهای را برایش طراحی میکرد.
مثلا در مورد خانه کوهبر، مهندس علیزاده میدانست که صاحب خانه نقاش است و به خانهای نیاز دارد که هم فضایی برای زندگی داشته باشد، هم آتلیه برای نقاشی و احتمالا واحدهایی برای اجاره و امرار معاش. بنابراین یک ساختمان پنج واحدی طراحی کرد و ساخت.
این ارتباط ادامه داشت تا اینکه موسسات معماری شکل گرفتند و واسطه ای بین معماران و مشتری ها ایجاد شد. اما مشکل اصلی از زمانی شروع شد که بساز بفروشها وارد فضای ساخت و ساز شدند. خانههایی که بساز بفروشها طراحی میکردند دیگر بر اساس نیاز مشتری نبود. چرا که آنها با افراد حقیقی سر و کار نداشتند. حوالی سال 55 و یا 56 شهرداری قوانین بسیار سختی را اعمال کرد. بر اساس این قوانین برای نمای بیرونی ساختمان، عرصه و اعیانی، مصالح و … درصدهایی تعریف شده بود که بازدارنده بودند و معماران را در طراحی محدود میکردند. بسیاری از معماران آن دهه که دیگر خانه نساختند و به سمت طراحی ساختمانهای عمومیتر رفتند.
و درنتیجه ساخت خانههایی مانند خانه های دهه 40 و 50 برای همیشه متوقف شد!
معدود معمارانی از جمله مهندس شریفی در دهه 60 هم خانه ساختند اما مجموع عوامل دست به دست هم دادند تا دیگر این نوع خانهها ساخته نشوند.
با هم تصاویری از یک یادگاری ارزشمند آن دهه ببینیم: