خیشخانه یک شیوه سنتی و کهن در معماری خانه های ایرانی برای خنک کردن موقت هوا بوده است. در متون و فرهنگنامه های واژگان فارسی، خیشخانه با نام های بادهنج، باتخان، خارخانه، خسخانه و خیس خانه نیز آمده است.
واژه خیش؛ تغییر شکل یافته کیش به معنای پرده یا پارچه ای از جنس کتان یا کرباس خشن است. در فرهنگ های فارسی خیشخانه به معنای مکانی است که خیش یا کیش را در آن می آویزند یا سقف را با آن پوشانده اند.
بر اساس آنچه محمد علی داعی الاسلام در کتاب «فرهنگ نظام »خود نوشته است، واژه خیسخانه نیز برگرفته از همین معنا و به سبب خیس کردن پارچه است. این جان پناه کلبه مانند در نقاط مختلف ایران به شکل های متنوعی ساخته میشد. گاه خیش را از سقف خانه میآویختند و آن را برای خنکتر کردن هوا با آب و گلاب خیس میکردند و با ریسمانی که به آن بسته بودند، آن را به حرکت در میآوردند؛ با حرکت خیش هوای خنک و مطبوع در خانه پراکنده میشد. سادهترین روش دستیابی به آب مورد نیاز خیشخانه ها، احداث آنها در کنار چشمه، قنات، رودخانه و چاه آب نزدیک خانه یا عمارت بود که با پاشیدن آب بر روی خیشخانه، محیط آن را پیوسته مرطوب نگه میداشتند.
مشاهده بیشتر
عبدالملک ثعالبی در کتاب «لطائف المعارف»، پیدایش نخستین خیشخانه ها را مربوط به پادشاهان دوره ساسانی می داند و نخستین کسی را که برای خود خیشخانه ساخت، منصور (خلیفه عباسی) معرفی میکند.
خاستگاه بنای خیشخانه بطور دقیق مشخص نیست. در برخی کتب و اسناد تاریخی که در این زمینه وجود دارد مردم سیستان و بلوچستان را مبدع خیشخانه دانسته اند. برخی نیز بر این باورند در ایران باستان، پادشاهان اتاقی با دستههای بلند و انبوه نی میساختند و پارههای بزرگ برف را میان آنها یا سبدهای بافته شده قرار میدادند.
طبق این اسناد، سپس امویان ساخت خیشخانه را ادامه دادند و در دوره عباسیان بهویژه منصور نوع پیشرفتهتر خیشخانه که با استفاده از پارچه ضخیم کنف یا بافتههای برگ خرما بود را بر بام نصب میکردند.
در دستگاه خلافت عباسی بودجه هنگفتی برای خرید و بهرهگیری از خیش در ساختمانهای کاخ ها، اختصاص مییافت و پادشاهان در جشنها از آنها استفاده میکردند.
خیشخانههای عضدوالدوله دیلمی در شیراز به صورت چهارطاقی های حصیری بود. بر اساس تاریخ جلد ششم تاریخ بیهقی؛ مجللترین خیشخانه، از آنِ سلطان مسعود غزنوی در هرات بود. سادهترین شکل خیشخانه نیز فضاهای مکعب ساخته شده از شاخه های چوب یا حفرهای در زمین بوده که تمام دیوارها و سقف آن را با خار، نی و مصالح دیگر میپوشاندند. از این خیشخانه های ساده عامه مردم استفاده میکردند، اما با تحول آن، در خدمت بزرگان و اشخاص مرفه قرار گرفت و رجال دولتی حتی در قایقهای خود خیشخانههایی با پوشش کرباسی داشتند. همچنین سپاهیان در اردوها و پادگانها از آن بهره میجستند.
به نگاشته محمد مناظر احسن در کتاب «زندگی اجتماعی حکومت عباسیان»، در دوره عباسی، توانگران تکههای یخ و برف را در گنبد (قُبه) خیشخانه میگذاشتند و یکی از خدمتکاران را به باد زدن آن میگماردند. نوع پیشرفته خیشخانه اینگونه بوده است که کاریزی از نهر آبی که در طبقه پایین خانه با تندی میگذشت به برخی از دالانها و خیشخانه ها که در طبقات بالاتر بنا شده بود آب میپاشید.
علی بلوکباشی در کتاب «خیشخانه، ابتداییترین شکل تهویه مطبوع در تاریخ معماری ایران» آورده است: انواع دیگر خارخانههای معتبر و پیچیده بیشتر برای تامین آسایش قشرهای بالای جامعه به کار میرفته که در میان طبقات مرفه جامعه رواج داشته است. جز انواع خارخانهها که روی زمین به عنوان خیشخانه بنا میشده، نوعی دیگر از چادر و پارچه کتانی نیز در تابستانها بر روی بامها نصب میشد که به گنبد خیش معروف بوده است. گنبد خیش را در مرکز بخش تابستانه خانه روی بام میساختند و از آن، خیشی کرباسی میآویختند و سپس با پاشیدن آب پیوسته آن را خیس نگاه میداشتند.
به روایت علی بلوکباشی، بر دیوارههای بعضی خیشخانه ها نیز پارههای نمد آویخته میشد، سپس لولهای با سوراخ های متعدد به طور افقی از بالای نمدها میگذراندند و وقتی در این خیشخانهها مینشستند، آب را در لولهها میانداختند که از طریق سوراخها به نمد میرسید و هوا را خنک می کرد.
محمدسعید جانباللهی در کتاب «مساکن سنتی بلوچ» می نویسد: با ورود برق به روستاها ساخت خیشخانه که در مناطق مختلف به شکلهای متفاوت توسعه یافته بود و در بعضی فرهنگ ها طول و تفصیل بیشتری به آن دادهاند منسوخ شد و کولر و یخچال جای آن را گرفت.
شکل دیگری از خیشخانه که در بیابان ها و مناطق کویری و خشک ایران از جمله خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد و برخی نقاط کویری اصفهان برپا می شد را «خارخانه» می نامند که پیرامون آن را با حصیر، سفال یا بوته های خار می پوشانند. وقتی که روی این سازه خاری، آب می پاشند بر اثر وزش باد هوای خنک به درون کلبه می وزد و با این ابتکار صحرانشینان از آفتاب سوزان کویر در امان هستند.
دامداران، چوپانان و کشاورزان این خارخانه ها را متناسب با تعداد نفرات خانه می ساختند. هوای گرم و گرد و غبار مناطق کویری با عبور از این خارها به هوای مرطوب، خنک و پاک تبدیل می شد.
برخی محققان می گویند بعدها هندوها نیز از این روش استفاده کردند با این تفاوت که برای خوشبو کردن خیشخانه بجای خار از گیاهان خشک شده معطر بهره بردند.
سیستم خیشخانه و یا خارخانه که آن را قدیمی ترین کولر در ایران می دانند بر مبنای دانش بومی و با استفاده از انرژی های سبز و طبیعی ساخته میشد.
بر اساس یافته های علی بلوکباشی، پژوهشگر انسان شناسی، بعدها در شیراز با لولهکشی کردن آب و ریخته شدن قطره های آب بر روی خیشخانه تحولی را در این فناوری ایجاد کردند.
هندوشاه نخجوانی در کتاب «تجارب السلف» آورده که «عضدوالدوله دیلمی» برای آبرسانی به خیشخانه خود که در طبقه بالا احداث کرده بود، کاریزی از دو فرسنگی کشیده بود که آب آن از روی بامها میگذشت و بر روی چهارطاقی های حصیری پاشیده میشد. این روش خنکسازی در بغداد نیز بسیار رواج یافت.
محمدابراهیم باستانی در سفرنامه خود با عنوان «پاریز تا پاریس» خارخانه یا خیشخانه ها را مامنی برای استراحت و خوشگذرانی در گرمای تابستان عنوان کرده و معتقد است «کسی که به عمر خود خیشخانه ندیده و در زیر آن خوش و خرم لَم نداده و تخم هندوانه نشکسته، هرگز از زندگی لذتی نبرده است».
باستانی این وصف خود از خیشخانه را بر اساس اشعار افسری آذربایجانی نوشته است. این شاعر که سال ۱۳۱۶ شمسی در پادگانهای زابل و خاش مشغول به خدمت بوده است، در ترجیعبندی درباره خارخانهای در سیستان میگوید:
نه بُرده کیف زندگی نه لذت زمانه را
به عمر خود هر آنکسی ندیده خارخانه را
ز سوسها و سیسها تو بشنوی ترانه را
خوشا و خرم آن دمی که تخم هندوانه را
تو دانهدانه بشکنی لمیده زیر خارها
حسرت بزرگ اینکه خیشخانه و سایر بناهای مشابه از جمله بادگیرها، دوجداره گرفتن دیوارها، سردابهها و آب انبارها که هر کدام یک فناوری ایرانی محسوب می شود در گذر زمان بجای توسعه و بازآفرینی در معماری خانه ها با فناوری های جدید مانند کولر جایگزین و به فراموشی سپرده شد.
به گزارش ایرنا در تابستان امسال اصفهان و بیشتر شهرهای این استان چندین بار دمای بالای ۴۰ درجه را تجربه کردند و بدلیل ماندگاری الگوی هوای گرم، پیش بینی شده گرما تا پایان مرداد فراتر از حد طبیعی است.
استمرار گرمای هوا در اصفهان، تاکنون ادارات این استان را طی سه روز به تعطیلی کشانده است.