این روزها که مرگ جناب «متیو پری» که همه او را به نام «چندلر» میشناختند به گوشمان رسیده سریال فرندز دوباره ترند شده و خیلیها در مدیاهای مختلف درمورد آن صحبت میکنند. بیشک یکی از اعجازهای سریال فرندز در تکراری نشدن آن است. به گونهای که از سال 1994 و اولین پخش آن از شبکه انبیسی تا به امروز که حدودا 30 سال از آن میگذرد، توجه فیلمبازان بسیاری را به خود جلب کرده است. این اثر ماندگار داستان زندگی روزمره شش دوست (ریچل گرین، مانیکا گلر، فیبی بوفی، چندلر بینگ، راس گلر و جویی تریبیانی) را به گونهای جذاب و هیجانانگیز روایت میکند که پس از گذشت سالها هنوز هم مورد توجه است. موفقیت سریال فرندز علاوه بر ماجراهای بامزه و شخصیتپردازیهای عالی به مساله طراحی صحنه و لباس متفاوت آن نیز برمیگردد. حالا که چندلر عزیز از میان ما رفته است بد نیست سری به لوکیشنهای مختلف سریال فرندز بزنیم تا فارغ از تازه کردن خاطرات، نکات جالبی را درباره طراحی صحنه و لباس آن با هم بخوانیم. با ما باشید.
مانیکا کاراکتر کمالطلب و وسواسی فیلم است. او سرآشپز یک رستوران است و آپارتمانش بیشک یکی از آپارتمانهای مشهور فیلمها و سریالهاست، جایی که بیشتر خاطرات این جمع شش نفره در آن میگذرد.
رنگ بنفش دیوارها یکی از تزئینات خاص خانه است که به گفته جان شفر، طراح صحنه سریال، پیشنهاد کردن رنگ بنفش برای دیوارهای آپارتمان در ابتدا همه را نگران کرده بود، اما با گذشتن چند اپیزود و استقبال زیاد تماشاگران نگرانیها برطرف شد. شفر میگوید رنگ بنفش دکور باعث میشد که اگر کسی به صورت اتفاقی هم پای سریال مینشست با دیدن ظاهر جذاب صحنه دیگر میلی به عوض کردن شبکه نداشته باشد.
ماجرای رنگبندی خانه مانیکا به همینجا ختم نمیشود. جان شفر خیلی خوب بلد است یک مکان را طوری طراحی کند که از دور فریاد بزند که این خانه پاتوق یک جمع جوان و دوستانه است! مبلمان راحتی خانه مانیکا کاملا غیریکدست با رنگهای مختلف اما خنثی است. فضای آپارتمان با اکسسوریهای ریز و درشت متنوعی تزئین شده و هر گوشه و کنار را که نگاه کنیم چشممان با یکچیزی درگیر میشود. از گل و گلدان و تابلو و آباژور بگیر تا پرده و لوستر و برچسبهای روی یخچال و گلهای قالی!
دکور کاملا شلوغ اما مرتب است. جان شفر سعی کرده است با ایجاد تنوع بصری در الگوها و رنگها فضایی دوستانه و صمیمی به وجود بیاورد. مثلا دور میز ناهارخوری آشپزخانه چهار عدد صندلی چیده شده که هرکدام یک شکلی است و ساز خودش را میزند! یک سمت خانه درب سبز داریم و سمت دیگر درب بنفش، از طرفی کابینت فیروزهای و کفپوش چوبی خانه هم با رنگ قهوهایاش حسابی فضا را متنوع کردهاند تا این ناهماهنگی تکمیل شود. همه اینها به ما میگوید که این خانه متعلق به یک جمع شش نفره است و جان شفر کارش را به خوبی هرچه تمامتر انجام داده است.
همه فرندزبازها این پوستر فرانسوی روی دیوار خانه مانیکا را میشناسند. شاید خیلی از شما تصور کنید که این تابلو هم بخشی از دکوراسیون آپارتمان مانیکاست و هیچ هدف خاصی برای آویختن آن به دیوار وجود نداشته، اما جالب است بدانید که در واقع این پوستر برای پوشاندن سوراخ بزرگی استفاده میشده که اغلب مواقع دوربین از طریق آن سوراخ به فیلمبرداری از فضای آپارتمان میپرداخت. هر زمان که از سمت دیگر خانه فیلمبرداری میشد این تابلو را برمیداشتند تا دوربین بتداند با زاویه بهتری از کل فضا تصویربرداری کند.
در طول سریال طرفدارها دوست داشتند بدانند که در کمد مانیکا که همیشه هم درب آن بسته بود چه خبر است. این کنجکاوی آنقدر ادامه داشت و عوامل فیلم به حدی مورد سوال بینندگان قرار میگرفتند که کارگردان تصمیم گرفت یک اپیزود را به آن اختصاص بدهد. داستان از این قرار بود که اختلال فکری (OCD) مانیکا آنقدر جدی بود که هر وسیلهای که اندکی نظم فکری او را بر هم میزد به داخل این کمد پرتاب میشد! طراح صحنه برای کمد یک فضای بهم ریخته و نامنظم مانند سطل زباله بزرگی از اسباب و اثاثیه خانه در نظر گرفته بود. اما دلیل واقعی این که چرا هیچوقت از داخل این کمد رونمایی نشده بود این بود که عوامل پشت صحنه برای ورود و خروج به لوکیشن از این کمد استفاده میکردند.
در آپارتمان مانیکا و ریچل بالکنی وجود دارد که صحنههای زیادی در آنجا اتفاق میافتد، بالکنی که به خیابان روبرویی اشراف دارد. اما وقتی ساختمان آپارتمان از بیرون نشان داده میشود هیچ بالکنی در نمای آن وجود ندارد! درواقع در آپارتمان مانیکا و ریچل بالکنی هست که نیست! و طراح صحنه در آن زمان خیلی هم به این جزئیات ریز دقت نداشته است!
در دکور فیلم یک قاب زردرنگ قدیمی بر روی درب خانه مانیکا دیده میشود که پس از چند اپیزود به نمادی برای سریال فرندز تبدیل شد. نکته بامزه این است که قرار گرفتن آن قاب کوچک بر روی درب آپارتمان کاملا اتفاقی رخ داد. این قاب قرار بود یک آینه کوچک باشد که هر زمان مانیکا و ریچل خواستند از خانه بیرون بروند تیپ و مرتب بودن موهایشان را در آن چک کنند. اما در همان ابتدای کار قاب از دست عوامل به زمین میافتد و میشکند و یکی از خدمه قاب را موقتا به درب ورودی نصب میکند تا تکلیفش مشخص شود.
در نهایت حضور قاب در دکوراسیون با استقبال زیادی مواجه میشود و قاب همانجا میماند. بنابراین ممکن است در طراحی یک دکوراسیون همه چیز دقیقا طبق برنامه پیش نرود و حساب و کتاب شده نباشد، اما وجود یک شی کوچک و بیاهمیت یک نتیجه جالب و مورد توجه را رقم بزند، به گونهای که عوامل صحنه را هم شگفتزده کند.
یکی دیگر از لوکیشنهایی که بازیگران سریال دور هم جمع میشدند و اصطلاحا پاتوق میکردند کافه سنترال پرک بود. جایی که در فصل اول تنها یک فضای داخلی از آن نشان داده میشد، هیچ منظره یا نمای بیرونی نداشت و تنها با دکور و افکت پنجرههایش پوشانده میشد. نکته جذاب این است که در حالی که کافه سنترال پرک واقعی نیست، این کافه الهامبخش بسیاری از کافههای واقعی بوده است، حتی در ایران!
کاناپه بزرگی که بازیگران رزرو کرده بودند و همیشه روی همان مبل قهوهای سوخته مینشستند از یک مبلفروشی خریداری نشده بود. بلکه برادران وارنر آن را در انباری زیرزمین خانه خود پیدا کرده و به صحنه آورده بودند. این مبل یکی از مهمترین اکسسوریهای دکور کافه به شمار میآمد.
اگر سریال را به دقت دیده باشید دکوراسیون سنترال پرک هر سه قسمت یک بار تغییر داده میشد. دلیل این ماجرا این بود که هنرمندانی از سرتاسر جهان آثارشان را در این کافه به نمایش میگذاشتند! بله! درست شنیدید. دکوراسیونی که برای زیباسازی کافه میبینید با استفاده از تابلوها و اکسسوریهای هنرمندان مختلفی صورت گرفته است و دکوراسیون کافه یکجورهایی بستر دیده شدن هرچه بیشتر آثار این افراد بوده است. طراح صحنه اعتراف کرده است که این ایده همکاری با هنرمندان در سرتاسر جهان باعث پیشرفت زندگی حرفهای برخی از آنها شده است.
در سریال فرندز نقاشیها، عکسها، قابها و تابلوهای هنری نقش پررنگی را در تزئینات صحنه ایفا میکردند. یکی از این اکسسوریها تابلوی ترسناک و عجیب و غریب گلادیس بود که در خانه فیبی قرار داده شد. این تابلو در حقیقت اثر یک هنرمند واقعی بود که قبل از پخش این سریال خیلی هم معروف نبود. همچنین تابلوی «گربه بدبو» اکسسوری دیگری بود که طراح صحنه تصمیم گرفت آن را برای تزئین خانه فیبی اختصاص بدهد.
گاهی اوقات بخشی از عناصر صحنه ماجراهای جالبی را با خود به همراه دارند که ممکن است خیلی هم با برنامههای تیم طراحی صحنه جور در نیاید، اما چون سکانسهای بامزهای را رقم میزند در صحنه میماند. یکی از همین موارد تخته پشت در آپارتمان جویی و چندلر بود. اگر از طرفداران دوآتیشه سریال و به معنای واقعی «فرندز فن» باشید حتما دقت کردهاید که تصاویر و نوشتههای روی تخته گاه به گاه تغییر میکند و اکثر اوقات جملات بیربط و نامفهومی روی آن وجود دارد. داستان از این قرار است که این بخش از دکور یکی از سرگرمیهای موردعلاقه عوامل پشت صحنه بود. آنها بسته به رخدادهایی که در طول هفته برایشان اتفاق میافتاد متننوشته یا تصویرسازی جدیدی را خلق کرده و در این قسمت از دکور قرار میدادند.
یکی از جالبترین بخشهای سریال که نظرهای بسیاری را به خود جلب کرد طراحی لباس و پوششهای خاص و مدرن بازیگران بود. هرکدام از کاراکترها با توجه به شخصیت خود لباسها را به تن میکردند که علاوه بر تماشاگران بسیاری از طراحان مد و فشن را هم تحت تاثیر قرار داد. شاید باورنکردنی باشد اما بسیاری از مخاطبان خانم سریال اعتراف کردهاند که لااقل در یک دوره زمانی خاص سعی کردهاند مثل ریچل یا مانیکا لباس بپوشند.
دبرا مک گوایر طراح لباس تلاش کرده است تا زیباییشناسی منحصربفردی را در این سریال رقم بزند. طبق گفته دبرا، او علاقهای به دنیای مد و فشن ندارد و به دنبال خلق کردن چیزی است که کسی تابحال ندیده باشد. این دیدگاه باعث شد تا ما در طول سریال شاهد تیپ و استایلهای خاص و جذابی باشیم که انگار سالهای سال از مد زمان خودشان جلوتر هستند.
مرگ غمانگیز متیو پری یا همان چندلر بامزه سریال «فرندز» ما را بر آن داشت تا این برگ از فیلم دکور چیدانه را به بررسی طراحی دکور و صحنه این سریال اختصاص بدهیم.
آقای متیو پری عزیز، خدانگهدار … دلمان برایتان تنگ میشود.