کارگردان زخم کاری بازهم نشانههایی از هواداری را لابلای سریال پربینندهاش به نمایش گذاشت.
برای یک هوادار دو آتشه فوتبال به تصویر کشیدن تفکراتش و آنچه که دوست دارد شبیه آرزویی دور است که تنها در فکر و خیال میسر می شود؛ اما جادوی سینما همیشه غیرممکن ها را ممکن کرده و به رؤیاها نقش واقعیت می بخشد.
محمدحسین مهدویان کارگردان سینمای ایران نیز از آن دسته طرفداران تیفوسی است که فارغ از جنجالهای مختلف چهره های فرهنگی و هنری در زمینه فوتبال و هواداری از تیم مدنظرشان روشی خاص خود را برای بیان تعلق خاطر به تیم محبوبش اتخاذ کرده است. امری که هم اکنون و پس از ساخت چندین فیلم سینمایی رمزگشایی از آن و بررسی پلانهایش می تواند روش متفاوت کارگردان جوان سینمای ایران را مشخص سازد.
مهدویان به دور از هرگونه شعار زدگی علاقه و تمایل شدیدش به آبیهای پایتخت را در گرافیک تصاویر و پلانهایی مشخص گنجانده است که امروزه به یکی از نشانه های اصلی فیلمسازی او در پس زمینه های زندگی شهری و سوژه های ملتهبش بدل شده است. عشق به فوتبال و ابراز علاقه کردن در فریم های سینمایی مثل طرفداران تیفوسی فوتبال در هر کجای دنیا یک هنر است؛هنری مانند اشاره های مختلف سینمایی به اثار هنری و اتفاقات تاریخی که همیشه در سینما مدنظر بسیاری از کارگردانان قرار گرفته است. مهدویان نیز برای دور نماندن از این قافله و صحه گذاشتن بر باور نگارنده تا به اینجا نشانه های عشقش به استقلال را مثل یک یادگاری بر تن تک تک اثارش نشانده است نشانه هایی که اکثرا استادانه و در دکوپاژهای مختلف دیده میشوند و دنبال کردنشان برای بیننده ای که ساخته های مهدویان را دوست دارد تبدیل به چالشی در فیلم های او می شود.
اولین مواجهه با تیم محبوب مهدویان به صحنه ای از فیلم ماجرای نیمروز ساخته 1395 بر میگردد (دقیقه 24:30)که مهرداد صدیقیان برای دیدار با محیا دهقانی یکی از اعضای سازمان منافقین به در سینما میرود؛ بیننده در این صحنه با عکسی از ناصر حجازی رو به رو میشود که در چند ثانیه از روی ان میگذریم اما اگر تیزبین باشید در ادامه پوستر رنگی حجازی را در داخل ساندویچی میبنید.
صحنه بعدی در دقیقه 36:33 اتفاق می افتد دوباره در لوکیشن قبلی اینبار هنگامی که محیا دهقانی و مهرداد صدیقیان در حال گفتگو هستند و پوستر ناصر حجازی با اندازه ای واضح تر در پیشخوان ساندویچی و بر دیوار آن خودنمایی میکند.
دقیقه 39:11 در صحنه خارجی دیگر هنگامی که جواد عزتی در حال خواندن روزنامه است ناصر حجازی را پشت شیشه کیوسک روزنامه فروشی میبینیم که با عکسی بزرگ خودنمایی میکند.
عشق شدید مهدویان به استقلال نشانه گذاری جالب دیگری نیز دارد که در دقیقه 42:59 و در صحنه ایی خارجی بر روی تیر سیمانی چراغ برق با جمله تاج قهرمان روبه رو میشویم.
در صحنه دیگری از ماجرای نیمروز 1:12:41 اینبار با حضور هادی حجازی فر و صدیقیان در ساندویچی جاسمین رو به رو میشویم جایی که چهره ناصر حجازی در پس زمینه گفتگوی این دو قرار گرفته.
شاید این نشانه گذاریها را یک اتفاق بنامیم اما وقتی با ساخته دیگر مهدویان یعنی لاتاری( که در سال 96 در جشنواره فجر به نمایش در آمد )مواجه میشویم باز هم علاقه فراوان او به استقلال تهران البته اینبار به روزتر و گل درشت تر در داخل اتاق امیرعلی دقیقه 31:30 (با بازی ساعد سهیلی) به مخاطب معرفی میشود جایی که فرهاد مجیدی و منصور پورحیدری و پوستر استقلال به عنوان اجزای اصلی اتاق بازیگر سرکش لاتاری معرفی میشود و نمایی طولانی را در کنار امیرعلی با پوسترهای استقلال میگذرانیم. حتی تیتر یک روزنامه استقلال با عنوان “دربی مال ماست" به وضوح نمایش داده میشود تا شکمان به هواداری مهدویان را برطرف کند.
مهدویان باز هم برای ما نشانه گذاری کرده! در فیلم سینمایی ماجرای نیمروز: رد خون (ساخته 1397)به جای گذاشته تا ثابت کند یک استقلای دو آتشه است و هیچ جا تیمش را تنها نمیگذارد حتی در صحنه ایی مهم از فیلم رد خون (دقیقه 50)جایی که هادی حجازی فر و محسن کیایی با هم گلاویز شده اند ناگهان تماشاچی با نوشته ایی روی بلوک سیمانی شهرک اکباتان مواجه میشود که مضمون آن بالاتر بودن استقلال نسبت به پرسپولیس است جمله ایی که در ورزشگاه آزادی بارها و بارها به گوشمان خورده اینبار با گرافیتی به نمایش درآمده و نوشته “استقلال سرور پرسپولیسه" تایید علاقه شدید کارگردان به آبی های پایتخت است.