بازسازی: معمولا دیوارها یک اتاق را میسازند، اما این خانه واقع در نزدیکی سیدنی به ما نشان میدهد که چگونه می توان با نور یک فضا را تعریف کرد. در این مطلب مراحل و ایده هایی را که طراح این خانه برای بازسازی آن به کار گرفته را با هم می خوانیم.
وقتی معمار با فقدان نور طبیعی و حریم در این خانه ویکتوریایی دراز و باریک روبهرو شد، هر دو مسئله را با بیشترین استفاده از منبع نور طبیعی از سقف حل کرد.
بازسازی در یک نگاه
مکان: در نزدیکی سیدنی
اندازه: 260 متر مربع
این خانه در سال 1890 ساخته شده و از آن موقع تا حالا بازسازیهای زیادی روی آن انجام شده است. این خانه یکی از چهار خانهای است که در یک ردیف قرار گرفتهاند. این خانه در زمینی با عرض 6 متر قرار گرفته است و کاملا مشخص است که مسئله خلوت و حریم- هم برای مالکان و هم همسایهها- مسئله مهمی بوده است. ایوان پشتی، همانطور که در عکس میبینید، در مقابل اتاق خواب اصلی قرار گرفته است.
معمار مسئله حریم و خلوت را با طراحی خانه شبیه یک لوله حل کرد. او میگوید: »هدف از ایده لوله منحرف کردن توجهها از خانه با قراردادن دهنه خانه در قسمت انتهایی آن بود. من فضاهای کناری خانه را بدون پنجره طراحی کردم تا این خانه از کنارهها دید نداشته باشد.» اگرچه چنین ایدهای کاملا مدرن و معاصر بود، اما این خانه قدیمی بودن خود را از طریق جزئیات ظریف مانند سقفهای قوسدار و قرنیزهای چوبی حفظ کرد.
فیرنز با استفاده از چند نورگیر نور خورشید را وارد فضای مرکزی طبقه اول کرد. نور طبیعی مانند یک ابزار هلدادن-کشیدن عمل میکرد: راهروی تاریک و فشرده شما را به سمت نور در انتهای خود هل میدهد (در واقع نور شما را به سمت خود میکشد).
در فضای آشپزخانه- غذاخوری از بام، نوری به فضای خالی موجود در طبقه اول تابیده میشود. نورگیر این ساختمان به اندازه یک تختخواب پادشاهی است و در طراحی این خانه عنصر اصلی است. علاوه بر روشن شدن فضا، نور طبیعی ورودی مرزی را در فضا ایجاد میکند که فضای غذاخوری را در طبقه اول محدود و مشخص میکند.
صندلیهای میز غذاخوری توسط مجسمهساز آمریکاییاسترالیایی کلمنت میدمور و میز غذاخوری توسط آلساندور آلبریزی ساخته شدهاند و در چیدمان خطی آشپزخانه تنوع ایجاد کردهاند.
فضای غذاخوری با آشپزخانه در ارتباط است و به گفته فیرنز قلب خانه است. او میگوید: «آشپزخانه (قلب خانه) بین فضای استراحت و فضای غذاخوری قرار گرفته و منطقه مرکزی هر دو فضا است.» اگرچه وسایل آشپزخانه بزرگ و مستحکم ساخته شدهاند اما خیلی در فضا به چشم نمیآیند. کابینتها و جزیره از جنس چوب درخت بلوط هستند. فیرنز میگوید که ویژگی آشپزخانه این است که «انگار وسایل درآن نشستهاند تا اینکه فضایی پیرامون آنها ساخته شده باشد.»
فضای نشیمن ساختار اصلی را کامل کرده است. در خانههایی که دارای نقشه باز هستند ایجاد صمیمیت کمی سخت است، اما فیرنز از تکنیکهای مختلفی استفاده کرد تا این خانه را در مقیاس انسانی بسازد و در آن صمیمت و حریم ایجاد کند. او میگوید: «در این مورد ریتم دیوارها و شیشهها به ایجاد حسی از وجود فضاهای کوچک در درون یک نقشه باز کمک کرد.» درها و چارچوبها محدودههای فضاها را در درون ساختار اصلی مشخص و چیدمان خانه را تعیین میکنند. مواد و مصالح مورد استفاده با پیشرفت پروژه مشخص شدند. فیرنز میگوید: «پالت رنگی در نهایت بسیار محدود و ساده بود و بیشتر از درها، پنجرهها، کف، و وسایل چوبی تشکیل شده بود که اکثرا چوب آنها از جنس چوب درخت بلوط بود.» کف پوشهای بتنی براق سطحی یکپارچه در ساختمان ایجاد کردهاند.
چارچوبهای در فضای بیرونی را شبیه نقاشی کردهاند. نور و سایه به دیوارهای خالی جان بخشیدهاند.
فضای کف به منطقههای مختلفی تقسیم شده است که میتوانند باز و یا بسته باشند. در حالت بسته هر فضا شخصیت خاص خود را دارد و در حالت باز فضاها پیوند زیبایی با یکدیگر پیدا میکنند. فیرنز میگوید: «در حالت باز همه فضاها تبدیل به یک کلیت یکپارچه میشوند که در خود فضاهای منحصربهفردی دارند.» یک نورگیر باعث ورود نور طبیعی زیادی به اتاق نشیمن میشود.
یک گاراژ و اتاقی مخصوص مهمانان در پشت ساختمان ساخته شده است. درهای متحرک از جنس درخت چوب بلوط هستند و گاراژ، فضای بیرونی، و ساختمان اصلی را به هم وصل میکنند. از همان بتن براق که در کف ساختمان اصلی استفاده شده در گاراژ نیز استفاده شده است.
درهای متحرک در اتاق نشیمن اصلی از چوب ساخته شدهاند. فیرنز میگوید: «عرض اضلاع کناری درها 80 سانتیمتر است، زیرا درها از فضای خارجی به چارچوبها متصل شدهاند.»
یک ایوان دراز و باریک طول زیادی از این خانه را به خود اختصاص داده است.
اتاقهای کوچک در طبقه اول، مانند این حمام، به روی ایوان باز میشوند. در شیشهای متحرک پیوندی با فضای بیرون ایجاد میکند و باعث ورود نور طبیعی به داخل میشود.
اتاق خواب اصلی و حمام در طبقه بالا قرار دارند.
برعکس حمام طبقه اول، حمام اصلی نمیتوانست یک در شیشهای متحرک داشته باشد تا آن را با بیرون پیوند بدهد. فیرنز میگوید: «من نمیخواستم تا از پنجره استفاده کنم، به همین دلیل مالک را متقاعد کردم تا از یک دریچه در حمام اصلی استفاده کنم.» پس از امتحان مکانیزمهای مختلف، آنها از دری استفاده کردند که دارای پاشنه سنگینی بود و مانند یک لولا عمل میکرد. با وجود نور طبیعی از نورگیر دیگر نیازی به پنجره نبود، اما فیرنز از دریچه استفاده دیگری کرد. او یک درچه در حمام قرار داد که رو به منظره زیبایی از درختان بود و در نتیجه استفاده از این فضا را لذتبخش میکرد.
منبع: houzz | ترجمه شده توسط تحریریه چیدانه