مرکز خرید و فروشگاه: این روزها در تهران بی شک تیتر یک تمام رسانه ها مرکز خرید پلاسکو تهران است و هشتگ های پلاسکو و قربانیانش داغ ترین ترند فضای مجازی است و صحبت در رابطه با جزییات این حادثه دردناک تکرار مکررات است. بی شک نظیر پلاسکو در تهران کم نیست و همه این جمله ی کلیشه ای را بهتر می دانیم “حادثه هیچ گاه خبر نمی کند" و باید فکری نو به حال چنین ساختمان های معلوم حالی در کشور کرد. امروز در چیدانه قصد داریم با ساختمان پلاسکویی که دیگر نیست بیشتر آشنا شویم و بدانیم پلاسکو چگونه پلاسکو شد! پس با ما همراه باشید.
مرکز خرید پلاسکو تهران، در ضلع شرقی چهارراه استانبول در خیابان جمهوری بعد از خیابان فردوسی قرار گرفته بود. منطقه ای که در دهه ی چهل به عنوان قطب تجاری و دیپلماسی تهران مطرح می شد. ساختمان پلاسکو به عنوان اولین ساختمان با اسکلت فلزی و دومین ساختمان دارای آسانسور در زمره ی مدرن ترین ساختمان تجاری آن روزهای تهران محسوب می شد که با سرمایه ی حبیبالله القانیان ساخته شد و تا چندی پیش به عنوان یکی از بزرگترین مراکز عرضه ی پوشاک در تهران محسوب می شد.
همان طور که گفته شد ساختمان پلاسکو توسط حبیبالله القانیان رئیس انجمن کلیمیان تهران و مالک شرکت پلاسکو، بزرگترین کارخانجات صنایع پلاستیکسازی ایران، ساختهشد و علت نام گذاری این بنا نیز به همین علت است. نام این ساختمان نیز ناشی از همین موضوع است.
ساختمان پلاسکو شامل ۱۷ طبقه (یک طبقه زیرزمین، یک طبقه همکف و ۱۵ طبقه روی پیلوت) به ارتفاع 42 متر با اسکلت فلزی در طی سال های 1339 تا 1340 ساخته شد. یکی از ویژگی های بارز ساختمان پلاسکو دیده شدن این بنا تا فاصله ی قابل توجهی از اطراف بوده است. متراژ تقریبی زیربنای ساختمان پلاسکو ۲۹ هزار متر مربع بود و طبقات اول تا چهارم این بنا مساحت بیشتری نسبت به سایر طبقات داشتند. سازه ساختمان پلاسکو تمام فولادی بود و حتی نمای بیرونی آن کلاف کشی و با فولاد بسته شده بود که با این شیوه ساخت استوار، عمر مفید آن را ۲۰۰ سال تخمین میزدند. در سالهای اولیه برج پلاسکو مجسمه عظیم «کانادا درای» نارنجی که برای تبلیغ روی نمای سپید و قرمز برج پلاسکو نصب کرده بودند، در سال های آخر فقط قطعات فلزی نامنظمی باقی مانده بود که از یک طرف نمای برج بیرون زده بود.
سقف بسیار بلند مجتمع دارای طراحی دایره وار بوده است که گردش و دیدن ویترین بوتیکها را بسیار آسان کرده بود. همچنین در راهروهای این ساختمان هم صندلیهایی برای نشستن وجود داشت که این فضا را متمایز از فضاهای تجاری آن زمان میکرد. همچنین راه پلههای ساختمان پلاسکو به سبک چند ده سال پیش هنوز موزاییکی و با لبههای فلز کوبی شده به چشم می خورد.
از طبقه پنجم به بعد فضای ساختمان پلاسکو کوچکتر میشد و راهروهای به هم پیوسته وجود نداشت است. دسترسی به این بخش ساختمان با آسانسور امکانپذیر بوده است. طبقه آخر برج پلاسکو، تا مدتی، یک رستوران سلف سرویس قرار داشت، جایی که از آن یک راه پله به پشت بام میرفت. چندی بعد به طور کامل این رستوران بسته شد.
مرکز خرید پلاسکو تهران، بعد از بازار تهران، از بزرگترین و معروفترین بورس توزیع پوشاک در تهران بوده است. پاساژ پلاسکو، یکی از نخستین مراکز خرید مدرن در ایران بود که با بازار سنتی آن زمان فرق بسیاری داشت؛ مکانی لوکس و مرتفع که مغازههای بسیاری را با دکورها و ویترینهای رنگارنگ که در دل خود جای داده بود و به همراه یک رستوران سلف سرویس در بالاترین طبقه و مکانهایی برای استراحت مشتریان، به یکی از پر رونقترین مکانهای اقتصادی ایران در دهه های چهل و پنجاه تبدیل شده بود.
به طور کلی در این مجتمع حدود ۵۶۰ واحد تجاری فعال بود که بیشتر آنها را تولیدیهای پوشاک تشکیل میدادند. در ابتدای گشایش پاساژ، تهیه کنندگان فیلم و شرکتهای مختلف در طبقات اول دفتر گرفته بودند، ولی رفته رفته، این بنگاهها، جای خود را به تولیدیها و تک فروشیهای پوشاک دادند و حضور صنف پوشاک در این پاساژ تا پایان عمر ساختمان ادامه داشت . از طبقات اول تا چهارم مغازه های تک فروشی البسه مردانه قرار داشت و طبقات بعدی به تولیدی پوشاک اختصاص داشته است و در سایر طبقات نیز اکثراً تولیدیها و یا دفاتر پخش پوشاک مستقر بودند.
در طبقه منفی یک حوضهای بزرگ آبی قرار داشته است، با فوارههایی که ارتفاعشان تا طبقه سوم ساختمان میرسد و در سال های اخیر دور تا دور این حوض ها مغازه های فروش ماهی های آکواریومی و لوازم جانبی فعالت داشتند. همچنین عمده واحدهای این ساختمان با مرور زمان و در سال های انتهایی عمر آن به کارگاههای تولیدی تبدیل شده بود که با کاربری آن همخوانی نداشت و سرانجام در سال 1395 بر اثر سانحه آتش سوزی از بین رفت.
وبسایت چیدانه برای تمامی بازماندگان این ساختمان شاخص در تهران آرزوی صبر و توفیق روزافزون دارد، باشد که دیگر شاهد چنین حوادث ناگواری در هیچ کجای میهن عزیزمان نباشیم.
نویسنده: ثمینا فراهانی| گردآوری شده در تحریریه چیدانه