معماران برجسته: “معماری" و “فرهنگ" واژه هایی آشنا برای همگان اند. این دو را بسیار شنیده ایم ؛ ولی شاید معنای دقیق و بویژه رابطه بین این دو را ندانیم، در همین راستا به گفت و گوی کوتاهی تحت عنوان " تاثیرگذاری معماران در فرهنگ و سبک زندگی جامعه ایران و دیدگاه جامعه امروز نسبت به معماران و پیشه ی معماری"،پرداخته ایم. با چند تن از معماران برجسته ی این سرزمین همراه می شویم تا دیدگاه آن ها را در این زمینه بدانیم با ما همراه باشید.
معماران برجسته ای که امروز در چیدانه به گفت و گو با آن ها پرداختیم:
سارا کلانتری و رضا صیادیان: فضا بصورت کلی شامل فرم و محتوی است . وقتی فرم و محتوی بصورت پیوسته هستند بدین معنی که این دو از هم جدا نبوده و هریک بر دیگری منطبق است ، در چنین شرایطی معماری رو به کمال خواهد بود. معماری باستانی ایرانی از این الگو پیروی می کند. معماری ایرانی بدلیل هماهنگی فرم و محتوی، به این درجه متعالی از غنای فضایی دست یافته است. اما هنگامی که فرم از محتوی گسسته می شود معماری تنزل می یابد و از تحرک می ایستد. در این شرایط فرم و محتوی بیگانه اند و نتیجه آن غالبا گم شدن در هیاهو ی فرم، یا گرفتار شدن در حوزه عملکرد و مسائل فنی است. تجربه نشان داده است رشد و ارتقاء فرهنگی هر جامعه ایی رابطه مستقیمی با مسئله فضا دارد، بدین معنی که هرچه فضا غنی تر و با کیفیت تر باشد، فرهنگ آن جامعه نیز تحت تاثیر آن رشد و ارتقاء می یابد و بالعکس. چرا که در حقیقت فضای ذهنی و فضای عینی واقعیاتی جدائی ناپذیرند. مثال واضح آن نیز در جامعه معاصر ایران مشهود است. آنچه در شرایط فرهنگی حاضر بیشتر از همه تاثیر گذار بوده و حلقه گمشده معماست؛ همان مسئله فضاست. فضا بصورت عام، طی چند دهه اخیر دچار دگرگونی اساسی شده است. دگرگونی و تغییری که نیروی اصلی و تفکر بنیادین اش را خارج از واقعیات اجتماعی درون خود دریافت می کند. آنچه شکل کلی فضای زندگی را شکل می دهد، بیشتر از آنکه از سنت پیروی کند، تابع پارامترهای مدرنیته است. سرگشتگی هویتی جامعه امروز ایران نیز بیشتر از هر چیز به خاطر دگرگونی مفاهیم فضایی و عدم هماهنگی فرم و محتوی است . البته منظور این نیست که مبانی فرهنگی را بایستی جایگزین اصول مدرنیته کنیم، بلکه مسئله این است که مبانی مدرنیته را چگونه دریافت و تحلیل کنیم، تا بتواند با فرهنگ هماهنگ شود. پدیده ای که جامعه امروز درگیر آن می باشد، آشتی دادن ظاهری مفاهیم و معانی مدرن و سنتی است. به عبارت دیگر گرفتن سطوح ظاهری بدون دریافت ریشه های عمیق آن، که غالبا به دو صورت بروز می کند: جهان بینی کهنه بر زمینه ای مدرن یا جهان بینی مدرن بر زمینه جامعه سنتی. که نتیجه آن فاصله بین واقعیت ها و اندیشه هاست . در چنین پارادایمی مفاهیم دچار برداشت های متفاوت هستند و در نتیجه کلمات معانی خود را از دست می دهند. و رسیدن به تفاهمی پایدار دشوار می گردد. در نهایت باید بپذیریم، مشکل اصلی جامعه معاصر که بحران هویت از نشانه های آن است، مشکل معرفت شناسی است، هر چند پیامدهای اجتماعی و سیاسی نیز به همراه دارد. بنابراین تنها با دگرگونی زیر ساخت ها مسئله حل نمی شود، بلکه باید تفکر و اندیشه را نیز دگرگون سازیم.
حامد بدر احمدی:کیفیت بخشیدن به فضای سکونت، اقامت و به طور کلی زندگی، یکی از مهمترین مسؤلیتهای معمار و معماران است. معماری همواره نقش تفکیکناپذیری در کیفیت زندگی انسان داشته و دارد. معماری در طول تاریخ با چگونگی تعریف فضا، تناسبات و اندازهها و بسیاری از مسائل کیفی ساختمان و شهر، به زیستن و زندگی، رنگ و طعم و مزه داده است. این معماری است که شهری را فراموشنشدنی میکند و این معماری است که حال ما را در مسجدی همانند شیخ لطفالله دگرگون میسازد. اما اگر بخواهیم در مورد معماری معاصر ایران سخن بگوییم، میتوان آن را “معماریای در جستوجو" دانست؛ معماریای که تلاش مینماید از سویی تکلیف خود را با گذشته پرافتخار و درخشان خود روشن کند و از سویی دیگر، از قافلهسالار معماری پویا و روز دنیا عقب نماند؛ معماریای که در نگاهی کلنگر، نمیتوان آن را به سادگی تعریف کرد و شاخصههای آن را برشمرد. توجه به این نکته که معماران موفق و پیشرو، سهم بسیار اندک و ناچیزی در گستره ساخت و ساز کشور دارند، این انتظار که تاثیر معماری، تاثیری عمیق بر نوع زندگی بدنه جامعه باشد را کمرنگ میکند اما از سوی دیگر فراگیر شدن رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی باعث شده تا همین پروژههای موفق و اندک معماری توسط بسیاری از مردم، قابل رصد شده و موفقیتهای معماران در مسابقات بینالمللی و نکات خاص پروژههایشان، توسط جامعه دنبال و تحسین شود. این مهم در سالهای اخیر، تا حدی حساسیت جامعه به طرح و طراحی را بالا برده و باعث شده میزان دغدغه مردم نسبت به معماری افزایش یابد. فراموش نکنیم معماری و بسیاری از دیگر مولفههای فرهنگ، برای رشد و شکوفا شدن به شرایط و بسترهای بسیاری در جامعه نیاز دارند؛ شرایطی که ذهن جامعه و شهروندان را آرامتر کرده و فضای حضور معماری در بدنه جامعه را فراهم کند.
شروین حسینی: فرهنگ مجموعهای از باورها، عادات، اخلاقیات و سنتهای یک جامعه است که در طول تاریخ تکامل پیدا میکند. این تکامل تدریجی را افراد آن جامعه، اتفاقات، آثارشان و دانشهای کسب شده آنها شکل میدهد. دانش و هنر معماری در این ارتباط لاجرم متاثر از فرهنگ آن جامعه بوده و در دورههای مختلف تاریخی بازتاب فرهنگ مردمان آن روزگاران و نحوه اندیشیدن آنها را در معماریشان میتوان جستوجو کرد. بدیهی است در یک ارتباط دوسویه، معماری به عنوان بخشی از عوامل شکلدهنده فرهنگ باعث اعتلای یا تاثیرپذیری و تغییر فرهنگی یک جامعه میشود؛ همان چیزی که امروزه در جامعه ما در حال شکلگیری است.
مطلب معمار سرزمین من از شماره 93 مجله منزل برای شما انتخاب شده است. برای خواندن مطالب جذاب دیگر و دیدن دکوراسیون داخلیخانه های ایرانی های خوش ذوق، می توانید این مجله را از کیوسک های روزنامه فروشی یا فایل فشرده ی آن را از سایت طاقچه تهیه نمایید.
منبع: مجله منزل| نویسنده: ثمینا فراهانی| تحریریه چیدانه