وارد خانهشان که میشوید تعجب میکنید چطور کسی توانسته بهار را با همه شکوفههای صورتی و سفیدش همیشگی کند. مهشاد 24 ساله و ابوالفضل 31 ساله زوج جوان دوستداشتنی هستند که توانستند با رنگها در خانهشان معجزه کنند. قصه آنها از آن روزی شروع میشود که دوست صمیمی مهشاد در دانشکده حقوق برادرش را به او معرفی میکند و هر دو شیفته هم میشوند. آنها از فروردین همین امسال شروع به خرید جهیزیه میکنند و تا شهریور که رسما زندگی مشترکشان را شروع کنند، خانه را با کمک مادر مهشاد میچینند. خود عروسخانم هم از قبل پیگیر صفحات دکوراسیون خانگی اینستاگرام بوده و میگوید برای مبلمان خانه از اینستاگرام خیلی ایده گرفته است. مهشاد میگوید: «همه به خانه ما میگویند خانه عروسکها، ولی من خودم خانه رویایی را بیشتر دوست دارم چون وسایل و رنگهای این خانه به ما خیلی آرامش میدهد.» در ادامه با چیدانه همراه باشید .
بیشتر از همه جا عاشق پذیرایی خانهام هستم. همیشه مطمئن بودم نمیخواهم هیچ وسیله با رنگ تیره یا چوب قهوهای در خانهام داشته باشم. با همسرم برای خرید مبل یک سر به یافتآباد زدیم و از مبلسازی خواستیم که همه چوبها را به جای قهوهای، رنگ سفید بزند. فروشنده اصرار داشت دو مبل یک نفره دیگر هم سفارش دهیم ولی برای اینکه فضای خانه بزرگتر به نظر برسد یک نیمکت سه نفره سفارش دادیم تا برای میز ناهاخوری هم از آن استفاده کنیم. نتیجه کار از چیزی که تصور میکردم خیلی بهتر از آب درآمد؛ یک مبلمان شاد و خوش آب و رنگ که مرکز اصلی خانهمان است.
دلم نمیخواست روی میز ناهاخوری از آن شمعدانهای نقرهای پرزرق و برق بگذارم. برای همین دنبال چیزی رفتم که به دکوراسیون خانه بیشتر بیاید و در عین حال توی ذوق هم نزند. دوست نداشتم وسایل خانه خیلی مدرن و فانتزی باشد. این شمعدانها را از «بلور گالری» در امیرآباد خریدم که از شانس خوبم بهخاطر بدنه برنزیشان با لوستر خانه ست شدند.
شاید برای خیلیها عجیب به نظر بیاید که آینه عقد کسی از جنس رزین باشد چون تقریبا هیچ شباهتی به آینهای که معمولا سر سفره عقد میبینید، ندارد ولی بهخاطر کنسول همراه آن و حس آنتیک و قدیمی بودنی که میدهد خیلی دوستش دارم. برای اینکه دیوار اتاقی که آینه را در آن آویزان کردیم خالی نباشد، یک فرشته سفارش دادم که جفت آینه شود. خرید آینه خیلی مقرون به صرفه شد و حدود 300 تومان و فرشته هم 30 تومان درآمد.
فکر کنم تا اینجا فهمیده باشید که چقدر از وسایل پرزرق و برق فراری هستم. در حقیقت تنها وسایل کریستال خانه همین لوسترهای پذیرایی و ست سه تکه کریستال است. من و ابوالفضل برای خرید لوستر همه نمایشگاه بینالمللی لوستر را که در اردیبهشت برگزار شد، زیر پا گذاشتیم اما در نهایت چند ماه بعد اینها را در اولین مغازهای که در لالهزار دیدیم، خریدیم. آباژور کنار کاناپه سومین و آخرین عضو کریستال خانه من است. وقتی خریدمشان خیلی ساده بودند، از لوسترفروشی خواستم یک ردیف گوی اضافه به من بدهد. اگر دقت کنید میبینید زیر کلاهک آباژور چهار رشته گوی شامپاینی رنگ آویزان است که خودم برای اینکه از سادگی درشان بیاورم با چسب نصب کردم.
اگر سری به خانه ما بزنید، در جاهایی که انتظارش را ندارید فرشتهها شما را میبینند. گلمیخ پردهها، مجسمه کنار آینه، مجسمه روی بوفه و پایه شمعدانها همه شکل فرشته هستند. یادم میآید دیگر از پیدا کردن گل میخ ساده و برنز رنگی که به خانه بیاید ناامید شده بودیم که در یکی از آخرین مغازهها فروشنده این گلمیخهای فرشته را به ما نشان داد.
ظروف چینی روی میز پذیرایی خانه را تکهتکه خریدم و با هم ست کردم. الان در بازار چینی گلریز زیاد پیدا میشود. قندان را 18 و قوری را 70 هزار تومان خریدم. برای جای لیپتون هم یک ظرف مستطیلی گلدار خریدم که آن را کنار قوری میگذارم. این اردوخوری را از تجریش خریدم و با بیسکویتهای کرهای پر میکنم. ظرفی هم که پای سیب را در آن گذاشتم یک ست سه تکه است که 120 تومان شد. خیلی به کار میآیند؛ هم شیرینی میشود در آن سرو کرد و هم لازانیا به سبک ایتالیایی در آن پخت!
پرده اتاق خوابم را اگر ببینید به روح خانه پی میبرید. خانه با رنگهای آبی و صورتی درست شده است. همه پردهها را از یک مغازه سفارش دادم و همانطوری که دوست داشتم مدل سادهای دارند. آباژور و تلفن روی پاتختی اتاق خواب هدیه مادر همسرم است که به طرز عجیبی به چیدمان منزل میآیند و کنار رنگهای پرده مثل نقاشی کتاب داستانها شدند.
بوفه پذیرایی را از یافتآباد خریدیم. با اینکه دنبال بوفه سفید بودیم ولی چیزی که چشمان را بگیرد، پیدا نکردیم. حین گشتنهای طولانیمان برای پیدا کردن بوفه خیلی اتفاقی در ویترین یک مغازه این بوفه را دیدیم. به فروشنده سفارش دادیم که رنگ گلها را ست پارچه مبلمان بزند. فرشته روی بوفه را از گالری محیا به قیمت باورنکردنی شش هزار تومان سفارش دادم و بعد با اسپری سفید رنگش کردم. قاب عکسها هم هدیه مادر همسرم هستند که شمعدانهای جفت آنها را رنگ سفید زدم و روی پاتختی اتاق خواب گذاشتم.
دیوارهای سفید خانه نباید خالی میماندند. باید کاری میکردم وسایل خانه جلوه خودشان را حفظ کنند. دنبال قاب عکس برجستهای بودم که طرح و رنگش مکمل ظاهر خانه باشد. قاب عکس را از مغازهای در پونک و ساعت را از مرکز خرید ظفر خریدم. تقریبا ساعت سختترین خرید جهیزیهام بود چون دنبال ساعت سفید با عقربههای درشت بودم و هیچجا پیدایش نمیکردم.
کابینتها رنگ تیرهای دارند و نمیخواستم رنگهای تیره پیروز شوند. سعی کردم در خرید وسایل آشپزخانه و صندلیها سلیقه خودم را اعمال کنم. از ظروف گلدار ادویه و اسپند که بگذریم حتی قابلمهها و کتری هم صورتی هستند. صندلیهای اوپن آشپزخانه را سفید با رویه صورتی سفارش دادم تا در هارمونی رنگهای خانه تضادی ایجاد نشود. این صندلیهای اوپن با ترکیب حصیر، چوب و پارچه از مدرنترین وسایل خانه است.
قبول دارید که نمیشود وقتی همه وسایل خانه چوبی و مات هستند، این وسط میز تلویزیون جنس براقی داشته باشد؟ پیدا کردن میز تلویزیون هم از آن پروژههای وقتگیر بود که در نهایت در دلاوران با قیمت 400 تومان گمشدهمان را پیدا کردیم.
برای دیدن ایده های مرتبط و جذاب دکوراسیونی می توانید مجله منزل را تهیه کرده و از دیدن و خواندن درباره ی چنین دکوراسیون های زیبا و دوست داشتنی لذت ببرید.
مطالب بیشتر: قصه خانه دوبلکس مریم در خیابان دولت تهران دورهم نشینی ایرانی در دکوراسیون سنتی خانه سوهانک تینا از طراحی ارزان دکوراسیون آپارتمان نقلی خود می گوید! آپارتمان کوچک سوزان، خانه ای دلباز درستارخان تهران دکوراسیون عروسکی آپارتمان کوثر و وحید به رنگ سال!
منبع: مجله منزل | نویسنده: زینب اصباح