معماران برجسته: معمار سرزمین من مرا می فهمد! نقش عشق می زند بر چهره ی زخم خورده ی این مرز و بوم…. معمار سرزمین من دلسوز است…! دلسوز کودکانی که طعم خوش بازی های کودکانه و پرسه زدن در حیاط های حوض دار لبریز از عطر شمعدانی را نچشیده اند….! معمار سرزمین من از جنس من است… زندگی را می فهمد… می داند…! و قلمش خط های ممتد زندگی را از پی هم ماهرانه رسم می کند….. معمار سرزمین من…. سپاس می گویم این تلاش متبحرانه و بی حد و مرز تو را برای اثبات هویت این جاودان سرزمین به جهانی که هنوز اول راه است…. سپاس می گوییم این خط خوشی را که خواندش را برای شهر خاکستری ام ملموس می کند….! و رنگ زندگی را به گوشه گوشه ی این بی کران خاکستری می پاشد! و می دانی که می دانم چقدر دلسوز من و عطر آن شمعدانی هایی هستی که رو به فراموشی اند….! معمار سرزمین من از تو ممنونم که با صبر و حوصله پاسخ سوالات مرا می دهی تا بهتر بدانم و بهتر ببینم…. چند صباحی را همراه با معماران می شویم همراه ما بیا…..
معماران برجسته ای که امروز در چیدانه به گفت و گو با آن ها پرداختیم:
1.«سلیقه معادل خصلت ذاتی یا حس تشخیص خوبی و بدی در هنر و حسن انتخاب معنا میدهد و متاثر از تجربههای دیداری و شنیداری، فرهنگ و هنجارهای جامعه، مد، هنرمندان و معماران زمان و. . . است.»به نظر شما چه پارامترهایی سلیقه و سطح سلیقه مردم یک جامعه را تعیین میکند؟
حبیبه مجد آبادی: اگر به گذشته معماری ایران تا دوران قاجار نگاهی بیندازیم، میبینیم که شغل معمار به عنوان یک تخصص میان مردم پذیرفته شده و تصمیم و صلاح دید معمار در جایگاه متخصص، معتبر و تعیینکننده است. در معماری گذشته دخل و تصرف در کار معماران به شکل امروزی دیده نمیشود و نظرات مشتری در بیشترین حالت به درخواستهایی در زمینه جزییات و تزیینات فضای داخلی آن هم در منزل افراد متمولتر یا تعیین متنی درسر ورودی خانه محدود بوده است و این معمار بوده که در مورد کلیات معماری، روابط داخلی، فضاسازی و جلوه بیرونی بنا تصمیم میگرفت. در چنین شرایطی بود که سطح سلیقه یا سواد مشتری از کیفیت معماری نمیکاست. امروز که زندگی پیچیدهتر و معماری نیز پیچیدهتر شده مساله تخصصی بودن حرفه معماری باید جدیتر گرفته شود. معماری مسالهای است مرکب از موضوعات تخصصی با پارامترهای متعدد که سلسلهوار بر هم تاثیر میگذارند و موضوع زیباییشناسی که بحث سلیقه بهنادرستی در آن مطرح میشود، صرفا بخشی از مساله معماری است. معماران هنگام طراحی مسائل متعددی مانند برنامه عملکردی، بودجه، نیاز کارفرما، مسائل فنی، تکنولوژی، انرژی و مسائل زیست محیطی، سیمای شهری و . . . را در نظر میگیرند و به تاثیرپذیری معماری از سایر زمینههای جامعهشناسی، روانشناسی و فرهنگ بومی نیز توجه دارند.به طور کلی فکر میکنم معماری نمیتواند و نباید دستخوش سلیقه و امیال شخصی افراد باشد؛ چنانچه تصمیمات و ترجیحات معمار، حتی ترجیحات زیباییشناسی قابل توضیح و دفاع هستند و ریشه در تخصص، تشخیص و مهارت او دارند. به عقیده من سلیقه شخصی برای ایجاد معماری جدی اعتباری ندارد. در زندگی پیچیده امروز، ما کارهای کوچک و بزرگ را با کمک متخصص انجام میدهیم. پس همانطور که برای تعمیر خودرو، حل یک پرونده قضایی یا تشخیص بیماری به تکنیسین، وکیل و پزشک مراجعه میکنیم برای ساخت خانه خود نیاز به متخصص داریم؛ متخصصی که نیازهای واقعبینانه ما را دریافت کند و با تجربه و مهارت و آیندهنگریای که نسبت به نتیجه نهایی دارد، بهترین و پاسخگوترین راهحل را برای مسائل معماری ارائه دهد.
کوروش حاجی زاده: به نظر من سلیقه از «شناخت و آگاهی» حاصل میشود؛ شناخت و آگاهیای که توسط عواملی مثل رسانهها میتواند ایجاد و در عین حال کنترل شود. ما در دهه اخیر به دلیل ارتباطات گسترده شبکههای ماهوارهای و اینترنتی در کشورمان شاهد بالا رفتن سطح سلیقه عمومی در پوشش و ظاهر عمومی جامعه ایران هستیم ولی در زمینه مسائل هنری از جمله معماری نیاز بسیار شدیدی به گسترش و ارتقای سطح فرهنگی و سطح سلیقه عمومی جامعه داریم. از طرف دیگر دستگاههای دولتی هم باید عزم خود را جزم کرده تا با کنترل طراحی سوداگران ساختمانی که امروزه قسمت زیادی از فضای تجارت ساختمانی و البته غیر معماری را به خود اختصاص دادهاند، بتوانند پتانسیلهای مالی این کشور را به سمت و سویی صحیح سوق دهند.
مهدی کامبوزیا: سلیقه مردم یک جامعه در رابطه مستقیم با فرهنگ و سطح درآمدشان است. فرهنگ به مرور زمان قابل تغییر است؛ به گونهای که ما معماران میتوانیم در فرهنگسازی در هر زمینهای از زیباییشناسی گرفته تا نحوه زندگی و سلامت ساخت و ساز و بالابردن کیفیت زندگی تاثیرگذار باشیم. به عنوان مثال در طراحی معماری تفکر عموم مردم این است که معماری خوب با هزینه بالا به دست می آید؛ حال آنکه اینگونه نیست بلکه میشود با حداقل هزینه، کیفیتی مطلوب برای زندگی به وجود آورد و زمانی که به این مهم دست یابیم معماری از حالت انحصاری درآمده و در خدمت عموم مردم قرار میگیرد.
2.«نورمن فاستر: معماری چیزی نیست که در ذهن منتقد باشد؛ معماری در مورد زندگی واقعی است، درباره مردم است، درباره مسکن دادن به مردم و تامین نیازهای ایشان است.»اولویت و رویکرد شما در خلق یک اثر معماری چیست؟
حبیبه مجدآبادی: هر پروژه جدید شرایط منحصر بهفرد خود را دارد، مشخصات و دادههای اولیه پروژه، مانند موقعیت سایت و زمین پروژه، بودجه در نظر گرفته شده، برنامه عملکردی، اهداف و نیازهای کارفرما و مانند آن در طراحی تعیینکننده هستند؛ بنابراین قبل از آنکه پروژه جدیدی مطرح شود و بهویژه پیش از بازدید سایت پروژه برای من پیشفرضی وجود ندارد و تصمیمگیری پس از دریافت و تحلیل اطلاعات اولیه آغاز میشود.در این مرحله جلسات متعدد گفتوگو با کارفرما برای شناخت نیازهای واقعی کارفرما و اهداف و محدودیتها و امکانات پروژه برگزار میشود. به عقیده من مهمترین مهارت معمار در ارزشگذاری و اولویتبندی دادهها و تشخیص این نکته است که در هر پروژه کدام پارامترها تعیینکنندهترند و کدامها در درجات بعدی اهمیت قرار دارند و این تشخیص به تصمیمگیریهای بعدی معمار برای تعیین استراتژی طراحی منجر میشود. عوامل تاثیرگذار بر معماری دارای وزن و ارزش متفاوتی از یک پروژه به پروژه دیگر هستند. به عنوان مثال در ساختمانی که در دل کویر ساخته میشود با توجه به موقعیت خاص آب و هوایی مساله اقلیم اهمیت پیدا میکند یا در شهری مانند تهران، مساله تاثیر بر سیمای شهر و نمای شهری حائز اهمیت است. گاه در پروژهای مانند «خانه چهل گره» بودجه اندک پروژه سرنوشت طرح را معین میکند و محدودیت بودجه با ایجاد راهحلهای جدید استفاده از مصالح و روشهای اجرایی خاص در ساختمان تظاهر مییابد. گاه معمار در اولویتبندی موضوعات تشخیص میدهد یک موضوع سازهای یا تاسیساتی را به ارزشی معمارانه تبدیل کند. طراحی معماری به عقیده من تشخیص مساله و اولویت اصلی پروژه و اتخاذ تصمیمات صحیح و یافتن استراتژی مناسب حل مساله است.
کوروش حاجی زاده: پاسخ من به این سوال به تعریف من از «معماری» برمیگردد. از دیدگاه من معماری چیزی نیست جز رابطه بین مردم با همدیگر. این رابطه از زمانی به وجود آمده که انسان نخستین توانایی برقراری رابطه با دیگر انسانها را داشته و توانسته یک رابطه اجتماعی بین خود و دیگر انسانها برقرار کند. از آن لحظه به بعد است که او از «انسان» به «مردم» تغییر ماهیتی بنیادین میدهد. پس وقتی از مردم صحبت به میان میآید به دنبال آن موضوعاتی مانند «فرهنگ»، «بوم»، «اقلیم» و نظایر اینها مطرح میشود که باید در جهت ایجاد آرامش و آسایش افرادی که در این جامعه مردم شدهاند به کار آید.
مهدی کامبوزیا: رویکرد انسانها به مرور زمان تغییر میکند. آنچه ذهن مرا این سالها مشغول کرده و رویکرد فعلی من در این دوره از زندگی است این است که بالاتر از 75 درصد مردم جهان قشری متوسط و رو به پایین از نظر مالی هستند و این افراد به دلیل تعداد زیادشان از یک طرف و درآمد پایینشان از طرف دیگر بیشترین نیاز را برای فضایی با کیفیت مطلوب به عنوان سرپناه و فضاهای فرهنگی و تفریحی برای گذراندن اوقات فراغت دارند؛ به همین دلیل طراحی و حل کردن چالشهای معماری این قشر، از ساختن مسکنی برای زندگی گرفته تا فضایی تفریحی رویکرد معماری امروز من است.
3.پیشبینی شما در رابطه با سبک طراحیها و گرایش معماری ایران در سال آینده چیست؟
حبیبه مجدآبادی: در حال حاضر بخش کوچکی از ساخت و ساز شهرها به دست معماران مولف انجام میشود و با وجود آنکه این معماری به لحاظ سطح با بهترین پروژههای بینالمللی قابل رقابت است، تاثیرگذاریشان بر سیمای کلی شهر اندک است و با توجه به حجم زیاد ساخت و ساز غیر استاندارد، ساختمانهایی که از کیفیت معمارانه برخوردارند در اقلیت قرار میگیرند. یک سال البته زمان مناسبی برای پیشبینی نیست اما امیدوارم در پنج و 10 سال آینده جامعه توجه بیشتری به معماری به عنوان یک حرفه تخصصی داشته باشد و سرمایهای که در صنعت ساخت و ساز جریان دارد در دست افراد فهیمی قرار گیرد که کیفیت معماری و کیفیت فضای شهر دغدغهشان است. معماری وابسته به سرمایه کارفرماست و چشمانداز آینده معماری را فرهنگ کارفرمایان ما در آینده تعیین میکند. در طول تاریخ نیز هیچ پروژه مهمی ساخته نشده مگر آنکه حامیان و سرمایهگذاران پروژه افراد مهمی بودهاند.
کورش حاجی زاده: در شرایط فعلی در هنر معاصر جهان، سبک و مکتب خاصی وجود ندارد و هنرمندان بهتنهایی چرخ هنر جهان را میچرخانند ولی متاسفانه در ایران تا زمانی که سوداگری برای ساخت ساختمان و نه معماری وجود داشته باشد، شاهد این برهم ریختگی در فضای معماری ایران عزیز خواهیم بود. امیدوارم که به واسطه حضور رسانههایی مانند شما بتوان در جهت اعتلای فرهنگ این مرز و بوم کوشید و تلاش کرد.
مهدی کامبوزیا: با وجود سیر نزولی معماری در سالهای پس از انقلاب و بحرانهای مختلفی که معماری را به چالش کشیده و مانع از پیشرفت خط سیر معماری از گذشته تا به امروز شده است، در سالهای اخیر تعدادی از معماران خوشسلیقه و کاردان سعی در تغییر این روند داشتهاند و کم و بیش در بین مردم نیز این فرهنگ که ساختمان نیاز به یک معمار دارد، باب شده است؛ به گونهای که جای امیدواری است که روز به روز این نهال بال و پر گرفته و به یک درخت پربار تبدیل شود. اما از نظر سبک و گرایش باید بگویم معماری ما از یک طرف با معماری روز دنیا فاصله دارد و از طرف دیگر هنوز در امتداد سیر تکاملی معماری ایران از گذشته تا به امروز قرار نگرفته که بتوان سبکی را برای آن تعریف کرد.
مطلب معمار سرزمین من از شماره ۹۲ مجله منزل برای شما انتخاب شده است. برای خواندن مطالب جذاب دیگر و دیدن دکوراسیون داخلیخانه های ایرانی های خوش ذوق، می توانید این مجله را از کیوسک های روزنامه فروشی یا فایل فشرده ی آن را از سایت طاقچه تهیه نمایید.
مطالب بیشتر:۴ پروژه معماری معاصر ایرانی که در دنیا درخشیدند! زاها حدید، معمار زن عراقی با طراحی های اعجاب انگیز برنده جایزه نوبل معماری ۲۰۱۶، معمار خانه های کم هزینه در شیلی! پویا خزائلی پارسا، معمار سال ۱۳۹۴ برج آزادی، دروازه ای به تمدن و هنر ایرانی خواهران حریری و یک شاهکار معماری دیگر در امریکا پروژه های علیرضا تغابنی، معمار برجسته ایرانی هومن بالازاده با کافه اسپریس برنده جایزه جهانی شد
منبع: مجله منزل| نویسنده: ثمینا فراهانی| تحریریه چیدانه