لوازم دکوری: من یک زن هستم… معمار هستم… نه اینکه معماری خوانده باشم…! زن ها اصولا معمار زاده می شوند…! معمار زندگی بودن چیزی فراتر از درس و مشق است….! وقتی معمار زندگی ات می شوی باید بدانی ذره ذره ی بودجه ات چه طور بچینی که آخر ماه دخلت از خرجت عقب نیافتد! باید بدانی کجای این خانه بوی روزمرگی به خود گرفته است… باید یاد بگیری چه وقت خانه مهمان می خواهد و چه وقت فقط تو را می خواهد و راه کارهای به روغن افتادن یک قرمه سبزی خوش رنگ و لعاب را! خوب باید بدانی پسر کوچکترت فلان روز لباسش را کجا گذاشته است که حالا پیدایش نمی کند… و شاخه گل اتاق دخترت مال باغچه است یا یک گل فروشی اعیانی….! وقتی زنی و وقتی عزم می کنی زندگی بسازی پس تو معماری! معمار که می شوی می دانی زیربنای یک زندگی یعنی همسرت! خوب میدانی که اگر سست باشد این خانه خانه نمی شود برات….! وقتی یک زن هستی ستون زندگی ات می شود فرزندت… که دیواری از صمیمیت را با خشت هایی محبت گرداگردش می کشی…. و خوب می دانی کجا باید پنجره شد برای پریدن تا خانه ات قفس نشود… وقتی یک زن هستی…. تو پیچیده ترین، زیباترین، و منحصربه فرد ترین معمار عالمی برای زندگی ات…. درست مثل مادرم… درست مثل مادرت… و درست مثل تمام زنان این سرزمین! من یک زن هستم… من یک معمارم!
مشتی خاک، قدری آب، کمی ذوق و آن جاست که هنر جان می گیرد…! در وصف اصلالت این هنر چه می توان گفت؟! اصلا نوشتن برای هنر سخت است….! به خصوص آنکه هنر، هنر بانوی خوش ذوق ایرانی همچون آزاده درخشان باشد… امروز در چیدانه به مناسبت گرامی داشت روز زن با هم بخش هایی از هنر آزاده درخشان با نام خاک و خیال را به تماشا می نشینیم، این بانوی خوش ذوق ایرانی تنها یکی از صدها نمونه ی بانوان هنرمند سرزمین مان است که با هنر خود جلوه ی دیگری به زندگی اش بخشیده است بی شک شما هم می توانید یکی از صدها نمونه ی بانوان هنرمند ایرانی باشید.با ما همراه باشید.
رنگ آبی لاجوردی از آن دسته رنگ های نوستالژیکی است که دل هر بیننده ای را می برد… گاهی با خودت تصور کن، همان لحظه که ازدنیای خاکستری بیرون خسته می شوی…. لذت خوردن یک آبدوغ ساده در چنین ظرفی، گوشه ی حیاط کنار آن شمعدانی هایی که عطرشان هر لحظه سرمست تر ات می کند… چقدر می تواند زندگی را برای ما دلچسب تر کند… این آبی معجزه می کند…!
ساده ها سطحی نیستند…! پرنده های کوچک خوشبختی را مهمان خانه هایتان کنید… میزبان خوبی باشید… اناری دانه کنید… مشتی آجیل بریزید…. و یا بزم صبحانه به راه باندازید شهد و خامه و مربا همه و همه می تواند جلوه ی این ظروف را دو چندان کنند…. یادمان باشند خوب ها را برای خودمان بخواهیم نه برای ویترین خانه هایمان…
می دانم … بهار که می رسد دلتان می خواهد گوشه گوشه ی خانه پر شود از نگاه بهار… بهار را به خانه ات مهمان کن…. روی طاقچه…. کنار آن دیگ مسی… سر میز شام ات… روی آن سفره ی ترمه دوزی به امانت گرفته از مادر بزرگ…. هر کجا که دلت پر کشید بهار را مهمان کن ….
پاییز که گذشت اما یادگاری هایش را کنج خانه ات به خاطر بیاور… پاییز حتی اگر پاییز هم نباشد زیباست…! یک دست برکه ی لاجوردی همان چیزی است که بزم پاییزی ات را زیبا تر می کند ، پس داشتن شان را ازدست ندهید…
تا اناری ترکی بر می داشت…. دست فواره ی خواهش می شد! یکی باید باشد که شخصا مسئولیت خطیر دانه کردن انار ها را بر عهده گیرد… این یاقوت های دانه دانه خو رنگ و لعب درون یک ظرف ساده اما دل فریب بی شک به زیبایی هر چه تمام تر برای شما جلوه گری خواهند کرد…
سبزهایی هستند که دیدنشان یک جور سرزندگی با اصالت را به رگ و ریشه ات تزریق می کنند… نمی دانم رازش در چیست که هر وقت یکی از آن ها را می بینم انگار خود خود اصالت محضرا به تماشا نشسته ام… چه خوب است که این اصالت را مهمان سفره های خود کنیم…
چای می ریزم… و کتاب آخری را که یادم نیست کی به امانت گرفته ام را در دست…. گاهی فکر می کنم کتاب خواندن بهانه ای برای چای نوشیدن است یا چای نوشیدن بهانه ی کتاب خواندن! به هر روی درست است که هیچ چیز جای چای خوردن درون استکان های کمر باریک شاه عباسی را نمی گرد، اما چای نوشیدن درون این سفال های آسمانی لذت خاص خودش را دارد…
امان از این زرد خورشید گونه ی دل فریب که زندگی را برایتان جور دیگری رقم می زند… حتی تصور خوردن سالاد فصل در درون این کاسه ها اشتهای شما را غلغلک می دهد… وقتی خورشید را در خانه داشته باشید، همه چیز برای خوشحالی تان مهیاست…
آزاده برای گوشواره ها هم پرنده های کوچک خوشبختی را کنار گذاشته است…. که مبادا در همهمه ی زیبایی این زینت ها سادگی را فراموش کنیم… شلوغی های زندگی را با منظره ای از آرامش ساده های کوچک پر کنیم….! شاید راز دلنشینی پرنده های آزاده هم همین باشد…!
یک کتاب… یک قلم… چند برگ کاغذ کاهی… و سر رسیدی که پایان رسیده است….! برای نوشتن هی وقت دیر نیست…. کافی است قلمدانت را پر کنی…. روزمرگی ها را که می نویسی تازه یادت می آید که زندگی آن طور ها هم که تو فکرش را می کنی سخت نیست…. قلمت را بردار…. زندگی را بنویس!
لذت می بریم از اینکه ایده های بی نظیر خود را در بخش مشاوره و دکوراسیون چیدانه با ما در میان می گذارید.
اگر از خواندن این مطلب لذت برده اید، پیشنهاد می کنیم خواندن مطالب زیر را از دست ندهید: خانه داری: جلوی روزمرگی و کهنه شدن زندگی را بگیریم! صندلی راک، تاب بازی خیال برصندلی ننویی مادر بزرگ! باید ها و نباید های چیدن میز غذا خوری در مهمانی ها ! از هنر خانم های با سلیقه ایرانی ایده بگیرید (۲) از هنر خانم های با سلیقه ایرانی ایده بگیرید (۳)
نویسنده: ثمینا فراهانی | تحریریه چیدانه