بعد چل روز سوی خانه شدند همه مشغول این فسانه شدندروز و شب بود گفتشان همه این که شد آن گنج زیر خاک دفین“مولانا"
جلالالدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی در ششم ربیع الاول سال 604 هجری در شهر بلخ دیده به جهان گشود. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. زبان مادری وی پارسی بوده است.
مهمترین جذابیت توریستی شهر قونیه، آرامگاه مولوی می باشد. بهترین زمان برای سفر به قونیه و بازدید از آرامگاه مولوی هم 26 آذر (17 دسامبر) است. زیرا در این روز که سالگرد درگذشت مولانا می باشد اهالی قونیه مراسم “شب عرس مولانا “ را در کنار آرامگاه او اجرا می کنند. سماع و رقص عرفانی مهمترین بخش این مراسم است.
بشنو این نی چون شکایت میکند از جداییها حکایت میکندکز نیستان تا مرا ببریدهاند در نفیرم مرد و زن نالیدهاند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش “مولانا"
ساخت مقبره مولوی بلافاصله پس از مرگ او در سال 672، توسط تبریزلی بدرالدینِ معمار با کمکهای مالی همسر سلیمان پروانه، امیر سلجوق، و پسر مولوی آغاز شد و ساخت آن را در سال 673 (1274 میلادی) به پایان رسید. تصور کارشناسان امروزی بر این است که این بنا در ابتدا با شکلی استوانهای و گنبدی مخروطی، بر 4 ستون تکیه داشته است. در سال 1396 میلادی و بار دیگر در زمان حکومت بایزید دوم، سلطان عثمانی، آرامگاه مولوی تعمیر و بازسازی و دیوارهای درونی آن به طرح و نقاشی مزیّن شد. کل این بنا از جمله برج مخروطی شکل آن که از کاشیهای سبز و فیروزهای پوشیده شده، از قدیم به گنبد سبز معروف بوده است.
به طور کلی می توان گفت که گنبد سبز آرامگاه مولانا، 16 وجهی است که مخروطی بالای آن قرار دارد. این گنبد در سال 1397 میلادی توسط کارابان اوغلو ساخته شده است و بر دیواره گنبد «بسمالله» و «آیهالکرسی» به رنگ آبی تیره نقش شده، و بر فراز آن یک ستاره و ماه طلایی نصب شده است.
هر سال در تاریخ 17 دسامبر (۲۷ آذر) مطابق با تاریخ مرگ مولوی در سال 672 هجری (1273 میلادی) مراسمی در مدفن او برگزار میشود که دهها هزار زائر را به خود جلب میکند. در سمت راست حیاط حرم حوضی قرار دارد که نماد شب یگانگی به شمار میرود و سالانه درویشان پیرامون آن به رقص سماع میپردازند. در این حرم پلهای با روکش نقره هست که پیروان مولوی پیشانی بر آن میسایند و بر آن بوسه میزنند. جایگاه این پله فقط در ایام مراسم ماه دسامبر به روی زائران باز است. زائرانی که هر سال به قونیه میروند علاوه بر حرم مولوی به دیدار حرم شمس تبریزی هم میروند که مطابق سنت پیش از زیارت آرامگاه مولوی صورت میگیرد. علاوه بر اینها در این حیاط شما با سنگ قبر بسیاری از دراویش مواجه می شوید که خواندن متن سنگ قبرهایشان می تواند مدت زمان زیادی شما را مبهوت خود کند.
در سالن اصلی این موزه قبر مولوی از جنس مرمر آبی را میتوان دید که با یک پارچه مخملین و طلا دوزی شده بزرگ که روی آن آیات قرآن نوشته شده و سلطان عبدالحمید دوم در سال 1894 میلادی به این حرم اهدا کرده پوشانده شده است. در کنار قبر مولوی قبر پدرش، بهاالدین ولد، به صورت ایستاده قرار دارد. قبر پسر مولوی، سلطان ولد، و دیگر شیوخ صوفی نیز دورتا دور حرم قرار گرفته است. روی قبر مولوی و پدرش و چند تن دیگر از شیوخ عمامههایی بسیار بزرگ قرار دارد که نماد اقتدار و نفوذ معنوی آنان است. این بنا به زمان سلجوقیان بازمیگردد، و مسجد و دیگر سالنهای آن در زمان سلاطین عثمانی به آن افزوده شده است.
نکته مهم در این قسمت آن است که بر روی هر قبر دستاری وجود دارد که هرچه بزرگتر باشد به معنای آن است که آن فرد مقام و منزلت بلند تری داشته است و البته قبرهایی که کلاهی روی آن قرار ندارد، نشان از آن است که فردی که در زیر آن قبر قرار دارد، زن بوده است. حواستان باشد بزرگترین قبری که در این مکان می بیند، قبر مولانا نیست و بلکه قبر بهاء الولد پدر مولانا می باشد.شاخصه ویژه قبر مولانا این است که دستار روی قبر، به رنگ سبز می باشد و البته بر روی تابلویی بزرگ در کنار آن نوشته شده است : یا حضرت مولانا
در کنار مقبره مولانا قرار دارد و روزانه از ساعت 9 صبح الی 5 بعد از ظهر پذیرای گردشگران می باشد. در کنار بازدید از آرامگاه مولوی حتما به این موزه نیز سری بزنید تا با ماکت هایی که از مولانا وجود دارد با او بیشتر آشنا شوید.
مطالب بیشتر: