Chidaneh.com placeholder image

گفتگوی باورنکردنی منیر خانوم با منصور، رامین و امیر از راه عکس!

طراحی صحنه برای مخاطب حکم یک نقشه راهنما را دارد. بسیاری از مفاهیم و احساساتی که به زبان نمی‌آیند و اگر با جمله و کلمه و دیالوگ‌گویی بیان شوند اصطلاحا هدر می‌روند، می‌توانند توسط یک تیم طراحی صحنه حرفه‌ای به ذهن و اندیشه بیننده متبادر شوند. خوانندگان فیلم‌دکور چیدانه اگر مطالب پیشین را دنبال کرده باشند تا حدی با ارتباط کاراکترها و فضاسازی پیرامون آن‌ها آشنا هستند. در این هفته از فیلم‌دکور چیدانه به سراغ اثر سینمایی «آشغال‌های دوست‌داشتنی» رفته‌ایم تا شما را با سبک معماری ایرانی آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

.jabeh_embed_frame{position:relative; overflow: hidden; padding-top: 56.25%;} .jabeh_embed_frame iframe {position:absolute;top:0;left:0;width:100%; height:100%;border:none; min-height: 100% !important;}

جوکر

 

فیلم نت

درباره فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی»

آشغال‌های دوست‌داشتنی فیلمی به کارگردانی محسن امیریوسفی و محصول سال 1397 است. این فیلم سالیان سال در انبار آثار بلاتکلیف وزارت ارشاد خاک خورد تا توانست به پرده سینماها راه پیدا کند. کارگردان گوشه‌ای از اتفاقات انتخابات سال 1388 را برای بیننده روایت می‌کند بدون این که جهت‌گیری سیاسی خاصی داشته باشد. اگر بخواهیم این فیلم را در یک کلام خلاصه کنیم می‌توانیم نام «گفتگوی ملی» را برای آن برگزینیم، زیرا در داستان امیریوسفی هر حزب یک نماینده دارد که در طول فیلم همواره در حال بگومگو و مجادله با یکدیگر هستند. شیرین یزدان‌بخش که در نقش منیرخانم به خوبی درخشیده است حکم وطن را دارد که تمامی این احزاب و تفکرات و جناح‌ها را به آرامش و آشتی دعوت می‌کند و سعی دارد خانواده‌اش را با صلح و دوستی در کنار یکدیگر حفظ کند. اثر جذاب و استعاری امیریوسفی از سیل آشغال‌های دوست‌نداشتنی سینمای ایران یک سر و گردن بالاتر است و به عنوان یک اثر متفاوت و ارزشمند تلقی می‌شود.

خلاصه فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی»

پیرزنی به نام منیر که همه اعضای خانواده‌اش یا از دنیا رفته‌اند، یا درگیر تظاهرات سال 88 هستند و یا مهاجرت کرده‌اند و منیر که تنها در یک خانه قدیمی زندگی می‌کند با قاب عکس عزیزانش حرف می‌زند و عکس‌ها نیز جوابش را می‌دهند. همسر منیر (اکبر عبدی) در دوران کودتای 28 مرداد مهره‌ای فعال بوده، برادرش (شهاب حسینی) یکی از چپی‌های چریکی بوده که اعدام شده، از دو پسرش یکی راست‌گرای انقلابی بوده و در دوران جنگ به شهادت رسیده و دیگری در همان روزها به خارج از کشور مهاجرت کرده است. معترضین فراری در خانه پیرزن مخفی می‌شوند و مامورین امنیتی خانه را علامتگذاری می‌کنند، منیر تا صبح وقت دارد تمام اسباب و وسایل مشکوک و مورددار خانه را جمع‌آوری کند و دور بریزد، پیش از آن که مامورین به خانه او بریزند و منزلش را تفتیش کنند.

عوامل فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی»

نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان

  • محسن امیریوسفی

طراح صحنه ولباس

  • فریبا رهبر

بازیگران

  • شیرین یزدان‌بخش
  • اکبر عبدی
  • صابر ابر
  • شهاب حسینی
  • حبیب رضایی
  • هدیه تهرانی
  • نگار جواهریان

خانه ایرانی منیرخانوم!

خانه‌ای که منیر در آن زندگی می‌کند یکی از هزاران خانه قدیمی‌نشین شهر است که هنوز بافت سنتی با آن معماری زیبا و اصیل ایرانی در آن حفظ شده است. از همان سکانس ابتدایی فیلم که منیر در حال تمیزکاری و گردگیری خانه است مای بیننده هم به همه جای خانه سرک می‌کشیم و با دکوراسیون قدیمی و مادربزرگ‌پسند آن بیشتر آشنا می‌شویم. منیر که یک پیرزن تمیز و باسلیقه است از هر جزئیاتی برای تزئین و زیباتر کردن خانه‌اش استفاده کرده: مجسمه‌ها و دکوری‌های ریز و درشت روی طاقچه، بوفه کوچکی که با ظرف و ظروف گل‌سرخی قدیمی پر شده، گلدان‌هایی که به فضای خانه طراوت بخشیده، تابلوهایی که حتما مشابه آن را در خانه‌های قدیمی دیده‌اید، همه و همه باعث شده‌اند تا این خانه بوی نوستالژی بدهد و با همان سلیقه‌ای چیده شود که انگار بین همه مادربزرگها مشترک بود.

قاب‌های ناطقی که روی طاقچه قرار گرفته‌اند همدم تنهایی‌های منیر هستند. تصویر امیر در جبهه جنگ، رامین با لباس فارغ‌التحصیلی، منصور در استایل و پوشش معروف کمونیستی چپی‌ها و محمدعلی که پدر خانواده است و قابش بزرگتر و باابهت‌تر از بقیه در مرکز دید نصب شده است، این عکس‌های خانوادگی نشان از وابستگی منیر به تک تک اعضای خانواده‌اش دارد، با این که همه آن‌ها (به جز رامین) از دنیا رفته‌اند اما برای منیر هنوز زنده هستند و گاهی با او صحبت می‌کنند. با این که محسن امیریوسفی تمام تلاشش را کرده تا بی‌طرفانه فیلم بسازد اما در بعضی سکانس‌ها گوشه‌ای هم به بعضی عقاید زده، مثلا وقتی به قاب عکس‌ها نگاه می‌کنیم قاب منصور را که یکی از اعضای چریکی و دوآتشه مجاهدین خلق بوده متفاوت‌تر از بقیه می‌بینیم: تصویری سیاه و سفید، زمخت، تاریک، افسرده و پرخاشگر که روحیات منصور را در یک قاب به بیننده تفهیم می‌کند.

تنها وسیله‌ای که در این خانه کمی با تکنولوژی و مدرنیته پیوند دارد ماهواره و البته یک کامپیوتر قدیمی منیر است که علت حضور آن در میان اینهمه لوازم قدیمی و خاطره‌انگیز لزوم برقرار کردن ارتباط با پسری است که مهاجرت کرده و پیرزن را تنها گذاشته است. درواقع منیرخانم به عنوان نمادی از کل جامعه ایران در گذار بین این سنت و مدرنیته قرار دارد. پرده‌های توری سفید فرش‌های دستباف لاکی خانه منیر با آن طرح اصیل و باشکوه لچک و ترنجشان ما را پرتاب می‌کنند به خاطرات دوران کودکی و بوی خوش گذشته. دکوراسیون قدیمی اما لطیف و هنرمندانه منیرخانم در یک خانه سبز و باصفا مظهری است از آرامش باطنی این کاراکتر، همانطور که در اکثر صحنه‌های درگیری و دعوا بین اعضای خانواده سعی می‌کند تا همه را به صلح و سازش دعوت کند و به نوعی حکم آب روی آتش را دارد.

نمایی از یک آشپزخانه قدیمی

تیم طراحی صحنه برای پیدا کردن این وسایل عتیقه و چیدن این خانه قدیمی بدون شک به سمساری‌های زیادی سر زده‌اند و هرکدام از این لوازم را از گوشه و کنار شهر جمع‌آوری کرده‌اند. آشپزخانه کوچک و خلوت منیر که بیشتر به مطبخ‌های قدیمی شباهت دارد با دکوراسیون سنتی بقیه بخش‌های خانه هماهنگ است. منیر تنها زندگی می‌کند و همین چند وسیله ساده هم کفاف نیازهای او را می‌دهد.

فضای حیاط

امکان ندارد پا به یک خانه قدیمی با معماری ایرانی بگذارید و در آن خبری از باغچه سرسبز، یک ایوان دلباز و یک حوض زیبا در قلب حیاط نباشد، بالاخص در خانه منیرخانم که در رسیدگی به ظاهر خانه گل کاشته و پیرامون حوض پرآبش را با گلدان‌های سرحال و باصفا آراسته است. درست است که او در هیاهوی این شهر شلوغ یک پیرزن تنهاست که هیچکدام از اعضای خانواده‌اش را در کنار خود ندارد، اما تمام تلاشش را کرده است تا روح و زندگی و امید را در این خانه جاری و زنده نگه دارد.

اتاق امیر

با اینکه ده‌ها سال از شهادت امیر (با بازی صابر ابر) می‌گذرد اما اتاق او کاملا تمیز و مرتب است، زیرا پیرزن هر ازچندگاهی به اتاق پسرها سر می‌زند و گرد و خاک وسایلشان را می‌زداید. او حتی به لوازم شخصی اتاق دست نزده است تا باوری که مبنی بر زنده بودن اعضای خانواده‌اش دارد خدشه‌دار نشود. چراغ گردسوز روی طاقچه روشن است و مادر می‌خواهد چراغ خانه پسرش را برای همیشه روشن نگه دارد. با یک نگاه گذرا به چیدمان اتاق متوجه می‌شویم که چه کسی قبلا در این مکان زندگی می‌کرده، روحیه مذهبی و مبارز امیر از قاب عکس‌ها و تابلوها، پرچم‌های نصب شده روی دیوار، چفیه بالای تخت و حتی کتاب‌های انقلابی او آشکار است. با این که امیر در روزهای جنگ سن کمی داشته است و حتی در طول فیلم بارها توسط منصور تحت عنوان «مرتجع» خطاب می‌شود، اما کتابخانه کوچک او نشان می‌دهد که با مطالعه، آگاهی و شناخت پا به مسیر جنگ و شهادت گذاشته است.

اتاق رامین

رامین که حتی نام او نیز از دیگر اعضای خانواده جوانانه‌تر است نماد قشری از جوان‌هاست که در هنگام جنگ کشور را ترک کردند و به شکلی دیگر زندگی خود را ادامه دادند. رامین تحصیلکرده و روشنفکر است و اصطلاحا فاز اینتلکچوال دارد! بازی‌های فکری روی طاقچه اتاق مصل شطرنج و روبیک که استفاده از آن‌ها در آن سالها آنچنان هم باب نبود، به علاوه گیتاری که روی دیوار نصب شده و خرده‌ریزهایی مانند دوربین عکاسی و پوسترهایی از نویسندگان معروف مانند کافکا که تیم طراحی صحنه برای تزئین اتاق در نظر گرفته‌اند مزاج تجددگرا و مدرن‌پسند و هویت فرهنگی امیر را به خوبی نشان می‌دهد.

فیلم آشغال‌های دوست‌داشتنی ما را می‌برد به حال و هوای اتفاقات سال 88. اتفاقاتی که حتی پیرزنی را که تنها و در یک خانه قدیمی مشغول گذران زندگی است درگیر حواشی خود می‌کند. اما فارغ از نقدهایی که بر فیلم محسن امیریوسفی وارد است می‌توانیم ادعا کنیم که تیم طراحی صحنه توانسته است آشغال‌های دوست‌داشتنی را برای بیننده به فضایی دلنشین و باورپذیر تبدیل کند. 

همچنین در چیدانه بخوانید:


دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه