مهمانی باشکوه سعید راد و ستاره‌های پرسپولیس کمی بالاتر از پل صدر

مهمانی باشکوه سعید راد و ستاره‌های پرسپولیس کمی بالاتر از پل صدر

(به بهانۀ درگذشت سعید راد)

جوکر

کمی بالاتر از پل صدر، درست روبروی ایستگاه مترو، مجموعه‌ای وجود دارد با یک المان بزرگ بولینگ. بله از «بولینگ عبده» که اکنون با نام شهید چمران فعالیت می‌کند، صحبت می‌کنیم.

داستان مرد قلدر و شماره یک فوتبال قبل از انقلاب، موسس باشگاه پرسپولیس با تمامی ستارگان ریز و درشت، مالک ساختمانی متفاوت و مدرن برای قشر مرفه و علاقه‌مند به ورزش؛ ساختمان CRC، ساختمان شمیران، بولینگ عبده و چمران امروزی … هزاران روایات ریز و درشت درباره بولینگ عبده در ادامه برای شما روایت می‌شود.

علی عبده یا همان آلن مورگان آمریکایی که برای ادامه تحصیل از ایران خارج شده بود در مسابقات مشت‌زنی آموزشگاه‌های واشنگتن به مقام قهرمانی می‌رسد. او که پیش از این قهرمان بوکس ایران شده بود، با شکست ملی‌پوش آمریکایی قهرمان تورنومنت دستکش طلایی در آمریکا می‌شود.او پس از پایان تحصیلات، امور ورزشی واشنگتتن را بر عهده می‌گیرد تا اولین تجربیات مدیریتی ورزشی خود را تجربه کند.

محمدعلی عبده فرزند کوچکتر شیخ محمدتقی عبده بروجردی بوده و همانطور که از پسوند فامیلی‌اش پیداست اهل بروجرد است. از پدر او به عنوان مبتکر دادستانی نوین ایران یاد می‌شود.

برادر علی نیز یکی از چهره‌های نامدار دیپلماسی بود که در سازمان ملل پست داشت از او به عنوان رئیس جمهور گینه یاد می‌شد! البته به دلیل مسوئولیت گرفتن از سوی گینه بیسائو در سازمان ملل.

همزمان با حکمرانی جلال بر گینه، علی با درخواست عباس ایزدپناه، رئیس تربیت‌بدنی وقت، پیشنهاد ریاست فدراسیون والیبال در واشنگتن را رد و در آرزوی ساخت امپراطوری ورزشی خودش به ایران برمی‌گردد و چند سال بعد باشگاهی را تاسیس می‌کند که طرفدارانش از جمعیت گینه بیسائو خیلی بیشتر است.

نهادهای سرگرمی در دوره پهلوی دوم وارد زندگی شهروندان ایرانی شدند و تا قبل از آن جامعه و به تبع آن معماری ایرانی به نوعی درونگرا تلقی می‌شدند و در نتیجه مکانیزم جامعه مبتنی بر همان الگوها بود.

در همان سالها انجمن ملی تربیت‌بدنی به سازمان «تربیت‌بدنی و تفریحات سالم»تغییر هویت داد و باشگاه های ورزشی مدرن مانند بولینگ را می‌شود از ثمرات همین تغییرات دانست.

سام گیوراد در این باره می‌گوید: در اواسط دهه سی خورشیدی در غرب اراضی ونک، شرکت مکانیر ایران شروع به شهرک‌سازی می‌کند. سه سال پس از تکمیل این شهرک‌ها در آبان 1340، نخستین بولینگ شهر تهران به اسم بولینگ آمریکایی‌ها در کوی مکانیر یا سعادت‌آباد امروزی ساخته می‌شود.

همزمان با ساخت بولینگ کوی مکانیر، موسسه بازرگانی CRC را تاسیس می‌کند. این موسسه در آبان 1342 در زمینی روبروی باغ باشکوه عظیمی در جاده قدیم شمیران، ساختمانی را تاسیس می‌کند که بعدها به اسم «بولینگ عبده» شناخته از آن یاد می‌شد.

فعالیت‌های این شرکت در ابتدا با سرمایه شخصی عبده اداره می‌شد و در ادامه احساس نیاز به سرمایه بیشتری پیدا شد. فاطمه پهلوی ، آخرین دختر رضاشاه و همسرش ارتشبد محمد خاتمی در این شرکت سهامدار بودند. علی عبده معتقد بود که تشکیلات باید یک زیرمجموعه ورزشی نیز داشته باشد.

او با سرمایه شخصی‌اش، زمینی به مساحت دو هکتار در جاده قدیم شمیران خریده بود و طی مراسم با شکوهی از تشکیلات نوینش با نام «پرسپولیس» رونمایی می‌کند. باشگاه سال 1342 به این نام تاسیس می‌شود. پس از گذشت چندسال از افتتاح باشگاه ورزشی، همزمان با انحلال تیم فوتبال شاهین، بازیکنان مغضوب این تیم توسط عبده به پرسپولیس می‌آیند و با ستارگان به نام آن سال‌ها، پرسپولیس به رقابت‌های لیگ ایران می‌آید.

همزمان با پیشرفت فوتبال و دیگر تیم‌های ورزشی باشگاه پرسپولیس، سالن‌ها به امکانات جدیدی مجهز می‌شدند. سالن بولینگ که در ابتدا با دو خط بولینگ غیراتوماتیک کارش را آغاز کرده بود، رفته رفته به سالن حرفه‌ای برای بازی بولینگ تبدیل می‌شد و همچنین محلی برای تجمع جوانان و اقشار ثروتمند جامعه می‌شد.

بولینگ عبده دیگر به یکی از شاخصه‌های مدرن گردشگری تهران تبدیل شده بود. لاین بولینگ‌ها به 20 عدد رسیده بود و بازیگران و ورزشکاران زیادی، زمان تفریح و ورزش خودشان را در آنجا می‌گذراندند.

سعید راد که از قهرمانان بولینگ ایران بود مدت زیادی را در بولینگ عبده گذرانده بود. روزی علی زرین‌دست به بولینگ رفت و به سعید راد پیشنهاد بازیگری داد. سپس با امیر نادری به خانه سعید راد می‌روند و برای اولین کار سینمایی تصمیم به شروع همکاری می‌کنند.

در طی سال‌های 50 تا 55 فیلم‌های زیادی در بولینگ ساخته شد که از مشهورترین آن‌ها می‌توان به ممل آمریکایی، صمد و قاصدک اشاره کرد.

کاراکتر «مامان عشی» در کتاب «جزیره سرگردانی» سیمین دانشور که برای گشت و گذار بارها به بولینگ عبده می‌رود. شاید این مورد نشانه‌ای از پذیرفته شدن بولینگ عبده در بین مردم بوده باشد.

برای ورود به بولینگ عبده به کارت عضویت نیاز بود و سالیانه حق عضویت پرداخت می‌شد.

اما عجیب‌ترین ماجرایی که در این باشگاه رخ داد، سیلی خبرساز علی عبده به صورت ستاره محبوب پرسپولیس یعنی صفر ایرانپاک بود. چاپ عکسی از ایرانپاک کنار «مهناز» ستاره زن فیلم های تبلیغاتی واکنش طوفانی عبده را برانگیخت و بازیکن بی‌جنجال را جنجالی کرد. عبده آن «سیلی» تاریخی را به گوش ایرانپاک نواخت که به تعبیر او اصول حرفه ای را رعایت نکرده بود.

تماشای اشک ریختن ایرانپاک با چهره ساده‌اش برابر دوربین‌ها سخت بود. آن سیلی، باشگاه را با بحران مواجه کرد و ایرانپاک، ابراهیم آشتیانی، علی پروین و اصغر ادیبی را تا آستانه جدایی از پرسپولیس پیش برد، ولی همه شان در باشگاه باقی ماندند. باقی ماندند و راهشان را ادامه دادند. پس از این وقایع، عبده، ایرانپاک را در آغوش کشید و حتی با افزایش دستمزد ستاره پرسپولیس همراه شد.

ستاره دیگر آن سال‌های پرسپولیس یعنی حسین کلانی نیز قرار بود مراسم عروسی‌اش را در هتل شرایتون برگزار کند که با مخالفت عبده مواجه می‌شود. پس بولینگ برای یک عروسی باشکوه آماده می‌شود و پسر محبوب فوتبال ایران از پایگاهع پرسپولیس راهی خانه بخت می‌شود.

عبده به جز اتاق مدیریت باشگاه، مکانی دیگر برای قرارهای ملاقات مهمش داشت. او در اتاق سونای مجموعه تصمیمات کلی را درباره پرسپولیس می‌گرفت. از ماجراهای رقابت با پرویز خسروانی تا دعوت از تیم‌های بزرگ برای رقابت با پرسپولیس.

علی عبده در این دوران همواره با آذر ابتهاج، رقابت تنگاتنگی داشت. رقابت هم بر سر سلطه بر بولینگ ایران بود. علی عبده طی این رقابت دچار حادثه می‌شود و با ضربات چاقو مجروح می‌شود.

در آبان 1355 بولینگ عبده میزبان رقابت‌های قهرمانی بولینگ جهان شد. یک میزبانی ارزشمند برای نام ایران. اما این اوج چند ماه بعد با یک فرود سهمگین همراه است. چند ماه بعد در سال 1356 بخش بولینگ باشگاه در آتش می‌سوزد و انگار کمر عبده شکسته می‌شود!

سی روز بعد از این حادثه، علی عبده راهی بیمارستان می‌شود. می‌گویند خسارت بیمه را فاطمه پهلوی می‌گیرد و علی عبده نیز به توصیه پزشکان خانه‌نشین می‌شود و بعد هم به لندن می‌رود. عاشقانه علی و باشگاهش از راه دور نیز ادامه داشت. پس از پیروزی انقلاب، روزنامه‌ها درباره عبده می‌نویسند و همین علی عبده را وادار به نوشتن نامه‌ای می‌کند تا به نوعی تبرئه شود.

پس از مدتی فردی در روزنامه کیهان می‌نویسد که عبده قاتل تختی است! اما عبده نیز در پاسخ با با والا شمردن مقام جهان پهلوان تختی خود را از این اتهام مبری می‌داند.

داستان زندگی پرفراز و نشیب عبده یک سال پس از انقلاب به پایان می‌رسد. علی عبده در استخر به ناگهان دچار ایست قلبی می‌شود و این پایان قصه مردی‌ست که «پرسپولیس» را به مردم ایران هدیه داد و بعد هم در کمال ناباوری به قتل آقا تختی متهم شد!

تا چند سال پس از انقلاب، بولینگ عبده به عنوان انبار فعالیت می‌کرد تا این که پس از آن به خوابگاه دانشجویان تبدیل می‌شود. ولی پس از مرگ یک دانشجو در آسانسور مجموعه، بنیاد مستضعفان عهده‌‌ار مجموعه می‌شود و با شهادت دکتر مصطفی چمران در سال 1360، این مجموعه به نام شهید چمران تغییر نام می‌دهد.

با اوج‌گیری جنگ و اعلام نیاز به محیط‌های تفریحی و سرگرمی، بنیاد شروع به بازسازی مجموعه می‌کند. نخستین مجموعه تفریحی سرپوشیده تهران که پس از انقلاب راه‌اندازی شد و هم‌اکنون نیز با همین کاربری به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

بولینگ عبده با همه اتفاقات ریز و درشتی که بر او رفته، در طول بیش از نیم قرن، بخش مهمی از جغرافیای شمیران و پل رومی و خاطرات نسل دهه چهل و پنجاه ورزش ایران شده‌است. هم‌نشین خاطرات نسل‌ دهه دهه چهل و پنجاه ورزش ایران است و با خود فصلی جدید در ورزش و تفریح را در ایران باز کرد.

داستانی که روایت شد، خوانشی بود از قسمت نهم «رادیو نیست» که به ماجراهای یکی از پاتوق‌های محبوب جوانان قدیم پرداخته بود. این مطلب به صورت سریالی منتشر خواهد شد و در ادامه به سراغ مکان‌هایی خواهیم رفت که از دیده‌ها محو شدند اما در دل‌ها جاویدانند.


دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه