Chidaneh.com placeholder image

ماجرای ارتباط معروف‌ترین درخت تهران با هوشنگ ابتهاج

احتمالا شما هم «ارغوان»، شعر معروف جناب هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) را خوانده‌ یا شنیده‌اید؛ 
ارغوان! شاخه‌ی همخونِ جدا مانده‌ی من
آسمانِ تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی‌ست هوا؟
یا گرفته‌ست هنوز؟‌
‌شعر استاد ابتهاج ادامه دارد و متن کامل آن را حتما بخوانید اما بد نیست بدانید که این درخت ارغوان در خانه‌ای است که سال‌ها پیش محل زندگی هوشنگ ابتهاج در تهران بوده و حالا به اداره‌ی سیمان تعلق دارد!‌

خانه ابتهاج، معروف به خانه ارغوان کجاست؟

خانه ابتهاج (ارغوان) مربوط به اوایل دوره پهلوی دوم است و در تهران، خیابان فردوسی، خیابان شهید تقوی (کوشک)، کوچه شهید انوشیروانی، پلاک 22 واقع شده و این اثر در تاریخ 26 آبان 1387 با شمارهٔ ثبت 23878 به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

فیلم نت
فیلم نت
فیلم نت

ثبت خانه ارغوان در لیست سازمان میراث فرهنگی به دلیل وجود درخت ارغوانی است که هوشنگ ابتهاج، شعر معروف (ارغوان) خود را برای آن گفته‌است.

خانهٔ ابتهاج خانه‌ای دو طبقه با آجرهای قرمزرنگ است. این خانه زمانی محفل شاعران بوده است. اما اکنون تبدیل به دفتر یک شرکت سیمانی شده است.

داستان یک شعر

شاید خیلی از ما شعر ارغوان هوشنگ ابتهاج را شنیده باشیم و در مواقعی حتی بخش‌هایی از آن را زیر لب زمزمه کنیم. اما احتمالا کمتر کسی از ما می‌داند پشت این شعر زیبا و ماندگار چه داستان زیبایی نهفته است. پس بهتر است قبل از اینکه به‌خود شعر ارغوان بپردازیم، درباره درختی بگوییم که باعث خلق این اثر جاودانه شد؛ درخت ارغوانی که در خانه هوشنگ ابتهاج در تهران قرار‌داشت و هنوز هم برقرار و استوار است.

درباره درخت خشکی که جوانه زد

ماجرای درخت ارغوان خانه سایه به دهه 30برمی‌گردد؛ به زمانی که این شاعر خانه‌ای را در خیابان کوشک تهران خریداری کرد. در حیاط این خانه یک تنه خشک‌شده درخت ارغوان وجود داشت که همان زمان برخی از دوستان این شاعر معاصر پیشنهاد کردند آن را قطع کرده و از فضای آن برای کاشت گیاهان دیگری استفاده کند. اما ابتهاج این کار را نکرد. برعکس با تمام عشق و محبت خود به این درخت خشکیده رسیدگی کرد تا جایی که سرانجام ارغوان دوباره جان گرفت و سبز شد. استاد ابتهاج در سال 2012 و هنگامی که می‌خواست شعر ارغوان را در دانشگاه «یو‌سی‌ال‌ای» لس‌آنجس بخواند، درباره ماجرای این درخت گفت: «در خانه‌ای که داشتم، یک کنده‌ای از زیر خاک درآمده بود که قطر کنده زیاد بود و به‌نظر می‌رسید که این درخت باید 500، 400، 300سال عمر داشته باشد که یا پوسیده شده یا آن را بریده‌اند. بعد از چند هفته از دور این کنده یک پاجوش‌های نازک سبز روشن بیرون زد و من سعی کردم در مدت بنایی نگذارم آنجا آهک و آجر بریزد. در نهایت این پاجوش‌ها هر کدام به یک تنه ضخیم درخت تبدیل شدند!».

‌چند سال پیش وقتی از آقای ابتهاج خواسته بودند شعر ارغوان را در محفلی بخواند، گفته بود درخت ارغوانِ خانه‌اش با بچه‌هایش قد کشید و تاثیر زیادی روی او داشته است. او گفت همه‌ی سال‌هایی که در خانه‌ی خود نبود، یاد این درخت برای نشانه‌ی همه چیز بود؛ از دوست و آشنا تا باورها و عقاید. ابتهاج این درخت ارغوان را یکی از اعضای خانواده‌اش می‌داند. 


دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه