Chidaneh.com placeholder image

طراحی صحنه فیلم «شادروان»؛ دکوراسیونی به سبک سنتی و دهه شصتی!

فیلم «شادروان» که به تازگی بر روی پرده سینما اکران شده و توجه بسیاری را به خود جلب کرده، دومین اثر سینمایی حسین نمازی بوده و در ژانر کمدی-خانوادگی ساخته شده است. همانطور که در مطالب پیشین چیدانه صحبت کردیم در پروسه تولی یک فیلم طراح صحنه تمام تلاش خود را می‌کند تا با یک پردازش بصری عالی، قصه فیلم و روحیات و خلقیات کاراکترها را برای مخاطب تا حد امکان باورپذیر کند و تصاویر خوشایندی را به وجود بیاورد. فیلم «شادروان» به دغدغه‌ها و دردسرهای یک خانواده فقیر و حاشیه‌نشین می‌پردازد و تلاش کرده است تا با یک فضاسازی مناسب مخاطب را با داستان همراه کند. این هفته در فیلم دکور چیدانه قصد داریم درمورد دکوراسیون و صحنه‌پردازی و لوکیشن‌های فیلم مفصل‌تر صحبت کنیم. با ما همراه باشید.

درباره فیلم «شادروان»

شادروان پس از «آپاندیس، دومین نمایش اجتماعی حسین نمازی است. اگر دوست دارید ساعتی را در سینما به خنده و سرگرمی بگذرانید تماشای این فیلم را به شما توصیه می‌کنیم، زیرا قصه شادروان بر پایه شوخی‌ها و موقعیت‌های طنز و دیالوگ‌های جالب شکل گرفته است، اما اگر به دنبال مضمون و درونمایه و داستانی استخوان‌دار می‌گردید بهتر است به شما بگوییم که در شادروان اتفاق مفهومی و ویژه‌ای نمی‌افتد و شاید پرداختن به چند داستانک در کنار هم استراکچر و بدنه اصلی فیلم را تشکیل بدهند.

سرویس خواب بالسا
سرویس خواب بالسا

موفقیت «شادروان» احتمالا به دلیل فقر و بی‌نوایی ما در زمینه تولید فیلم طنز است و در بلبشوی سینمای کمدی ما که سعی می‌کند با ایده‌های سطحی و طعنه‌ها و شوخی‌های مبتذل جنسی خودش را به چشم مخاطب بیاورد «شادروان» می‌تواند یک طنز ترو تمیز و شسته‌رفته به حساب بیاید. البته در کنار همه این‌ها پرداختن به یک داستان عشقی که اتفاقا پایانی درام و غم‌انگیز هم دارد می‌تواند ما را در تشخیص ژانر دچار مشکل کند، همانطور که کارگردان این فیلم هم طی مصاحبه‌ای ادعا کرده است که «شادروان کمدی نیست، بلکه یک ملودرام شیرین است.»

خلاصه فیلم «شادروان»

پدر خانواده به طور ناگهانی از دنیا می‌رود. اعضای خانواده که با بحران مالی شدیدی دست و پنجه نرم می‌کنند و از راه سبزی‌فروشی امورات خود را می‌گذرانند درمورد ترخیص جنازه پدرشان و هزینه‌های دفن و کفن آن به مشکل برمی‌خورند. در همین حین هنگام وارسی اسباب و وسایل پدر شناسنامه‌ای پیدا می‌کنند که خبر از وجود یک فرزند پنهانی می‌دهد. در کنار این اتفاقات داستان عاشقانه‌ای هم در جریان است که می‌تواند در نوع خودش برای مخاطب جالب باشد.

عوامل فیلم «شادروان»

نویسنده و کارگردان

  • حسین نمازی

طراح صحنه

  • بهزاد جعفری

بازیگران

  • سینا مهراد
  • نازنین بیاتی
  • رویا تیموریان
  • بهرنگ علوی
  • گلاره عباسی
  • رضا رویگری
  • بهرام ابراهیمی

خانه پدری؛ تیپیکال یک خانه قدیمی و حاشیه‌نشین

در اولین سکانس و قبل از این که وارد منزل این خانواده بشویم چشممان به سر و وضع محله و خانه‌های آن می‌خورد. این خانه در انتهای یک روستا در حاشیه شهر و کنار یک زمین کشاورزی قرار گرفته است. از ظاهر خانه‌ها و پوشش هم‌محله‌ای‌ها هم اینطور برمی‌آید که همگی متعلق به یک سطح اجتماعی هستند. این خانواده از سبزی فروختن امرار معاش می‌کنند و البته پسرها هم شیطنت کرده و اگر فرصتی پیش بیاید از خلاف‌هایی مانند کیف‌قاپی و جیب‌بری دریغ نمی‌کنند!

حیاط خانه یکجورهایی حس و حال قدیمی و نوستالژیک خانه مادربزرگها را منتقل می‌کند و حیاط شلوغ و دربرهم و برهم خانه پر از جعبه و دیگ و قابلمه و تشت و لگن است و اگر کسی شغل این خانواده را نداند بعد از ورود به حیاط متوجه همه‌چیز خواهد شد. مساله جالبی که در دیزاین این حیاط نظرمان را جلب می‌کند گل و گلدان‌های زیاد و سرسبزی و ایجاد حس زنده بودن است. اهالی این خانه برای زیبایی‌بخشی به محیط زندگی خود از کمترین امکانات بهترین استفاده را کرده‌اند، مثلا در تصویر می‌بینید که حتی در چند لاستیک فرسوده هم گل کاشته‌اند و احتمالا طراح صحنه می‌خواهد به ما بگوید درست است که این خانواده یک پاپاسی هم ته جیبشان ندارند اما در این خانه انرژی و امید به زندگی جریان دارد.

وقتی وارد پذیرایی می‌شویم اولین چیزی که نظرمان را جلب می‌کند یک بوفه جمع و جور و کوچک است که در ورودی خانه خودنمایی می‌کند و تقریبا تمام چیزی است که در این خانه برای نمایش دادن وجود دارد. بوفه‌ای که از اسباب و وسایل قدیمی و عتیقه پر شده و هرگونه ارتباط این خانواده با مدرنیته و لوکس‌گرایی را در ذهن بیننده منتفی می‌کند.

هریک از فضاهای مختلف این خانه به شکل متفاوتی چیده شده‌اند و هرکدام ساز خودشان را می‌زنند. مثلا می‌توانید در این خانه چند دست مبل با شکل و قیافه‌های متفاوت پیدا کنید که احتمالا هرکدام عقبه و داستان خودشان را دارند. در یکی از سکانس‌ها نادر و خواهرش (نازنین بیاتی) به اتاق خواب می‌روند تا بتوانند از بین خرت و پرت‌های به جا مانده از پدر مرحومشان پولی، کارت بانکی چیزی پیدا کنند و خرج مراسم و دفن و کفن را بپردازند. از همین درب نیمه‌باز کمد می‌فهمیم که بین این هنزر و پنزرها و خرده‌ریزها بدون شک هیچ چیز ارزشمندی پیدا نخواهد شد. نادر که در این فیلم به نادر مارادونا معروف است استایل زندگی‌اش را با همین اتاق خواب به ما نشان می‌دهد. در و دیوار اتاق از پوسترهای مارادونا پر شده، تختخوابی فکسنی در یک سمت اتاق قرار دارد و درب کمد که باز می‌شود با بازار شام مواجه می‌شویم! علاقه این پسر به فوتبال با لباس مارادونا که از ابتدا تا انتهای فیل از تنش درنمی‌آورد معلوم است و ظاهر شلخته و ریخت و پاش اتاق، زندگی بدون برنامه و ولنگار و روحیه نظم‌گریز و قانون‌شکن نادر را نشان می‌دهد. 

آشپزخانه همیشه مقر فرماندهی مادرها بوده است. نازی (رویا تیموریان) که در این فیلم نقش مادری را بازی می‌کند که همسرش (رضا رویگری) بیمار و از کار افتاده است و با فکر سر و سامان دادن سه فرزند خود هم خانه‌داری می‌کند و هم با شغلی خانگی به درآمدزایی می‌پردازد، مشخص است که این زن خیلی هم فرصت رسیدگی به آشپزخانه و امورات آن را ندارد. یک آشپزخانه قدیمی با کاشی‌های ترک‌خورده و میز و صندلی‌های آهنی کهنه که انگار از سال‌های خیلی دور پا به این خانه گذاشته‌اند، هیچ کمکی به زیبایی آشپزخانه نمی‌کنند و گویا فقط برای رفع تکلیف در آن فضا جا خوش کرده‌اند.

از همه این‌ها که بگذریم به اتاق آهو می‌رسیم. گلاره عباسی که در «شادروان» نقش پرچالش و متفاوت دختری افغانستانی را بازی می‌کند در یک گوشه از این حیاط اتاقکی آجری دارد و همراه با دختر کوچکش زندگی می‌کند. او از همسرش جدا شده و حالا دل به عشق نادر (سینا مهراد) داده است، جوانکی که در این فیلم نماد کامل یک پسر آس و پاس و بیکار و آسمان‌جل است!

آهو زنی سرگردان و بلاتکلیف به نظر می‌رسد. نمی‌داند پایان عشق او و نادر به کجا ختم می‌شود و در طول فیلم در سکانس‌های مختلف در رفت و آمد است و هیچ تکلیفی ندارد. اما وقتی درب خانه او باز می‌شود و وارد اتاقک کوچک این زن می‌شویم می‌بینیم که با همان اسباب و وسایل و خرده‌‍ریزهای دم دستی محفل کوچکی برای خودش و دخترش فراهم کرده و با پارچه‌های گلدوزی‌شده و دیوارکوب‌های کوچک فضایی سنتی و دلنشین دست و پا کرده است. سلیقه این زن به همینجا ختم نمی‌شود، او حتی چراغ اتاقک را با پارچه‌ها و آویزهای رنگی دیزاین کرده و تمام دارایی‌اش چند تکه لباس و صندوقچه‌ای قدیمی است که در کنج اتاق قرار گرفته و با رویه‌ای کارشده تزیین شده است.

در هرکدام از بخش‌های مختلف این خانه یکی از شخصیت‌ها نقش پررنگ‌تری را ایفا می‌کرد و هر فضا گویای حالات و روحیات یکی از اعضای خانواده بود. اگرچه «شادروان» کم و کاستی‌های خاص خودش را داشت اما در صحنه‌پردازی و انتخاب لوکیشن عملکرد قابل قبولی را ارائه کرده است.

 

همچنین در چیدانه بخوانید:

 


دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه