با روی کار آمدن اینستاگرام افراد زیادی با توجه به شرایط زندگی و علاقه شخصی خودشان، به عنوان اینفلوانسر و بلاگر در زمینه‌های مختلف مطرح شدند. یکی از مواردی که برای دنبال کنندگان بسیار جذاب است، لایف استایل یا سبک زندگی اینفلوانسرهاست. اگر شما هم جزو این دسته از دنبال کنندگان باشید حتما تا به حال اسم عارفه شمسائی یا آروش را شنیده‌اید و یا به پیج او سری زده‌اید. برای آشنایی بیشتر با آروش و سبک زندگی او، با این مطلب از چیدانه همراه باشید تا با هم خصوصیات شخصیتی و محل کار و زندگی او را بررسی کنیم.
عاطفه شمسایی دختری جوان و پرشور است که بخشی از زندگی شخصی و علایق خود را در فضای مجازی اینستاگرام با دنبال کنندگانش به اشتراک می‌گذارد. او متولد 28 اردیبهشت 1372 است. پدر عارفه اصالتا برای شهرستان خور و بیابانک و مادر او اهل طبس است. اما او خودش را دختر بندری می‌داند چون در بندرعباس به دنیا آمده و 7 سال در قشم زندگی کرده است و از نظرش فرد متعلق به جایی‌ست که فراموش نشدنی‌ترین خاطرات کودکی‌اش در آنجا شکل می‌گیرد.
عارفه شمسائی عاشق وسایل پر از خاطره است چون از نظرش داستانی در پس هر کدام از آنها وجود دارد. علاقه‌ی او به وسایل قدیمی و نوستالژیک تا حدی است که آروش بشقاب‌های قدیمی را خریداری و جمع می‌کند تا برای دکور خانه از آنها استفاده کند. او به گل و گیاه نیز علاقه‌ی خاصی دارد و رسیدگی به گیاهان و تمیز کردن برگ‌هایشان برای او یکی از لذت بخش‌ترین کارهای دنیاست.
عارفه شمسائی و همسرش محمدرضا 6 سال است که زندگی مشترک‌شان را شروع کرده‌اند. آنها همدیگر به نام‌های آروش و امار صدا می‌زنند. آروش و امار آدم‌های معمولی‌ای هستند که معمولی بودن را دوست دارند و علاقه و دوست داشتن را ساده به هم نشان می‌دهند. بدون مناسبت بهم کادو می‌دهند و شاید در مناسبت‌های معمول برای هم کادویی نداشته باشند و همین روند و حس فوق‌العاده و واقعی که بین‌شان هست را دوست دارند.
مشاهده بیشتر
امار به کار کردن علاقه بسیاری دارد و در هر حالتی کار را کنار نمی‌گذارد و عارفه هم به او و این حس مسئولیت و تعهدش بسیار افتخار می‌کند چون از نظرش اگر غیر از این بود آدم موفقی نبود. این زوج سفر کردن را دوست دارند و هر زمان که شرایط کاری‌شان اجازه دهد، به مکان‌های مختلف در ایران و خارج از ایران سفر می‌کنند. آنها عزیزترین خاطراتشان را روی در یخچال می‌چسبانند تا همیشه جلوی چشمشان باشد.
همانطور که گفتیم، عاطفه و محمدرضا همدیگر را آروش و امار صدا می‌زنند و با همین نام‌های مستعار هم شناخته می‌شوند. آروش اسمی است که محمدرضا برای صدا کردن عارفه انتخاب کرده و تا مدت‌ها هم هیچ کدام معنی آن را نمی‌دانستند تا اینکه یکی از دنبال کننده‌های پیج اینستاگرام عارفه که نام خانوادگی‌اش آروش بوده به او می‌گوید که آروش به کسی می‌گویند که خوشبخت است و بخت بلندی دارد. اما امار مخفف محمدرضا است؛ اِم حرف اول محمد و آر حرف اول رضاست و چون اسم محمدرضا از نظر عارفه طولانی بوده و او هم دوست داشته که همسرش را با نامی خاص صدا کند اسم امار را انتخاب کرده و بعدها متوجه شده که اِمار به معنی سرچشمه است.
آروش از زندگی انتظار خیلی ویژه‌ای ندارد و چیز زیادی هم نمی‌خواهد. همین که هست را دوست دارد چون برای اینجایی که ایستاده خیلی تلاش کرده و همیشه برای پیشرفت خودش قدمی برداشته حتی اگر آن قدم خیلی کوچک بوده ولی برای او بسیار ارزشمند بوده است. او چند وقتی است که سعی می‌کند با خودش آهسته‌تر زندگی کردن و بیشتر لذت بردن از لحظات را تمرین کند. آروش همیشه سعی می‌کند خودش باشد و به خاطر تایید شدن از سمت آدم‌های دیگر خودش را تغییر ندهد و هیچوقت دوست نداشته خودش را سانسور کند.
عاطفه شمسائی در زمینه‌ی دست سازه‌های زینتی فعالیت دارد و با گل و گیاهان طبیعی و رزین زیورآلات زیبایی را می‌سازد و به فروش می‌رساند. به عقیده‌ی خودش با این کار گل و گیاهان را جاودانه می‌کند. پیش‌تر یکی از اتاق‌های خانه‌شان محل کار آروش بود. اما چند وقتی است که آروش و امار خانه سنایی را برای کار در نظر گرفتند تا کارخانه را راه بیاندازند و هنوز هم در خانه‌ی یوسف آباد زندگی می‌کنند. آنها می‌گویند خانه سنایی علاوه بر محل کار، خانه‌ی دوم ماست و آروش بیشتر زمان خود را در آنجا می‌گذراند و در آنچا ورکشاپ‌های تخصصی برگزار می‌کند.آروش این خانه را خیلی می‌خواست و تمام رویاهایش را در آن می‌دید و بعد از تلاشی 6 7 ماهه خانه سنایی را پیدا کرد. آروش می‌گوید آیا همین دستگیره‌های در کافی نیست برای عاشق شدن؟
خانه سنایی یک خانه‌ی قدیمی است که آروش و امار توانستند به زیباترین و خاص‌ترین حالت ممکن آنرا بازسازی کنند. به گفته‌ی خودشان چهارم فروردین 1400 درست بعد از هشت ماه از شروع بازسازی سنایی، بالاخره کار نقاشیش هم تموم شد و این زوج در پروسه‌ی بازسازی خانه سنایی روزهایی بود که فکر می‌کردند هیچوقت این پروسه تمام نمی‌شود و وقتی به در و دیوار آنجا نگاه می‌کردند ناامیدی در چشمانشان مشخص بود. به معنای واقعی استرس را تجربه کردند و صبور بودن را یاد گرفتند و بالاخره ثمره‌ی یکی از بزرگ‌ترین تصمیم‌های زندگی‌شان را عملی کردند.
آنها برای پروژه بازسازی سنایی خاص‌ترین متریال‌ها را استفاده کرده و هر آنچه اکنون در طراحی و دکوراسیون خانه سنایی به چشم می‌خورد را با وسواس و صرف وقت زیادی انتخاب کرده‌اند. آروش در روند بازسازی مشابه آنچه در ذهن داشت را در پینترست پیدا کرده و در بازار به دنبال آن می‌گشت. برای مثال ایده‌ی کفپوش زیبای بالکن و حتی کفپوش اتاق‌ها را از سایت پینترست گرفته بود ولی به گفته‌ی خودش آنچه انتخاب و اجرا شد از عکس‌هایی که دیده بود هم قشنگ‌تر شده است.
تقریبا می‌توان گفت بیشتر وسایلی که در دکوراسیون خانه سنایی از آنها استفاده شده، از همان وسایل خاطره‌انگیز هستند که داستانی خاص دارند و آروش به آنها بسیار علاقه‌مند است. همچنین اگر وسایلی مانند مبلمان، لوستر‌ها، میز ناهارخوری و حتی کاشی‌های آشپزخانه هم نو هستند، ولی آن حس خوب نوستالژی بودن را به ببیننده القا می‌کنند. برای مثال قابی که اکنون به عنوان آینه‌ی در سالن وجود دارد، قابی قدیمی است که آروش آنرا از انباری مادرش پیدا کرده و پس تعمیر و رنگ‌کاری با انداختن آینه‌ای درون آن یکی عنصر دکوراسیونی خاص و نوستالژی به خانه سنایی اضافه کرده است.
آشپزخانه‌ی خانه سنایی یکی از قسمت‌های جذاب خانه برای هر شخصی است که برای اولین بار آنجا می‌بیند. آشپزخانه‌ای خاص و منحصر به فرد که در طراحی آن از کاشی‌های دست ساز به عنوان دیوارپوش و سمنت تایل‌ها به عنوان کفپوش استفاده شده است. اجاق گاز این آشپزخانه نیز یکی از آن وسایل‌های پر خاطره و پر ماجرای این خانه است. این اجاق گاز قدیمی آمریکایی توسط یکی از دنبال کنندگان به آروش معرفی شد و چون او طرفدار وسایل قدیمی و نوستالژی است و قدر آنها را می‌داند، به جای اجاقی نو و امروزی این نوع اجاق گاز جذاب را که نقش دکوراتیو هم دارد، برای استفاده و دکور آشپزخانه خانه سنایی انتخاب کرد.
آروش و امار زندگی مشترک‌شان را در خانه‌ای در محلخ مرزداران شروع کردند اما بعد از حدود 2 سال به خانه‌ای بزرگتر در محله‌ی یوسف آباد نقل مکان کردند و اسم آن خانه را قدم خیر گذاشتند. آروش از قبل دوست داشت که خانه‌ای در محله یوسف آباد داشته باشد و در زمان مناسب هم به خانه‌اش رسید. وسایلی که در دکوراسیون این خانه از آنها استفاده شده تقریبا همان وسایلی است که آروش و امار در خانه اول و شروع زندگی مشترک آنها را انتخاب کردند ولی چون این خانه متراژ بزرگتری نسبت به خانه‌ی قبلی دارد، وسایل در دکوراسیون خانه آروش و امار بیشتر خودنمایی می‌کنند. گلدان‌های زیبای طبیعی نیز از عناصر اصلی دکوراسیون خانه آروش و امار در یوسف آباد هستند.
خانه‌ی اول آنها واقع در محله‌ی مرزداران، خانه‌ای بود که نور زیادی نداشت و نور فضا از نورگیر تامین می‌شد. به همین دلیل شرایط نگهداری از گیاهان در داخل منزل فراهم نبود. اما آروش و امار بالکن آن خانه را با گیاهان زیادی سبز کردند و بخشی از طبیعت را به منزل آورده و فضایی دنج برای خود ایجاد کردند. دل کندن از خانه‌ی اول برای عارفه سخت بود ولی او معتقد است که برای پیشرفت، دل کندن اولین قدم است. آروش هنوز هم خانه اولشان را فراموش نکرده و گهگاهی خاطراتش را در آنجا مرور می‌کند.
یک اتاق معروف در خانه‌ی اول آروش و امار بود که این اتاق پر از پوستر فیلم‌های موردعلاقه‌ی محمدرضا بود. یعنی از زمان مجردی او، این اتاق اینطور چیده شده بود و بعد از شروع زندگی مشترک نیز اتاق به صورت اولیه باقی مانده بود. این اتاق هم اتاق کار بود و هم اتاق مهمان و حتی اتاق موسیقی و عارفه پیانو زدن و ساخت زیورآالات و کارخانه را هم از همین اتاق شروع کرد.
آروش معتقد است، اینکه هر روز صبح چشم‌هایمان را باز نکرده، گوشی را برمی‌داریم و از سر عادت تند و پشت سر هم اسکرول می‌کنیم بدون اینکه داده‌ی مفیدی به ما اضافه شود و صرفا وقت را می‌گذرانیم، نشان دهنده‌ی این است که ما ترجیح می‌دهیم دیگران مغز ما را با اطلاعاتی که انتخاب کرده‌اند پر کنند. چون ما حاضر نیستیم دقیقه‌ها را در تنهایی و سکوت و خلوت با خودمان بگذرانیم! تنهایی برای ما ترسناک شده و ما به هر چیزی چنگ می‌زنیم که لحظه‌ای سکوت را تجربه نکنیم .در صورتیکه بزرگ‌ترین دستاوردهای آدم‌ها در سکوت و خلوت با خودشان به دست آمده است. شاید به این دلیل آروش اخیرا ترجیح می‌دهد کمتر در فضای مجازی و اینستاگرام باشد. تصمیم دارد چند روز در هفته فقط به تنهایی و سکوت با خود اختصاص دهد و روزهای بدون اینترنت یا حداقل کمتر در فضای مجازی و اینستاگرام بودن را بگذراند.
عارفه شمسائی می‌گوید، خیلی وقت‌ها آدم‌ها نمی‌دانند اینجایی از زندگی که الان ایستادی، حاصل چقدر زحمت و تلاش و صبر هست! آدم‌ها فقط نتیجه را می‌بینند و فقط خودت از مسیری که طی کردی خبر داری. پس به جایی که در حال حاضر ایستادی افتخار کن و بلند فریادش بزن!
“اگر به سبک زندگی افراد معروف ایرانی و خارجی علاقه‌مند هستید، مطلب خانه‌ی چهره‌ها را در چیدانه دنبال کنید.“
مطالب مرتبط: