دبستان جدگال روستای سیدبار چابهار، که در سیستان و بلوچستان واقع شده است، نمونه یک معماری متفاوت مدرسه است که قبلا تصاویری از این مدرسه در خبرگزاری فارس-پنجره تربیت منتشر شده است. معماری این فضا توسط دفتر معماری داز DAAZ -آرش علی آبادی انجام شده است. معمار این مدرسه مهندس آرش علی آبادی بیش از سه سال با تیمش (مهسا حسینی و نازنین مجاهد) به عنوان کار داوطلبانه برای طراحی و اجرای این طرح وقت گذاشت که الگوی مناسبی از معماری برای مناطق محروم با بودجه حداقلی است؛ پروژه هایی که خود مردم بومی همراه ساخته می شوند و به آن احساس تعلق دارند.
با توجه به اینکه معماری مدرسه ابتدایی جدگال بودجه محدودی داشت و قرار بود فقط با کمک های مردمی ساخته شود، روش مشارکتی ساخت و ساز انتخاب شد. در نتیجه، مدرسه ای با ایده تبدیل شدن به روستا و مرکز توسعه جوامع وابسته به آن طراحی شد. به این ترتیب مدرسه محل تعلیم و تربیت کودکان و محل تجمع و فراگیری همه ساکنان روستا بود و منجر به این شد که این مدرسه به عنوان مرکز توسعه پایدار برای مناطق اطراف، جهت پرورش خلاقیت، آزادی و تفکر انتقادی خدمت کند.
شکل دایره ای حیاط مدرسه و نحوه چیدمان کلاس ها با مفهوم کانونی آموزش، به معنای «یادگیری با هم» – خالی از سیستم های سلسله مراتبی و به سبک دموکراتیک شکل گرفته است. چرخش چیدمان کلاس در حالی که آنها را در گوشه های آنها به هم متصل می کند، امکان گردش هوا بین کلاس ها را فراهم می کند و محوطه های ثانویه کوچکی را برای انجام برخی از کارهای گروهی و فعالیت های بیرونی ایجاد می کند. در نتیجه، با این نمودار فضایی، یک حیاط مرکزی در وسط مدرسه به عنوان محل تجمع بچه های مدرسه و ساکنان روستا، یک فضای مدور در اطراف کلاس ها و همچنین حیاط های خصوصی به دست آورده شد.
روزنه های داخل دیوار پوستهی خارجی به طوری چیده شده اند که از دید یک نفر نشسته در کلاس، امتداد دشت اطراف دیده می شود. این بازشوها ا داشتن اندازه ها و شکل های مختلف، ورودی های متعددی را برای ورود دانش آموزان به مدرسه فراهم می کنند. علاوه بر این، با افزایش ضخامت این دیوار پیوسته و در عین حال نافذ، برخی از کارکردهای ضروری ساختمان مانند دکان، اتاق نگهبان مدرسه و انباری در حالی که بر ورودی اصلی تاکید شده ، تعبیه شده و مردم را به داخل دعوت میکند.
مشاهده بیشتر
در معماری مدرسه ابتدایی جدگال ، آموزش به عنوان یک مفهوم دیالکتیکی، دوجانبه، مشارکتی در نظر گرفته شد و بر این اساس، فضاهای مرسوم مدرسه که به عنوان سکوهای این ایده ها عمل میکنند، به این شکل تبدیل شدند: تبدیل دیوار مدرسه از «جداکننده» به یک ساختار پوسته ای که به عنوان یک پوسته پویا و بدون مرز نفوذ می کند و مردم را به تجمع فراخوانده و فرهنگ جامعه را تشویق می کند و در عین حال ارتباط بین مردم را تقویت می کند. این دگرگونی به منظور از بین بردن سلسله مراتب و تقویت فرهنگ پرسشگری انجام شد و بر اساسی ترین معنای مدرسه رفتن یعنی «با هم بودن» دلالت می کند. در خاتمه، هدف طراحان ایجاد مدرسه ای بود که به عنوان آشیانه ای برای پرورش خلاقیت، آزادی و تفکر انتقادی عمل کند.
در حال حاضر این مدرسه به غیر از کارکرد آموزشی دارای عملکردهای دیگری از جمله کتابخانه و فضای چندمنظوره بازی کودکان، محل تجمع روستاییان و خانواده هایشان، محل تماشای فیلم و فوتبال به صورت گروهی، فعالیت های اجتماعی، صنایع دستی و اقامتگاه های گردشگری است. ساختار مقاوم در برابر زلزله آن با مخلوطی از سیمان و خاک محلی پوشیده شده است و با منظره هماهنگ است.
هزینه نگهداری مدرسه که توسط روستاییان و معلمان اداره می شود، از درآمد حاصل از گردشگری و فروش سوزن دوزی که توسط زنان محلی در محل انجام می شود، تامین می شود.