فیلم «طعم شیرین خیال» از ساختههای کمال تبریزی و محصول سال 1393 است. فیلمی که با انتقاد شدید بسیاری از سینماگران مواجه شد و اگرچه کلیت فیلم روایتی شعارگونه درمورد حفظ محیط زیست و رواج استفاده از انرژی پاک دارد اما آنطور که باید و شاید رسالت خود را به ثمر ننشاند و مورد توجه قرار نگرفت. این فیلم در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر حضور یافت اما توفیق زیادی حاصل نکرد. درست است که فیلم در نوع قصهگویی و روایت چندان موفق عمل نکرد اما در طول داستان لوکیشنهای جالبی را به نمایش میگذارد. در این مقاله قصد داریم با نشان دادن صحنههایی از فیلم به شرح و بررسی طراحی صحنه فیلم «طعم شیرین خیال» بپردازیم. با ما همراه باشید.
کمال تبریزی برای ساختن این فیلم از لوکیشنهای شلوغ و پرهیاهوی تهران فاصله گرفته و به دل طبیعت پناه برده است. طبیعتی که محور اصلی داستان این فیلم است. «طعم شیرین خیال» قرار بوده فیلمی دغدغهمند باشد و بتواند نگرانیهایش را به بیننده انتقال بدهد.
درست است که طرز ساخت فیلم بیشتر شبیه به فیلمنامههای آموزشی و سفارشی است و به شکلی افراطی به موضوع طبیعتدوستی پرداخته شده و شخصیتها کمی فانتزی و غیرقابل باورند اما قابهایی که تبریزی برای روایت داستان خود انتخاب کرده است بسیار چشمنواز است و به دل مخاطب مینشیند. زیبایی کویر و حال و هوای باصفای خانههای سنتی کرمان بسیاری از صحنهها را به کارت پستالی جذاب تبدیل کرده است.
دختری کرمانی به نام شیرین (نازنین بیاتی) داستان زندگی و آشناییاش با استاد جوان خود (شهاب حسینی) را برای بیننده روایت میکند. طی ابراز عشق و خواستگاری استاد از دختر جوان اتفاقهایی رخ میدهد که قصه را به سمتی غیرقابل پیشبینی هدایت میکند.
مشاهده بیشتر
کارگردان
تهیهکننده
نویسندگان
بازیگران
شیرین قناد دختر یکی از قنادهای بزرگ و معروف کرمان است و ناگفته پیداست که خانواده وضع و اوضاع مالی بسیار مناسبی دارد و نان پدر قناد خانواده حسابی توی روغن است. با این حال خانه قنادها چیدمانی لوکس و مدرن و امروزی ندارد و تحت تاثیر فرهنگ سنتی شهر کرمان دکور شده است. تقریبا به هر گوشه و کنار منزل بزرگ این خانواده که نگاه میکنیم به یک دست مبلمان و میز و صندلی برمیخوریم. مبلمان اصلی پذیرایی با بدنه چوبی تراشخورده و تشکها و پارچههای پرنقش و سنتی اولین المان دکوراسیون است که نظر را جلب میکند. در این خانه حتی اکسسوریها هم مدرن و امروزی نیستند و کالکشنی کامل از چیدمان اصیل ایرانی را شاهد هستیم. شاید اگر در دکور کردن خانه رفتهرفته به سبک فرنگیها تمایل پیدا کنیم دیگر صنایع دستی ارزشمند و زیبای ایرانی در منازل ما جایگاه خودشان را از دست بدهند.
استفاده از فرشهای پرنقش و نگار ایرانی گواه دیگری بر چیدمان باصفا و صمیمی این خانه است. فرش برای ما ایرانیها مفهومی متفاوت دارد و بسیاری اوقات به عنوان نقطه کانونی دکوراسیون ایفای نقش میکند. از دکوراسیونهای سنتی خانههای عشایری و ییلاقی گرفته تا دکوراسیونهای ساده و مینیمال خانههای شهری و مدرن، همه و همه پتانسیل پذیرش قالی و گلیم زیبای ایرانی را در خود دارند.
در خانه قنادها تنوع رنگ به خوبی به چشم مخاطب مینشیند، به خصوص این که جایجای خانه با گلدانهای کوچک و بزرگ دیزاین شده و هدف اصلی داستان، یعنی طبیعتدوستی را دائما به شکلی زیرپوستی و غیرمستقیم به مخاطب یادآوری میکند.
اینجا آشپزخانه منزل است، وجود سه یخچال پر و پیمان در آشپزخانه به این بزرگی گویای این است که خانواده قنادها حسابی دستشان به دهانشان میرسد، هرچند که تمام اسباب و وسایل این آشپزخانه قدیمیاند و تم سنتی خود را حفظ کردهاند، از کاشیها گرفته تا کابینت فلزی کهنه و اجاق گاز و ظروف سنگی و لعابی قدیمی که از خانه مادربزرگهایمان به یاد داریم.
شیرین دختری متفکر، رویاپرداز و اهل مطالعه است و این را میشود از کتابخانه بزرگی که در اتاق خواب خود قرار داده به خوبی فهمید. او طرفدار سرسخت محیط زیست است و به هر اتفاقی که منجر به خطرآفرینی برای طبیعت میشود واکنش نشان میدهد. اتاق سرسبز شیرین که با گلدانهای متعدد دکور شده کاملا همراستا با شعار فیلمنامه است: «دوستدار طبیعت باش»
از فواید استفاده از کاهگل در خانههای قدیمی چه میدانید؟ این روزها که مصالح معماری قدیمی ما جایشان را به مصالح خشک و سرد مدرن دادهاند جای خالی چنین خانههایی کاملا حس میشود. گروس رازیانی همان کاراکتری است که تمام شعارهای طبیعتدوستانه فیلم را با صدای بلند فریاد میزند و این خانه، خانه اوست. خانهای سبز که بر روی بام آن پنلهای خورشیدی نصب شده و مجموعهای کامل از گلها و گیاهان خانگی است. منزل گروس تماما با انرژیهای پاک اداره میشود و سر و وضع ظاهری ساده و صمیمی آن آن حس خانههای روستایی را به بیننده القا میکند.
کتابخانه بزرگ و اتاق کار گروس حسابی شلوغ و پرازدحام است، او استاد دانشگاه است و هرروز بر روی طرح جدید خود که آرمانشهری پاک و تهی از پلیدی و آلودگی است کار میکند و در طول داستان در تلاش است تا آن را به نتیجه برساند. خانه آرمانی او کاملا مینیمال و ساده است و اسباب و اثاثیه خاص و چشمگیری ندارد و همه چیز در حد نیاز است تا بیننده بتواند فارغ از درگیر شدن با جزئیات و دیتیل دکوراسیون به چالشهای فکری و آموزشهای تفکربرانگیز فیلم بپردازد.
در یک جمعبندی شاید بتوانیم بگوییم که فیلم «طعم شیرین خیال» فیلمی متوسط است و قصه فوقالعادهای ندارد و خیلی رک و پوستکنده شعارهای زیستمحیطی خود را به ذهن مخاطب فرو میکند، در حالی که پتانسیل تصویر و قدرت سینما به قدری بالاست که میشود با زبان داستانپردازی خوراک فکری مفیدی برای بیننده فراهم آورد. با این همه، لوکیشنهای انتخابی کمال تبریزی جذابند و طراح صحنه توانسته است با چیدمانی حرفهای حس مطلوب داستان را به مخاطب منتقل کند.
در چیدانه بخوانید: