کسانی که دهه 70 را به یاد دارند بدون شک سریال خانه سبز در قلبها و خاطراتشان جایی ماندگار را به خود اختصاص داده است. با این که سالها از پخش این مجموعه تلویزیونی میگذرد اما خانه سبز سریال بسیار موفقی بود که هم در زمان خود توانست قلب مخاطبان زیادی را تصاحب کند و هم امروز که از آن یاد میکنیم خاطرات شیرینی در ذهنمان تداعی میشود. در این مقاله میخواهیم درباره طراحی دکور و فضای صمیمی سریال خانه سبز صحبت کنیم. خانهای که به اندازه ساکنین آن سبز، ساده، بیآلایش و گرم است.
این سریال در بطن خود داستان ساده اعضای یک خانواده و روابطشان با یکدیگر را بیان میکند، فیلمی که دغدغههای سه نسل مختلف را به تصویر میکشد. خانه سبز روایتگر یک دنیای آرمانی است، دنیایی که از محبت، مهربانی، صمیمیت، صلح و آرامش سرشار است و ساکنین آن مردمان یک آرمانشهر هستند، با همه کاستیها، نقصها و مشکلاتشان. خانه سبز شاید بدنه سادهای داشته باشد و تکنولوژی و مدرنیته دنیای امروزی در آن نگنجد اما حرف آن حرف دیروز، امروز و فرداهای ماست. بازی تاثیرگذار عمو خسروی سینمای ایران و تیتراژ ابتدایی فیلم با صدای گرم و روحنواز ایشان از نقات قوت سریال به شمار میرود: «به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه. میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه. میتونه توی یه کوچه قدیمی که زیر یه بازارچهست باشه. میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه. میتونه برای هرکس مفهومیداشته باشه یا هر رنگی داشته باشه. میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه. میتونه رنگ قرمز یا به رنگ… ولی من… یعنی بهتره بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه. بله، سبز و همیشه سبز».
کارگردان
تهیهکنندگان
مشاهده بیشتر
نویسنده
طراح صحنه و لباس
بازیگران
اولین تصویری که از خانه سبز در تیتراژ سریال میبینیم نمای بیرونی آن است، خانهای سبزرنگ با پنجرههای بزرگ و ساده که نور زیادی را به داخل خانه دعوت میکنند. قرار است این خانه سرشار از محبت و صمیمیت باشد و نور و روشنی این ایده را به خوبی تکمیل میکنند، در این شرایط چه چیزی بهتر از یک راهپله شیشهای که نورگیر قدی ساختمان به شمار میآید. در این خانه حتی درب ورودی و درب پارکینگ هم سبزرنگ هستند و با طرح کلی و هدف فیلمنامه مطابقت جالبی دارند.
در سریال خانه سبز سه نسل به تصویر کشیده شدهاند، نسل جوان (رامبد جوان و آتنه فقیهنصیری)، نسل میانسال (خسرو شکیبایی و مهرانه مهینترابی) و نسل مسن (داریوش اسدی و حمیده خیرآبادی). خانه نسل مسن این فیلم دارای تم قدیمیتر و گرمتری است. دیوارهای خانه به رنگ آبی نقاشی شدهاند و گل و گیاه فضای چشمگیری از خانه را اشغال کرده است. تابلوهای کوچک وانیکاد و اسامی ائمه نشان از افکار و عقاید مذهبی اهالی خانه دارد. در این خانه هیچ ویترینی به چشم نمیخورد و طاقچهها جای بوفهها و گنجهها را گرفتهاند و به جای استفاده از لوازم دکوراتیو، خانه با عکسهای قدیمی سیاه و سفید و خانوادگی مزین شده است.
همه واحدهای این آپارتمان قدیمی تم سنتی و کلاسیک دارند. چیدمان واحد خسرو شکیبایی و همسرش به شکل جالبی صورت گرفته است. اتاق کار، اتاق خواب و پذیرایی کاملا به شکل قدیمی ولی پویا و پرنشاط دکور شدهاند. در اولین قسمت و در سکانسهای اول وارد اتاق کار میشویم. اتاقی با پنجره بزرگ سبزرنگ، تابلوهای سنتی و نقاشیهایی با منظره خانه و پنجره و محیطی کاملا خانوادگی و گرم. در این اتاق حتی حتی میز مطالعه هم سبزرنگ است. این اتاق کتابخانه مجزایی ندارد، بلکه کتابهای آقا و خانم خانه بر روی طاقچهای سیمانی و دوطبقه چیده شده است. اگر به محیط اطراف دقت کنید خانه نور کافی ندارد، یعنی مانند سریالهای امروزی در یک اتاق کوچک چلچراغ نصب نکردهاند تا با نور آن بیننده را تحت تاثیر اشرافیگری و تجملات قرار بدهند! این طراحی هم علت دارد و علت آن توجیه حضور آباژورها و فانوسهای کوچکی است که در گوشه و کنار اتاق به چشم میخورند، همین المانهای کوچک میتوانند ذهنیت بیننده را نسبت به کل دکوراسیون یک خانه تغییر بدهند. شاید شما هم به خاطر داشته باشید که در خانه مادربزرگهایمان بسیاری از المانها چوبی بودند و اصلا چوب سمبل یک دکوراسیون نوستالژیک است.
میزهای این خانه همه از جنس چوب طبیعیاند و متریال چوب در یک دکوراسیون سنتی جایگاه ویژهای دارد. مبلمانی که در اتاق پذیرایی میبینیم یک دست مبل سنتی منبتکاریشده است با بالشتکها و کوسنهای قرمزرنگ که شاید این مدل مبلمان را امروزه فقط در چایخانهها و سفرهخانههای سنتی میبینیم. دیوار پر است از عکسهای خانوادگی و طراح صحنه در گوشه اتاق هم یک ویترین چوبی براق قرار داده تا جریان سنتی و صمیمانهای را در این خانه به گردش درآورد و اتفاقا خیلی خوب هم از پس این کار بر آمده است.
شاید شاخصه اصلی این خانه تابلوی قدیای باشد که در بدو ورود مهمانان و ما بینندگان را سورپرایز خواهد کرد و آن یک تابلوی نقاشی رنگ روغن دیواری و بزرگ از فردی با لباسهای سنتی است که ذهن بیننده را درگیر این موضوع خواهد کرد که این فرد کیست و چرا باید یک تابلو به این بزرگی به دیوار خانه آویزان باشد؟ پاسخ آن مشخص است! سریال خانه سبز در مدح و بزرگداشت خانوادهدوستی تولید شده و این تابلو نیز نماد گرامیداشت و یادبود یکی از افراد خانواده بوده که درگذشته اما یاد آن همواره در این خانه جاری است.
این زوج که زوج اصلی سریال هستند و دغدغهها و شور یک تازهعروس و تازهداماد را به تصویر میکشند خانهای پرنشاط دارند، خانهای که هرچند در آن زندگی همیشه آرام و صلحآمیز نیست و گاهی مشکلات و مشاجرهها و کشمکشهای سنگین نیز اتفاق میافتد اما دکور خانه به گونهای آرامشبخش طراحی شده است، خانهای که در آن تمام اختلافات به دوستی میرسند و همه قهرها به آشتی میانجامند. دیوارها، کابینت آشپزخانه، کمدها، کتابخانه و اغلب المانهای منزل به رنگ سبز درآمده است. حتی هر گوشه و کنار خانه که چشم میاندازیم یک گلدان به چشم میخورد و شاید این خانه بیشترین سهم نشاط و طراوت را از خانه سبز به میراث برده است. مبلمان سنتی، لوازم آشپزخانه ابتدایی و اکسسوریهای کوچک خانه فرید سادگی و بیپیرایه بودن را فریاد میزند. آینه و شمعدان نوعروس سریال ما بسیار ساده و بدون هیچ تزئینات اضافی است، اما با همه اینها این خانه شور و حال خاصی دارد و شاید نتوانسته است چشم بیننده را به اشرافی بودن و تجملاتی بودن خود خیره کند اما فضای پرنشاط و باطراوت آن روح مخاطب را تصفیه خواهد کرد. درست است که صنعت دکوراسیون روز به روز در حال پیشرفت است و دیزاینرهای حرفهای برای طراحی یک دکوراسیون پر و پیمان و هیجانانگیز در رقابت تنگاتنگ با یکدیگرند، اما شاید خیلی وقتها باید به این جمله ایمان بیاوریم که حقیقتا «ساده زیباست».
نسل جوان این فیلم خانه پویاتری دارد. دیوارهای نارنجیرنگ خانه هیجان نسل جدید را به رخ بیننده میکشند. پردههای توری سفیدرنگ، میز ناهارخوری و آشپزخانه نسبتا مدرنتر و نشان از این دارد که طراح صحنه سعی کرده است نسل جدید را پرشورتر و امروزیتر نشان بدهد. اگرچه به نسبت دکوراسیون خانههای لوکس امروزی شکل کلی خانه نرگس مانند همه فیلمهای دهه هفتاد کلاسیک و قدیمی است اما اگر نگاهی به تفاون این سه خانه بیندازیم متوجه تاثیر تفاوت نسلها در تفاوت رنگها و دکورها میشویم. نسل جدید با رنگهای جیغ و تند و پرهیجان راحتتر است و نسل قدیمی این شور را برنمیتابد و سعی کرده است تا قالب اصلی خانه را به شکلی ملایم و صلحطلبانه بچیند.
درحقیقت باید به طراح صحنه این سریال آفرین گفت، زیرا با وجود این که در دهه هفتاد هنوز صنعت دکوراسیون داخلی به اندازه امروز پیشرفت نکرده بود اما تفاوتهای جالبی که در خانه این سه نسل به چشم میخورد بسیار قابل تامل است.
مطالب پیشنهادی چیدانه:
نویسنده: مهشید بختیاری| عضو تحریریه چیدانه