برای بیان جایگاه طراحی صحنه در روند تولیدی و روایت داستان یک فیلم سینمایی، میتوان گفت که نوع طراحی و چینش صحنه در هر سکانس از فیلم تلاش بر بیان روند داستانی فیلم دارد. با ایجاد تفاوتها و تغییراتی در طراحی صحنهی یک لوکیشن، ما شاهد فراز و نشیبهای داستان فیلم هستیم که با این تغییرات برای ما مشهود تر میشوند. این هفته در فیلم دکور به سراغ سیر نزولی یک زندگی و یک شخصیت رفتهایم که این نزول با تک تک لوکیشنهای این فیلم برای ما قابل رویت است. فیلم خاطره انگیز علی سنتوری شامل تفاوتها و تغییراتی در سیر داستان است که تمام این تغییرات روی نقطه به نقطه فیلم تاثیر گذاشته و ما را به درک این روند نزولی دعوت میکند. با ما همراه باشید تا تاثیر دکوراسیون در روند داستانی یک فیلم را تماشا کنیم و از حالا به بعد این تغییرات را بیشتر مورد توجه قرار دهیم.
فیلم سینمایی «علی سنتوری» یا «سنتوری»، ساختهی داریوش مهرجویی با ژانر درام است. این فیلم در سال 1385 با برداشتی ازاد از کتاب عقاید یک دلقک هاینریش بل ساخته شد تا با روایت داستان یک هنرمند که به اعتیاد روی آورده به مسائل مهم فرهنگی و اجتماعی رسیدگی کند. پیامهایی از جمله مدرنتیه در جامعهی ایرانی یا اختلاف عقایدی در سطح خانواده و جامعه از جمله نکاتی بود که مهرجویی تلاش بر بیان آنها داشت و موفق هم شد چرا که فیلم سنتوری، با دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردم، امضایی بر این موفقیت مهرجویی زد.
علی بلوریان(با بازی بهرام رادان)، معروف به علی سنتوری، نوازندهی مشهوری است که در خانوادهای مذهبی و سنتی به دنیا آمده. او پس از ترک خانوادهی خود به شهرت زیادی در زمینهی موسیقی دست مییابد اما بعد از ازدواج با همسرش هانیه (با بازی گلشیفته فراهانی) گرفتار اعتیاد به مواد مخدر میشود و کم کم همه چیزش را از دست میدهد …
علی به عنوان یک هنرمند و یک خوانندهی مشهور خانهای نه چندان بزرگ دارد. هرکس که وارد خانهی علی و هانیه بشود متوجه هنردوست بودن و هنرمند بودن آنها خواهد شد چرا که دیوارهای خانه، چه در پذیرایی و چه در آشپزخانه پر از عکس هنرمندان داخلی و خارجی است.
مشاهده بیشتر
پردههای حصیری خانهی علی و هانیه خبر از زندگی ساده و دور از تجمل این زوج میدهد. به دلیل کمبود وسایل خانه و کوچک بودن ابعاد آن نمیتوان گفت که خانهی آنها از سبک خاصی از دکوراسیون پیروی میکند اما وجود طرحهای سنتی و گلیمی برای رو میزی ها و ملافهها میتواند خانهی آنها را به سبک سنتی ایرانی نزدیک تر کند. کاناپهای دو نفره ، تلوزیونی کوچک، تراسی پر از کبوتر فقط برای ما تداعی یک زندگی ساده همراه با عشق را دارد که از تجملهای بی جا گریزان است و فقط به یک چیز اهمیت میدهد: عشق!
علی نوازنده سنتور است و هانیه معمولا پیانو مینوازد. سنتور یک نوع ساز سنتی به حساب میآید و پیانو سازی کاملا مدرن است. همین موضوع نیز سبب گشته که هانیه و علی با یکدیگر هم عقیده نباشند و سبک دکوراسیون آنها نیز ترکیبی از دو سبک سنتی و مدرن باشد.
مطلب پیشنهادی: طراحی صحنه فیلم «پل چوبی»؛ تفاوت در عقاید و باورها
خانهی علی با وجود هانیه همواره پر از گلدانهایی با گلهای طبیعی بود و نور پردازی خانه به شکل خیره کنندهای زیبا به نظر میرسید اما با پیشرفت روند داستان کم کم خانهی آنها در کم نوری و تاریکی فرو رفت و گلدانها خالی از گل شدند. با به وجود آمدن اختلافهایی بین هانیه و علی، فضای خانهی آنها نیز رو به مشوش بودن و بینظمی میرود. بعد از رفتن هانیه، خانه خالی از هر رنگ و بویی میشود و علی میان پوسترهای سیاه سفید هنرمندان تنها میماند. اما این پایان ماجرا نیست، خانهی علی بدون هانیه بالاخره روزی خراب میشود و تمام خاطراتش زیر آوارها دفن شده و علی را راهی کوچه خیابان میکند…
مطلب پیشنهادی: طراحی صحنه فیلم «بمب، یک عاشقانه»؛ خیابانها و خانههایی جنگ زده
بر خلاف خانهی سادهی علی، خانواده او یعنی مادر و پدر و برادرش، در خانهای بزرگ و پر زرق و برق زندگی میکنند. از لحظه ورود علی به خانهی پدری اش تفاوت سبک زندگی او با خانواده اش نمایان میشود. خانهی بزرگ و مجلل این خانواده با تابلوهای سنتی و قرآنی پر شده که سنتی مذهبی بودن سبک زندگی و عقاید آنها را نشان میدهد. مبلهای سلطنتی و دکوریهای گران قیمت و فرشهای دستباف در خانهی این خانواده تجمل گرایی آنها را امضا میکند و همچینین دلایل رفتن علی از خانه را برای ما روشن میسازد.
دیگر مطالب فیلم دکور هم برایتان جذاب خواهند بود: