همانطور که ذهنمان دریایی از تخیلات و تغییرات در لحظه است، محیط اطراف ما نیز همواره در حال تغییر و تحول است. هرچه فراز و نشیبهای ذهنی ما بیشتر باشد، تغییرات و تحولات اطراف ما نیز بیشتر خواهند بود. فیلم دکور این هفته با همین تغییرات مواجه شده و آنها را بررسی میکند. تغییرات بزرگ، کوچک، خوب و بد زندگی یک زن جوان که با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکند و سعی دارد در فراسوی این آمد و رفتهای زندگی به ماندن و قرارِ همیشگی برسد. به هر نحوی، با هر شخصی…
این هفته با ما همراه باشید تا به بررسی و تحلیل لوکیشنها و دکوراسیونهای فیلم سینمایی زیبای “رگ خواب" بپردازیم و زن جوان داستان را در فراز و نشیبهای زندگیاش همراهی کنیم.
رگ خواب فیلمی به کارگردانی حمید نعمت الله است که در سال 1394 ساخته و در سال 1396 به اکران در آمده است. این فیلم در سی و پنجمین دوره جشواره فیلم فجر در بخشهای بسیار مهمی همچون بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه برنده سیمرغ بلورین شد و جایگاه مهم بین فیلمهای ایرانی خوب کسب کرد.
مینا (با بازی لیلا حاتمی) زن جوانی است که بعد از جدایی به دنبال کار میگردد. او که بعد از جدایی از همسرش، حال در خانه دوستش اسکان دارد به ناچار مجبور میشود علیرغم حوزه تخصص و علاقهاش در رستورانی مشغول به کار شود. طی اشتغال در این رستوران با کامران (با بازی کوروش تهامی) آشنا شده و به او علاقهمند میشود. داستان عشق این دو نفر داستان پر فراز و نشیبی برای مینا میسازد و او را درگیر مسائل جدید و دردناکتری میسازد.
مشاهده بیشتر
اولین خانه ای که ر فیلم میبینیم، خانه آیلا(با بازی الهام کردا) دوست مینا است که با پسرش تنها زندگی میکند. مینا بعد از جدایی از همسرش به خانهی او نقل مکان کرده و موقتا تا وقتی کاری پیدا کند پیش آیلا و پسرش زندگی میکند. ابعاد بزرگ خانه آیلا، سبک کلاسیک حاکم بر خانه، وسایل شیک و به روز خانه همه و همه خبر از زنی خود ساخته میدهد که بر خلاف عدم وجود همسر توانسته وضعیت مالی خود را به بهترین شکل سر و سامان دهد و زندگی خوبی برای خود و پسرش بسازد. دقیقا همان کاری که مینا در آن عاجز بوده و هست.
در واقع شاید بتوان گفت خانهی آیلا میتوانست منزلگاه همیشگی مینا باشد اگر فقط کمی در انتخابهایش دقت میکرد و چیزی که الان هست نمیبود. آیلا در فیلم رگ خواب نقطه مقابل میناست که این تقابل در دکوراسیون خانه و سبک زندگی او نیز کاملا مشهود است.
مطلب پیشنهادی: طراحی صحنه فیلم «درباره الی»؛ ویرانگی در بطن یک دکوراسیون
رستوران خانم منصور که به کمک کامران اداره میشود، رستوران لوکسی است که به کیفیت هر چیزی بسیار توجه میکند. نکته بسیار پر رنگ در این رستوران نظم بی نظیری ست که سر تا سر آنجا را فرا گرفته است. از لباس فرم کارکنان گرفته تا نحوهی آماده شدن غذا که آنچنان پروسهی عظیمی است که مینا از انجام آن عاجز است. صاحب این رستوران شعاری دارد که این شعار را ما از زبان کامران در برابر مشتریان میشنویم “کار ما در وهلهی اول فروش لذت و خاطره است و بعد غذا".
اگر این شعار این رستوران باشد باید گفت که بسیار در بروز آن موفق بوده است چرا که لذت عشق و خاطرات فراموش نشدنی به بهترین شکل توسط کامران فروخته شده و مینا با بهایی سنگین آن را از او خریداری کرده است و در پایان فیلم جنس فروخته شده کامران در همین رستوران به او بازمیگرداند. بدون اینکه بتواند بهای سنگینی برایش پرداخت کرده را باز پس گیرد.
مطلب پیشنهادی: طراحی صحنه فیلم «لتیان»؛ نوستالژی در قلب مدرنیته
بعد از اخراج شدن مینا از رستوران کامران به او پشنهاد کاری نیمه وقت در آپارتمانی قدیمی میکند و مینا را به اسکان در آنجا دعوت میکند. آپارتمانی قدیمی و بهم ریخته که فقط یک اِلِمان دوست داشتنی برای مینای عشق سفر و داستان در آن وجود دارد. یک ماکت از هواپیمایی کوچک به مقصد عشق که در شلوغیهای اتاق به چشم میخورد.
کامران مینا را به اسکان در جایی دعوت میکند که خودش تعریفی بسیار جالب از آن دارد. انباری! جایی برای نگه داری وسایل اضافی، کهنه، خراب و بلا استفاده. حال مینا باید از این انباری خانهای پر از عشق و آرزو برای خودش بسازد و در آنجا زندگی کند. وسایلی که درون آپارتمان به چشم میخورد چیزی بجز کاناپه ای کهنه و آکواریومی تمیز نشده با ماهیهای کوچک نیست.
نکته جالب دیگری که در خانه کامران یا همان خانه جدید مینا به چشم میخورد تابش نور قرمز رنگی است که از طرف کلاس موسیقی به زندگی مینا میتابد. رنگ قرمز در رنگ شناسی سینمایی معانی متفاوتی دارد یکی از آنها بروز عشق و محبت است. زندگی مینا حال در معرض تابش نوری از عشق و محبت کامرانی است که او را به درستی نمیشناسد اما با این حال دوست دارد برای همیشه در معرض این محبت باقی بماند و از او دور نشود.
مطلب پیشنهادی: طراحی صحنه فیلم «زیر سقف دودی»؛ تفاوتهای دکوراسیونی دو زن متفاوت
مینا بعد از گذشت تمام اتفاقاتی که برایش افتاده و بعد از امتحان تمام مسیرها بالاخره به مقصدی میسد که خیلی وقت پیش باید به آن میرسید. پدرش که حال دیگر نگاه سرزنش آمیزی ندارد تا مینا را به خاطر خاک خوردن تنبیه کند، در کنار عکسها و خاطرات قدیمی انتظار مرگ را میکشد. یا شاید فقط انتظار دیدن دوباره مینا را دارد. گویی که دیگر کاری جز این در زندگی ندارد و بعد از آمدن مینا آسوده به خواب میرود. خوابی که مینا را بیدار و زندگیای جدید برایش رقم میزند.
دیگر مطالب فیلم دکور نیز برایتان جذاب خواهد بود: