شاید سالهای زیادی از خاطرات مشترک ما در خانههای بزرگ حیاط دار گذشته باشد. حیاطهایی که باغچه داشت و درخت. یک فضای خارجی دل انگیز و روحیه بخش برای سپری کردن روزهای بلند بهار و تابستان که میتوانست آدمهای یک خانه را به طبیعت نزدیک تر کند. از لحظات سپری کردن خوشی در کنار هم تا لحظات تنها ماندن با آبی آسمان، میتوانست بهترین جا برای بازی کودکان باشد یا منبع الهام شعری همچون شعر سهراب: من در این خانه به گم نامی نمناک علف نزدیکم.من صدای نفس باغچه را می شنوم.و صدای ظلمت را، وقتی از برگی می ریزد.و صدای ، سرفه روشنی از پشت درخت،عطسه آب از هر رخنه سنگ ،…کافه عمارت روشنان خانهای است که هنوز صدای نفس باغچههایش را میتوان شنید. محلی که شروعش از رویای دو زوج بود که قرار است جایی باشد برای یادی از خانههای قدیمی و آسوده کردن فکر و خیال از جنس آن روزها.
مهمان محله تجریش هستم. باز هم قرار است از کوچه پس کوچههای دزاشیب به خانهای قدیمی برسیم. محلی که نامش به قول قدیمیها به خاطر شیب زیاد گذرها و کوچهها به آن داده شده است. سری گذشته در این محل مهمان خانه سیمین و جلال بودیم که در آن مطلب به صورت کامل به توضیح تاریخچه محله دزاشیب پرداختهایم.
آدرس کافه عمارت روشنان: بلوار اندرزگو، خیابان سلیمی شمالی، خیابان نوری، عمارت روشنان
خانه موزه سیمین و جلال، اینجا را به سیمین عزیزش تقدیم کرد
میگویند محله دزاشیب به داشتن باغهای زیاد و عمارتهای قاجاری که در میان آنها ساخته شده بود معروف بوده است. کافه عمارت روشنان با نمای سنگی و آجری خود در میان آپارتمانها و برجهای بلند خیابان اندرزگو هنوز از سبک معماری دهههای گذشته شهر تهران روایت میکند. این عمارت نه به صورت کامل بلکه برخی از ویژگیهای معماری آن مانند ویژگیهای معماری خانه گدار و خانه زی است از تاریخ ساخت عمارت روشنان اطلاعات دقیقی در دست نیست اما با توجه به شواهد معماری باقی مانده میتوان ساخت این ساختمان را به اواخردوره قاجار و اوایل دوره پهلوی اول مربوط دانست.مالک اولیه این عمارت فردی به نام سید یعقوب انوار اردکانی شیرازی ملقب به صدرالعلماء (1253 اردکان – 1334 تهران) از وعاظ و روحانیون مشروطه خواه و نماینده مجلس شورای ملی بود. نکته جالب در مورد عمارت روشنان باقی ماندن مالکیت این ساختمان در دست فرزندان و نوادگان آقای انواری بوده و این ساختمان هیچ وقت فروخته نشده است.
بازسازی اصلی ساختمان در زمان سکونت یکی از نوادگان آقای انوار و سپس اجاره ساختمان توسط یک هنرمند و تبدیل آن به یک گالری هنری انجام شده است. در آن بازسازی در کنار حفظ شکل قدیمی ساختمان، تغییر شکل باغ به حیاط و ایجاد محوطه نیز انجام شده است.بازسازی جدید کافه روشنان نیز با هدف حفظ شکل قدیمی ساختمان و هویت آن آغاز شد به گونهای که بنا به گفته کادر کافه روشنان گفتن این که هر بازسازی مربوط به کدام سال است کمی دشوار است چون همه بازسازیها با هدف حفظ ویژگیهای معماری و تزیینی عمارت صورت پذیرفت.
به عنوان مثال میتوان به قسمتی از کتاب فروشی اشاره کرد که تمام تلاش گروه روشنان برای حفظ کاغذهای دیواری گذشته، شومینه و درهای قدیمی و بوجود آمدن فضای منحصر به فرد در میان کتاب فروشیهای حال حاضر است.
وارد کافه که میشوید در قسمت راست ساختمان عمارتی را خواهید دید که در نامگذاری جدید خود به عمارت سایه معروف شده است. این عمارت دو طبقه به قسمتهای اداری و انتشارات مجموعه با نام به نگار و هم چنین برگزاری رویدادهای فرهنگی اختصاص داده شده است.
حیاط این عمارت با درختهای قدیمی در کنار باغچههای پر از گلهای بنفشه و گل سرخ به اسم حیاط سایه شناخته میشود. برکهای کوچک زیبایی این حیاط را کامل کرده است. در این حیاط میتوان گل فروشی کوچک پاسیو را دید که قصد دارد با سطلهایی که از گلهای فصل پر شده است حال مهمانان خود را بهتر کند.
اما در حیاط انتهایی ساختمان آفتاب بیشتر اوقات مهمان است و به همین خاطر نام حیاط آفتاب را به آن دادهاند. حیاطی که معماری آن با حوضهای قرینه و ایوان زیبایش شبیه باغهای ایرانی است. حوضهایی که این بار به جای ماهیهای قرمز با خط نقاشی فیروزهای خاطر آدمی را آرام میکند.
شاید یکی از قسمتهای جذاب کافه عمارت روشنان کتابفروشی آن باشد. همان جایی که با کاغذهای دیواری گل درشت قدیمیاس در کنار کتابهای رنگارنگ و خواندنی فضایی دوست داشتنی را برای مهمانان عمارت بوجود آورده است.
کافه عمارت روشنان زنده شدن خاطرههای ما از حال و هوای خانههای قدیمی است که مدت زمان زیادی از نبودشان نمیگذرد. از برگهای شناور درآبراههای فیروزهای حوضها گرفته تا دیوارهای آجری و درهای بلند عمارت این جا همیشه چراغی برای دیدن و حس کردن خاطرات خانههای قدیمی روشن است.
با خواندن این مطالب در کوچه پس کوچههای تهران همراهمان شوید: