“تکه نانی دارم، اهل قزوینم، سر سوزن ذوقی، اهل ایرانم، اما خانهام گم شده است، من با تاب و تب خانهای در طرف دیگر شب ساختهام." سروده منیره فرمانفرمائیانزنده نام ترین و گرامی ترین هنرمندان این سرزمین کسانی بودهاند که در تمام روزگاران عمرشان تلاش کردند نام و آوازهی هنر و فرهنگ این سرزمین را به جهانیان معرفی کنند. چه از تلاش فردوسی بزرگ در شاهنامه گرفته و چه از تلاش هنرمندان معاصر تا به امروز. شاید آشنایی با آثار این هنرمندان و بزرگداشت نامشان یکی از بهترین کارهایی باشد که میتوان در ادامهی تلاش این مفاخر برای معرفی هنر این سرزمین و تربیت نسلی هنرمند و پر افتخار انجام داد. این هفته مسیرمان به سمت بهارستان خواهد بود تا در باغ موزه نگارستان با هندسی ترین هنرمند زن سرزمین ایران یعنی منیر فرمانفرمائیان آشنا شویم.
نگارستان در خیابان بهارستان. در طول مسیر شباهت و هم قافیه بودن این دو کلمه در ذهنم تکرار میشود.. قدمهای خود را برای دیدن خانههای قدیمی آجری، پنجرههای ایرانی، نماهای طاقهای قوسی دورهی پهلوی و از همه مهم تر بازدید ازباغ موزه نگارستان تندتر میکنم. از پلههای مترو بالا میآیم. یک دختر و پسر جوان از کنارم رد میشوند صدای پسر را میشنوم که میگوید: بهترین سازها را همین خیابان بهارستان داره!نشانی باغ موزه نگارستان: تهران، میدان بهارستان – خیابان دانشسرا – خیابان شریعتمدار رفیعبرای رفتن به باغ موزه نگارستان شما میتوانید در ایستگاه متروی بهارستان که در خط 2 مترو تهران ( صادقیه-فرهنگسرا) قرار دارد پیاده شوید و با پنج دقیقه پیاده روی در خیابان دانش سرا خودتان را به موزه نگارستان برسانید.
شاید خنده دار به نظر برسد. اما ناخود آگاه موزیک سریال کیف انگلیسی در ذهنم نواخته میشود. به دیوار آجری باغ نگارستان نگاه میکنم. حس میکنم این ساختمان چه صدای کالسکه فتحعلی شاه قاجار که برای تعطیلات تابستانی به این جا میآمده و چه صدای به توپ بستن مجلس شورای ملی که به دستور محمد علی شاه قاجار بود را به خوبی به یاد دارد. نام بهارستان با وقایع تاریخی و شاید بیشتر از همه در کتابهای تاریخ مدرسه با تکرار بنا نهادن نخستین ساختمان قانون گذاری دوران مشروطه در ذهنمان ماندگار شده باشد. 1- این محله از جنوب به محله سرچشمه (و پس از آن چهار راه سیروس و میدان شوش)، از شمال به خیابان بهارستان و خیابان فخرآباد و محله دروازه شمیران (و سپس پل چوبی)، از غرب به خیابان جمهوری اسلامی، باغ سپهسالار و چهارراه سیدعلی و از شرق به خیابان مجاهدین اسلام (ژاله سابق) و خیابان ایران محدود است. (ویکی پدیای فارسی)2- میدان بهارستان تا اواخردوره پهلوی اول میدان نگارستان نامیده میشد و نام خود را از کاخ نگارستان که به دستور فتحعلی شاه قاجار ساخته شد گرفته بود.3- باغ سپهسالار، عزیزیه، مجلس و شاهآباد نامهای دیگر میدان بهارستان علاوه بر نگارستان بود.4- میدان و محلهی بهارستان تحولات جغرافیایی تاریخی فراوانی را پشت سر گذاشته است.5- بناهای تاریخی و سیاسی ماندگاری در محله بهارستان از زمان قاجار و پهلوی تا به امروز ایجاد شده است.6- مجلس شورای ملی، عمارت باغ مسعودیه، مسجد و مدرسه سپهسالار، باغ نگارستان، مجلس شورای اسلامی از جمله بناهای ماندگار تاریخی این محله هستند.
یک عصر دل چسب پاییزی است. هر چند صدا دائم موتورسیکلتها سکوت رویایی خیابانهای قدیمی بهارستان را میشکند اما باز هم نمیتوان چشم از زیبایی خانههای اصیل این خیابان برداشت. خیلی زود به سردر باغ موزه نگارستان میرسم. هوا کمی خنک تر میشود. درختهای بلند قامت باغ را میبینم که در ابتدای ورود توجه هر بینندهای را به خود جلب میکنند. به سمت باجه تهیه بلیط میروم و با پنج هزارتومان یک بلیط برای بازدید از مجموعه تهیه میکنم. 1- کاخ نگارستان پیش از ساخت کاخ گلستان، محل سکونت پادشاه قاجار فتحعلی شاه بوده است.2- به سبب وجود نقاشیها و نگارههای فراوان از فتحعلی شاه و نزدیکانش در ساختمانهای مختلف این باغ به نگارستان مشهور شد.3- ساخت و ساز کاخ نگارستان در سال 1228 ه.ق به پایان رسید.4- تاج گذاری محمد شاه بر روی تخت طاووس در این باغ صورت گرفت.5- قتل وزیر خوش نام و زیرک قاجاری، میرزا ابوالقاسم فراهانی که با دسیسه حاج میرزا آغاسی و دستور محمد علی شاه صورت گرفت، در همین باغ اتفاق افتاد.6- بنای نگارستان از زمان قدیم تالارها و مکانهای دیدنی زیادی داشته است که معروفترین آن حوض خانه بود. حوض خانه که با نقاشیهای زیبایش تحسین هر بیننده را بر میانگیخت پس از سقوط قاجار از بین رفت. 7- موزه هنرهای ملی ایران در همین باغ و با کوشش استاد طاهر بهزاد در سال 1309 دائر شد.8- تاسیس دارالمعلمین عالی در باغ نگارستان یکی از مهم ترین اتفاقهای آموزشی و علمی کشور در سال 1307 ه.ش بود که نسل بزرگی از دانشمندان و هنرمندان ایرانی مانند ملکالشعراء بهار، کاظم عصار، علياکبر دهخدا، بديعالزمان فروزانفر، علينقي وزيري، جلال همايي، سعيد نفيسي، ابراهيم پورداود، غلامحسين صديقي، پرويز خانلري، محمد معين، محمدابراهيم باستاني پاريزي، عليمحمد کاردان و محمود حسابي در این مکان پرورش یافتند. دو دانشکده مهم ادبیات و علوم اجتماعی نیز در این باغ تشکیل شد.9- در ۱۳۱۵ ه. خ، کتابخانهٔ باغ ساخته شد که معاونت آن را پروین اعتصامی بهعهده داشت.
سالهاست صدای لذت بخش ریزش آب فواره در یک حوض آبی فیروزهای را نشنیدهام. ناخودآگاه به کنار حوض کشیده میشوم. خم میشوم و در حالی که دستم را در آب حوض به آرامی تکان میدهم روی لبه حوض مینشینم. در این باغ چند حوض زیبای کوچک و بزرگ را میتوان دید که یادآوری معماری باغ ایرانی هستند. یک حافظیه کوچک به یاد شیراز دوست داشتنی در قسمتی از باغ ساخته شده است که زیر طاقش چند نفر با چهرهای خندان دور یک میز نشستهاند. چه باغ دوست داشتنی! میگویند آوازه معماری کاخ نگارستان سابق در زمان خودش در همه جای ایران پیچیده بود و زیبایی این باغ از زمان حالش صد برابر بیشتر بوده است. 1- باغ موزه نگارستان به سبککلاه فرنگی ساخته شده است. عمارتهای کلاه فرنگی با گنبدی شبه مخروط در وسط باغها یا کاخها برای استراحت شاهان ساخته میشدند که معولاً با تزئینات شاهانه بیشتر در دوره قاجاریه مرسوم بودند. 2- عمارتها و تالارهای باشکوهی همچون عمارت دلگشا، تالار سلام، تالار قلمدان و چندين حوضخانه در کاخ نگارستان وجود داشت.3- کاخ نگارستان در گذشته وسعت زیادی داشت. به طوری که طبق اسناد قاجاری ضلع شرقی آن به دروازه شمیران، ضلع غربی به خیابان صفی علیشاه و در نهایت دروازه جنوبی آن در ضلع شمالی میدان بهارستان واقع شده بود.
شاید اولین آشنایی من با نام منیر فرمانفرمائیان به دیدن مستندی با نام “منیر" ساختهی بهمن کیارستمی بر میگردد. از میان صحنههای بدیع و زیبای آن فیلم صحنهای که به خوبی در خاطرم باقی مانده، جایی است که راهنمای موزه آثار منیر را برگرفته از تصوف و فلسفه ایرانی توصیف میکند. منیر ناگهان در میانهی این توضیح وارد میشود و میگوید: «کار من فقط بر اساس خط وشش ضلعی است و هیچ فلسفه ای پشت آن نیست! من فقط با خطوط شش ضلعی کار می کنم و این چهارچوب کار من است.»
برای رسیدن به تالار موزه منیر فرمانفرمائیان باید از تالار موزه مکتب کمال الملک گذشت تا به یک در چوبی بزرگ رسید که سرآغاز دیدن رقص نورها و هزار تکه شدن در دنیای آینهها است. 1- در موزه منیر فرمانفرمائیان 51 آثار از دورههای مختلف زندگی هنری او در سه سالن کوچک جمع آوری شده است. منیر چندی قبل از درگذشتش دانشگاه تهران را به عنوان تنها امین برای حفظ و معرفی آثار خود معرفی کرده بود.
2- قسمتی از نمایشگاه به آثار نقوش هندسی ساده اختصاص پیدا کرده است. این آثار با قرار گرفتن قطعههای کوچک هندسی که با تکنیک نقاشی پشت شیشه و رنگ آمیزی جذابیتی صد چندان پیدا کرده است برای بینندگان آشنا است چون یاد آور معماری بناهای آینه کاری ایران (مانند سفر او به شیراز و دیدن شاهچراغ ) و معماری اسلامی است.
3- در سال 1336 هنگامی که منیر بیست سال بعد از ازدواجش به ایران باز گشت سفرهای خود را به مناطق مختلف ایران برای آشنایی با فرهنگ و هنر بومی این سرزمین آغاز کرد. ره آورد این سفر به گفتهی خود او او با دقت و الهام از نقش ها و طرح های مساجد، بناهای ایرانی و نیز فرش های ایرانی ( که ریشه در کودکی او داشت) باعث شد به این نتیجه برسد که هندسه، یکی از عناصر مهم هنر ایرانی است و تصمیم گرفت مثلث ها و اشکال چندضلعی را در آثارش به کار گیرد.
4- آثار دیگر در این موزه آینه کارها با نقوش هندسی نامنظم و نامتقارن، آثار حجمی و سه بعدی است. شاید بتوان این آثار را ترکیبی از هنر ایرانی و آموختههای منیر در نیویورک و همکاری و مصاحبت او با هنرمندان بزرگی هم چون فرانک استلا، ویلم دکونیگ، جکسن پولاک و اندی وارهول دانست.
5- فرانک استلا در فیلم مستند منیر ساختهی بهمن کیارستمی در مورد تاثیر پذیری منیر از معماری و فرهنگ ایرانی و تلفیق آن با هنر مدرن غربی میگوید: « منیر برای اینکه بتواند با فرهنگ بصری که از آن می آمد کار کند، برایش آسان تر بود که به نیویورک بیاید و در آنجا این کار را بکند تا اینکه در تهران بماند حالا او می توانست به تهران برگردد و کاری را انجام دهد که در نیویورک کشف کرده بود.»
6- منیر فرمانفرمائیان در طول زندگی هنری خود به فعالیتهای دیگری هم چون نقاشی، طراحی لباس برای مجلههای مد نیز پرداخته است که در این نمایشگاه میتوان تعدادی از آثار او را در این زمینه مشاهده کرد. منیر از کودکی به ترسیم گل علاقه داشت تابلوهایی با گلهای رنگارنگ در کنار تابلوهایی با سوژههای اسطورهای نیز در این نمایشگاه به چشم میخورد.هم چنین نقوش منظم هندسی در فرمهای مختلف با خطهای رنگی که بر روی کاغذهای نرم سفید کشیده شده است باز هم از علاقهی منیر به دنیای هندسه میگوید.
7- طراحی جواهرات منیر نیز باز نگاهی به هنر ایرانی داشته است. 4 قطعه جواهر که یاد آور هنر او در زمینه طراحی مد است بازهم به هندسی بودن رویکرد هنرمند اشاره میکند. منیر هر وقت از آثارش صحبت کرده است به هندسی بودن کارهایش تاکید فراوانی داشته است: « هندسه مرا به زادگاهم برگرداند، به مربع، مثلث و دایره، به مشاهدات کودکی من از تجربه حضور در میان زیبایی برآمده از این مرز و بوم. همه چیز برایم معنای تازهای یافت؛ مکعب، استوانه و منشور.»
8- گفته شد که فرمانفرمائیان در بازگشت به ایران سفرهای زیادی به نقاط گوناگون ایران داشته است. مجموعه جعبه درد دل از آثار دیگری است که نشان دهنده تاثیر پذیری هنرمند از فرهنگ محلی و عامه مردم است. گویا منیر دراین سفرها دیده بود که مردم عادی اما هنرمند روستاها چگونه با نخ و پارچه آروزهای خود را میبافند و از خوشیها یا دردهایشان در این آثار ساده سخن میگویند.
9- در میانهی تالار یک اثر حجمی زیبا با نام حجله قرار گرفته است. گویا منیر با طراحی این حجله عشق خود را به هنرمندان معاصرش هم چون مثل سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نیما یوشیج، اخوان ثالث، صبار و ابوالبشر فرمانفرماییان، محمد مدبر و حسین قوللر آغاسی که نامهایشان در قسمتهای مختلف حجله نوشته شده بود بیان کرده است. در کنار تابلوی آینه کاری کهکشان میایستم. به این فکر میکنم که هنر و خلاقیت منیر مانند تکههای آینهکاریهایش بی شمارند. یا مانند تابلوهای نقاشی گلهایش زنده و شاداب و از همه مهم تر تجلی شکوه معماری هندسی ایرانی که او توانست آن را با شکلی جدید به جهانیان معرفی کند. فرصت دیدن تالار دائمی آثار منیر فرمانفرمائیان را از دست ندهید. هنرمندی که نمایشگاه آثارش هم چنان بعد از درگذشتش در خاورمیانه, اروپا و آمریکا در موزههای مشهوری هم چون موزه هنر مدرن، موزه متروپلیتن و موزه گوگنهایم در نیویورک ادامه دارد.
مجموعه آثار خانم فرمانفرمائیان در کتاب"یک آینه باغ" چاپ شده در سال 2007
آخرین نگاه من در این تالار افسون گر و خیال انگیز به دیواری است که یکی از جملات منیر را بر روی خود دارد: « ایران دل، چشم و روح من است» منیر شاهرودی فرمانفرمائیان