خانه داری: در این مطلب داستان بامزه ای برایتان داریم از زندگی نا مرتب ترین فردی که تا امروز دیده ایم. تابیلی مردی است که در یک اثاثکشی ظرفهای کثیف را بستهبندی کرده بود. کسی که آرزوی همسایههایش این بود که او حیاط خانهاش را تمیز کند. چند ماه پیش بیلی عزم کرد که سر و سامانی به خانهاش بدهد. او تصمیم گرفت که اول روی اتاق نشیمن تمرکز کند. پیش از انجام هر کاری او بینظمیها و بههمریختگیها را بررسی کرد و آن را به سه بخش تقسیم کرد: نامهها، قوطی نوشابههای رژیمی، و ظرفها. او دو سطل آشغال بازیافتی را جلوی کمد خود گذاشت: یکی برای نامهها و دیگری برای قوطیها. او همچنین برای نظم دادن به ظرفها یک ظرف بزرگ را در زیر کاناپه قرار داد. وقتی در مورد برنامهاش با من حرف زد به نظرم رسید که ایده سطل آشغال برای نامهها ایده خوبی است، برای قوطیها کمی عجیب است، و ظرف بزرگ برای ظرفهای دیگر کاملا پوچ و بیمعنی است، اما به هر حال هر کس باید از جایی شروع کند. من به شدت به این امر معتقدم که باید از جایی کوچک شروع کرد و از آنجا شروع به انجام کاری بزرگ کرد. من واقعا امیدوارم برنامه بیلی به خوبی پیش رود اما صادقانه بگویم کمی به این موضوع شک دارم.
وقتی چند وقت پیش برای پیگیری اوضاع با او تماس گرفتم و از اینکه برنامه او یعنی قرار دادن سطلها بازیافتی در جلوی کمد اتاق با موفقیت انجام شده است کاملا متعجب شدم. از او پرسیدم: «ظرف بزرگ برای ظرفها چی شد؟»
«اون تصمیم واقعا احمقانه بود. تصمیم گرفتم هر شب ظرفها رو به آشپزخونه ببرم.»
مشاهده بیشتر
«واقعا این کارو کردی؟»
با لحنی فروتنانه گفت: «آره، کار خیلی سختی نیست.» اما به نظر من کار سختی بود. او اضافه کرد: «همه چیز تو اتاق نشیمن به خوبی پیش رفته و من تصمیم گرفتم که به زیرزمین برم و رختشوی خانه رو هم تمیز کنم.» در 14 سالی که بیلی در این خانه زندگی میکند من هیچوقت به زیرزمین خانه او نرفته بودم. من داستانهایی در مورد آنجا شنیده بودم اما واقعا با چشمهای خودم ندیده بودم.
از او پرسیدم: «چه کردی؟»
«خب، میدونی من یه آدم شلختهام نه یک آدم منظم.»
این مسئله کاملا مشخص بود و ما هر دو از خنده ترکیدیم.
وقتی توانستم حرف بزنم به او گفتم: «هیچ وقت فکر نمیکردم آدم دیگهای باشی.» او گفت: «شروع کردم به نگاه کردن به اطراف و فهمیدم اونقدرها هم که فکر میکردم کثیف و شلوغ نیست. خرواری از لباسها و وسایلی وجود داشت که سالهای روی هم انباشته شده بود و بعد فکر کردم که چرا یک سطل آشغال نخرم؟ اونجا تقریبا 30 تا قوطی ماده پاککننده وجود داشت و تصمیم گرفتم که آنها را بازیافت کنم. و بعد همه لباسهای کثیف را داخل ماشین لباسشویی انداختم و همه آنها را شستم. الان همهچیز تمیز و پاکیزه است، و از اینکه برم پایین دیگه متنفر و بیزار نیستم.»
برای دوستم خوشحال بودم اما کمی از اینکه این شیوه در رفتار او ادامه پیدا کند تردید داشتم. فقط چند هفته بود که او از این عادات جدید پیروی میکرد و امکان داشت که به زودی به عادات بد قدیمی خود برگردد. پاییز زمان شلوغی برای هر دوی ما بود و نتوانستیم چندین ما با هم در تماس باشیم. ما دوباره پیش از کریستمس با هم صحبت کردیم و از او در مورد اتفاقات اخیر و عادات جدیدش پرسیدم.
او گفت: «عالیه»
پرسیدم: «واقعا؟»
بیلی آهنگساز است و کریستمس زمان بسیار شلوغی برای اوست و به همین دلیل توقع داشتم که بگوید خانهاش کثیف و بینظم است.
از او پرسیدم: «اوضاع اتاق نشیمن چطوره؟»
«خوبه. الان یه کم میز غذاخوری شلوغه، اونم به خاطر اینه که دارم یه سری از کاغذارو مرتب میکنم و هنوز نتونستم تمومشون کنم.»
واقعا ماجرا را فهمیده بودم. «خیلی عالیه. رختشوی خانه چطوره؟»
«عالی. اما بقیه زیرزمین احتیاج به کمی کار داره. برای من یک قدم به جلو و پنج قدم به عقبه. اما دوست دارم این یک قدم رو حفظ کنم.» حرف کاملا منطقی و منطبق با شرایط او بود. من واقعا خوشحال و کمی متحیر بودم. یک هفته بعد او یک عکس از سگش چاک فرستاد که در پسزمینه آن کمد لباسهای او مشخص بود که بر روی آن چند چراغ و یک عکس نصب شده بود. او در متن عکسش نوشته بود: «من و چاک به گوشهای از خانه آمدهایم.»
چند روز بعد از سال جدید او عکسی از زیرزمین خانهاش (نه این عکسی که در متن میبینید) فرستاد. چندین جعبه در آن قرار داشت و کف آن کاملا تمیز بود و او از شر وسایل قدیمی و کهنه خلاص شده بود. او در متن عکسش نوشته بود: «یک عالمه آشغال اطراف فرش وجود داشت. این عکس مالِ یه روز دیگهاس. الان اینجا تمیز و مرتبه.» او خودش میداند که آدم خیلی تمیزی نیست و خیلی راه دارد تا تبدیل به یک انسان کاملا تمیز و پاکیزه شود. جدا از کارهای زیادی که انجام داد او تغییرات اندکی نیز کرد؛ او متوجه شد که چه کاری باید انجام دهد و عادات جدیدی را در خود ایجاد کرد. خانه او اکنون نسبت به چند ماه گذشته کاملا تبدیل به یک جای متفاوت و پاکیزه شده است.
منبع: houzz | ترجمه شده توسط تحریریه چیدانه