از ورودی مجتمع که وارد شدیم ناخودآگاه به بالا نگاه کردم، آبی آسمان در پس برجهای سفید تهران دلربایی میکرد. زنگ در را که زدم منتظر بودم طبق معمول زوج جوانی را پشت در ببینم که از شیرینیها و چالشهای شروع یک زندگی میگویند، اما این بار در چهارچوب در، چهره مهربان آقایی مسن همراه با پسرش را دیدم که با لبخند به استقبالمان آمده بودند، گویا این بار قرار خاطره بازی داریم. بعد از اندکی گپ و گفت متوجه شدم که با خانوادهای پرذوق و هنردوست روبهرو هستیم که تکتک وسایل خانهشان داستانی جالب داشت و در کنار اینها کلکسیونی از وسایل دکوری که در طول سالیانی از اقصی نقاط جهان با عشق و علاقه، جمعآوری شده بود و حس یک گالری هنری را به شما منتقل میکرد. در این خانه که قدم میزنی گویی هرکدام از این وسایل، منتظر نشستهاند تا در کنار صاحب یا خالقشان، داستانی را برایت بازگو کنند.
با توجه به سلیقه خانواده غلامعلی پور که همگی دلبستگی خاصی به سبک کلاسیک داشته و عاشق نوستالژیها هستند و با مشاورههای طراحشان که به شکلی جسورانه، سبک مدرن را با کلاسیک تلفیق کرده، با سبک تلفیقی مواجه میشویم که در نهایت نیز با توجه به اختلاف سن و سلایق، نتیجه دلنشینی برایشان باقی ماند.
ازآنجاکه وسایل خانه، تنها رنگ و بازسازی شدهاند و فقط لوسترها به قیمت یکمیلیون و پانصد هزار تومان از نمایشگاه خریداری شده، بیشترین هزینه، صرف تغییر دکوراسیون داخلی خانه و شامل کناف کاری، رنگ و پتینه، کاغذدیواری و نورپردازی شده که توسط گروه معماری رازنگر طراحی و اجرا شده است.
ورودی خانه با انواع قوطی کبریتها که طی سالیانی توسط اعضای خانواده کلکسیون شده و در قالب قابی در کنار هم چیده شده به شما خوشآمد گویی میکند و کمی آنطرفتر جالباسی که گهواره پسر خانواده بوده و پدر با خلاقیتی وصفناپذیر آن را تغییر کاربری داده است جذابیت فضا را دوچندان میکند.
این خانواده کوچک و آرام، لحظات آرامش و استراحتشان را در پذیرایی خانوادگیشان میگذارند و علاقه خاصی به این بخش از خانه دارند. بزرگترین چالش بازسازی این خانه، طراحی و پتینه دیوار پذیرایی بوده که ساعتها با رنگهای مختلف آزمایش شده تا به نتیجه مطلوب رسیده است.
اتاقی در ورودی خانه آقای غلامعلی بود که ایشان بهعنوان اتاق کار از آن یاد کردند. پا به داخل اتاق که گذاشتم متوجه شدم علت اینکه خورشید اینگونه تلاش میکند از لابهلای پردهها سرک بکشد چیست! کلکسیونی از کاپهایی که خاطرات تلاشهای صاحبخانه را در دوران ریاست هیأت کشتی شرکت نفت به رخ میکشید و بهپاس زحمات ایشان و پیشرفتهای حاصلشده بهعنوان هدیه یا یادگاری اهدا شده بود.
[[nid:179660]]
آنچه بیش از همهچیز، خانه غلامعلیها را از دیگر خانهها متمایز میکند استفاده از وسایل دکوراتیو و بهخصوص انواع مجسمه است. از تابلوهای نقاشی روی دیوار که کار دختر این خانواده هنرمند است تا قاب عکسهای سیاهوسفید از اجداد خانوادگی و دکوریهایی که از کشورهای مختلفی مثل کانادا، مالزی، تایلند، فرانسه، روسیه، هند، ترکیه و… در طی سالیان جمعآوری شده و جزئیاتی که با حوصله دور هم جمع شده نشان از علاقه صاحبان خانه به ثبت دقایق، خاطرات و یا حتی انسانها دارد.
گذشته از همه دکوریها، کلکسیونی فوقالعاده از اکشن فیگورهای شخصیتهای جذاب و سینمایی که به جرأت میتوان گفت آرزوی جوانان زیادی است، طی سالیان تحصیل آقای غلامعلی جوان در مالزی با زحمت زیاد جمعآوری شده بود. به گفته ایشان شرکت هنگکنگی سازنده این اکشن فیگورها از هرکدام فقط 1000 عدد تولید و به نقاط مختلف جهان ارسال میکند و با این اوصاف میتوان برآورد کرد که هزینه زیادی برای جمعآوری چنین مجموعه فوقالعادهای صرف شده است.
اتاق آقای غلامعلی جوان، اما حال و هوای دیگری داشت، گویی دنیایی از مدرنیته و جوانی که میخواهد در دل نوستالژیها نفسی تازه کند، خود را به رخ بیننده میکشید. آنچه در این اتاق نیز با سایر قسمتهای خانه بیشباهت نبود ثبت و نگهداری خاطرات و نوستالژیهاست.
منبع: مجله منزل | نویسنده: سپیده نعمت زاده | عکاس: عرفان شریف نژاد