Chidaneh.com placeholder image

سفر به سرزمین رنگارنگ ترمه ها در خانه ترمه ایران

به قلم: لاله داورپناه

فضاهای اداری و تجاری : صبح یکی از آخرین روزهای زمستان ، با دوربین و سه پایه بر دوش ، از پله های ایستگاه ۱۵ خرداد  مترو بالا می روم و در حالی که از میان فریادهای صبحگاهی دستفروشان جوان و قدم های سریع مردم برای آغاز روزی پر از رزق و روزی عبور می کنم ، به سبزه میدان می رسم. اینجا دهانه ی اصلی بازار بزرگ تهران است. بازاری سنتی که با وجود گسترش پاساژ های مدرن و لوکس در چهارگوشه تهران ، همچنان نقش قلب تپنده اقتصاد بازار پایتخت را برعهده دارد. وارد خیابان اصلی بازار کفاشان که می شوم ، مغازه دارانی را می بینم که با حوصله و جدیت ، مشغول چیدن ویترین هایی با اجناسی متفاوت اند. تابلویی کاغذی بر دیوار یک مغازه توجهم را جلب می کند : « خانه ترمه ایران اینجاست» !!!

مطلب پیشنهادی : گشتی در بازار بزرگ تهران در روزهای پیش از نوروز

سرویس خواب بالسا

مغازه‌ی کوچکی است ، که از در و دیوارش ، انواع پارچه های ترمه آویخته شده. انواع سجاده و روبالشتی و رومیزی و حتی کیف و کفش ، همه چیز ترمه است. از مغازه دار جوان می خواهم که مرا به فروشگاه اصلی ببرد. با او به سمت یکی از کوچه های شرقی میروم و وارد فروشگاهی بزرگتر می شوم که همچنین دیوارهایش آکنده از ترمه است. در انتهای مغازه ، مرا سوار آسانسوری شیشه ای می کند ، به طبقه بالا می روم و احساس میکنم که از ماشین زمان خارج شده ام. دیوارها ، وسایل و صداها ، همه چیز به یکباره تغییر می کند. فضایی که وارد آن شده ام ، مرا به قلب فیلم های تاریخی طهران قدیم می برد.

از میان راهرو های با سقف کوتاه عبور می کنم تا به قلب این حجره تو در تو برسم. فضایی چهارسوق ، با دیواری هایی گلی و سفالی و سقف گنبدی آجرچینی با نورگیر شیشه ای بر قله اش. قفسه های کنار  دیوار ها ؛ پوشیده با ردیف های رنگارنگ پارچه های ترمه سرخ و سبز و آبی با خطوط ظریف و موزون طلایی است. معماری اینجا ، معماری سنتی بازار قدیم تهران است که با ویژگی های سنتی پارچه ها ، تناسب و هماهنگی کاملی دارد.

صدای چرخ های خیاطی و همهمه فروشندگان، بوی چای دارچینی و نان داغ ، فضای ذهن مرا پر می کند از هزاران عنصر کهنه ایرانی که سالهاست آنها را از نزدیک ندیده‌ایم. لوستر هایی شبیه فانوس های قدیمی در گوشه گوشه این حجره آویخته شده تا درخشش خطوط طلایی این پارچه های با اصالت و چشم نواز را دو چندان کند. برخورد مغازه داران بسیار گرم و صمیمانه ست. خنده هایشان از ته دل و جدیت در کارشان مثال زدنیست.

مطلب پیشنهادی : خانه ای در کیش با زیبایی های معماری ایرانی

وجود ابزارهای زندگی امروزی ، به سختی احساس می شود . همه چیز طوری چیده شده که باغ رنگارنگ این پارچه ها ، بیش از هرچیزی جهان دیدگان مراجعین را  آکنده کند. یکی از دیوارهای این چهارسوق رنگارنگ ، با ارسی چوبی بزرگی پوشیده شده که از پس شیشه های رنگارنگش ، فضای بیرون مغازه و بازار دیده می شود. درب بزرگ ارسی از چوب قطور کهنه ایست که کاشی های مربعی ای با نقوش حیوانی و نباتی است.

مطلب پیشنهادی : ارسی های دوست داشتنی را از خاطر نبریم!

فروشندگان جوان در همین ساعات ابتدایی صبح در تلاطم و جوش و خروش ، پارچه های زیبا و الوان ترمه را برای مراجعین ، قد می زنند و بر سر قیمت ها چانه می زنند. مراجعین عمدتا مشتریان ثابت این مجموعه اند یا از خرده فروشانی هستند که از سایر نقاط به اینجا آمده اند ، با دقت پارچه های زیبای ترمه را ورق می زنند تا طرح مطلوبشان را بیابند. از قضا عده ای فیلمبردار و صدا بردار آلمانی نیز در اتاقی دیگر ، مشغول ضبط فیلم برای شبکه zdf آلمان هستند. منتظر می مانم تا از اتاق بیرون بیایند تا سرکی در آن اتاق نیز بکشم.

مطلب پیشنهادی : با نقوش سنتی خانه خود را بی نظیر کنید

وارد اتاق که شدم سماور بزرگی را دیدم که پیرمرد شیرینی با عینکی درشت ، در جوارش ، سرگرم پر کردن ردیف بیشمار استکان های چایی است با دیدن من ، سریع استکانی چای پر میکند و با مهربانی به سویم دراز می کند. سلامم را پاسخ می گوید و مشغول کارش می شود. بر نیمکتی چوبی می نشینم و  در گوشه دیگری از اتاق ، دستان زحمت کش مادرانی را می بینم که با جدیت و هنرمندی ، مشغول دوختن و بافتن این پارچه های زیبایند. چرخ های خیاطی با صدایی نوستالژیک ، نقوش گل و بته را بر پیکر پارچه های ترمه می دوزند. خیاطان مهربان گاهی سر از پشت چرخ بر می دارند و لبخندی پرانرژی به سویم نشانه می روند. تمام دیوارها ، پر از تزئینات مختلف ترمه دوزیست و مرا میان هیاهوی نقوش ، می گرداند.

عکس هایم را که می گیرم ، متوجه اولین پرتوهای مهربان نور خورشید می شوم که از میان شیشه های رنگارنگ درب بزرگ چوبی وارد مغازه می شوند و رنگی دیگر بر پوست الوان پارچه های رنگارنگ ترمه می پراکنند. تصویر زیبایی که لنز دوربینم را نیز همچون چشمانم خیره نگاه می دارد.

مطلب پیشنهادی : نور طبیعی و تاثیر آن در معماری داخلی

از درب بزرگ ارسی که خارج می شوم قدم به بالکنی می گزارم که مرا به یکباره در زیر گنبد زیبای تیمچه رها می کند. در گوشه گوشه این بالکن طولانی که گرداگرد فضای تیمچه چرخیده ، حجره های مختلفی دیده می شود که اهالی بازار و مراجعین به آنها وارد و خارج می شوند. فضای آکنده از نور تیمچه ، ردیف کاشی های پر نقش و نگار و گچ بری های ظریف و سالخورده ، پیکر دیرین بازار را نشانم می دهد. صدای ناشی از تلاطم مردم و هیاهوی فروشندگان ، نه تنها آزار دهنده نیست ، بلکه بسیار لذت بخش و آرامش دهنده است. گویی میان قلب بازار ایستاده ام و هنوز احساس پیاده شدن از ماشین زمان را در خود حس می کنم.

مطلب پیشنهادی : طراحی دکوراسیون مغازه با کاشی های رنگارنگ

با فروشندگان و اهالی خانه ترمه ایران خداحافظی می کنم و به سمت دیگر تیمچه می روم تا از دور به این حجره دلنشین نگاه کنم. قابی در میان جهانی گردون آکنده از نور و رنگ. اینها عناصریست که می توان با آنها این مجموعه را از هر مغازه دیگری در تهران تمیز داد. از پله های کهنه تیمچه که پایین می روم ، دوباره سر بر می دارم و خبرنگاران آلمانی را می بینم که با شادی کودکانه ای دست از کار کشیده اند و همچو من مسحور این فضای سحر بر انگیز شده اند. به بازار بر می گردم و دوباره میان هیاهوی شهر ، به زمان حال باز می گردم. اما می دانم که رنگ ها و نورها و صداهایی که از خانه ترمه ایران بر تار و پود ذهنم نقش بسته اند ، تا مدتها در حافظه ام باقی خواهند ماند.

برای آشنایی بیشتر می توانید به پروفایل اهالی فن خانه ترمه ایران سری بزنید و با نمونه کارها و روش های برقراری ارتباط با آنها آشنا شوید. 

مطالب بیشتر: ۱۰ میز شام تحسین برانگیز ، به استقبال نوروز
کابینت آشپزخانه ، در انتخاب رنگ دقت کنید!
رنگ سبز جلوه طبیعت در دکوراسیون داخلی
جاذبه های گردشگری یزد و معماری کویری

نویسنده و عکاس : عرفان شریف نژاد | تحریریه چیدانه

واتس‌اپ تلگرام

دیدگاه کاربران
avina در تاریخ 27 اسفند 1393
فوق العاده اس واقعا مطلب عالی بود
sadeghkargar در تاریخ 11 مرداد 1394
خیلی عالی بود برای دیدنش باید حتما برم واقعا رفتن به این طور جاهایی حس خیلی خوبی داره.
lalehdavarpanah در تاریخ 17 مرداد 1394
سپاس از توجه و همراهی شما!

ثبت دیدگاه