معماران برجسته: امروزه صنعت نوظهور Architourism یا همان معماری برای گردشگری، یکی از پرطرفدارترین گرایشهای نوین در علم معماری و گردشگری است که سبب ایجاد پیوند تازهای میان این دو رشته شده است. در سالهای اخیر، موفقیت برخی آثار معماری در جذب گردشگران به شهرهای عمدتاً غیرمطرح و ناشناخته، موجب توجه جهانی به نقش معماری در رونق و توسعه گردشگری شده است؛ بهنحویکه موج عظیمی از تلاش برای بهخدمتگرفتن طراحان برای ایجاد آثار معماری گیرا و تماشایی در جهان به راه افتاده است که حاصل آن را میتوان علم میانرشتهای و شاخه جدیدی از معماری و صنعت توریسم با نام “معماری گردشگری" خواند. شاخهای که به جرأت میتوان گفت در ایران با توجه به معماری غنی گذشته کشورمان، چندان نوظهور نیست و تأثیرات آن را در صنعت گردشگری امروز بیش از بیش شاهد هستیم؛ بنابراین انتظار میرود معماری امروز ما با علم به این پیشینه غنی به نحوی شایستهتر در خدمت صنعت توریسم گام بردارد.به همین منظور در این مقاله از چیدانه قصد داریم همچون گذشته، دیدگاه جمعی از معماران برجسته کشور را درزمینه « رابطه بین معماری امروز ایران و صنعت توریسم » را با شما در میان بگذارد. با ما همراه باشید.
معماران برجسته ای که امروز در چیدانه به گفت و گو با آن ها پرداختیم:
گروه معماری آدمون: اﻣﺮوزه ﺗﻤﺎﻣﯽ اﺑﻌﺎد ﻣﻮﺟﻮد در زﻣﯿﻦ و ﺣﺘﯽ ﮐﻤﯽ ﻓﺮاﺗﺮ در ﻓﻀﺎی ﺑﯿﺮون از آن ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺻﻨﻌﺖ ﮔﺮدﺷﮕﺮی درآمدهاند و در این میان نمیتوان ﻧﻘﺶ مهم ﻣﻌﻤﺎری در دستهبندی جاذبههای ﮔﺮدﺷﮕﺮی را ﻧﺎدﯾﺪه ﮔﺮﻓﺖ. در ﺣﻘﯿﻘﺖ ﮔﺮدﺷﮕﺮی به شکل امروزی اﺑﺘﺪا ﺑﺮ پایه ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸﻮرﻫﺎ در اروپا روﻧﻖ ﮔﺮﻓﺖ. همین جاذبههای ﻣﻌﻤﺎری ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻪ ﮔﺮدﺷﮕﺮان ﻣﺮﻓﻪ و ﺳﭙﺲ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﺮدم را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﻮد ﺟﺬب ﮐﺮدﻧﺪ.
اﻣﺮوزه توسعه ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺑﺮ پایه ﺗﺒﻠﯿﻎ جاذبههای ﻣﻮﺟﻮد یک مقصد و ﺗﻼش ﺑﺮای اﯾﺠﺎد تجربههای مثبت و خاطرهانگیز برای گردشگر ﺻﻮرت میگیرد؛ بنابراین مسلم است که ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ طراحی معماری و تجربههای جدید از فضاهای تأثیرگذار مدرن، یکی از راهحلهای اﺻﻠﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ در این صنعت اﺳﺖ. در اﺻﻞ، ﮔﺴﺘﺮش ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺑﺪون بهرهگیری از ﺧﻼﻗﯿﺖ ﻣﻌﻤﺎری، اﻣﺮی دشوار و دیربازده است.
در چیدانه بیشتر بخوانید: مردم واری در معماری ایرانی، دیدگاه معماران برجسته!
ﻫﺮﭼﻨﺪ در اﯾﺮان ﻫﻨﻮز ﺑﻪ ﻣﻌﻤﺎری ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺑﻪ ﺷﮑﻞ حرفهای ﻧﮕﺎه ﻧﺸﺪه اﺳﺖ، اﻣﺎ همانطور ﮐﻪ میدانیم جاذبههای تاریخی ﻣﻌﻤﺎری، در ﺻﺪر جاذبههای ﮔﺮدﺷﮕﺮی اﯾﺮان قرار دارد؛ بهطوریکه اﯾﺮان ازنظر آﺛﺎر ﺗﺎرﯾﺨﯽ در ﺑﯿﻦ ده کشور اول دﻧﯿﺎ ﻗﺮار دارد، ولی متأسفانه میبینیم ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﻣﻌﻤﺎری ﺳﻨﺘﯽ اﯾﺮان و ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺪرن ﻣﺎ ﺷﮑﺎﻓﯽ ﻋﻤﯿﻖ به وجود آمده است؛ بهطوریکه میتوان ﮔﻔﺖ که این ﻣﻌﻤﺎری مدرن بهجز چند مورد خاص ﺑﺮای ﮔﺮدﺷﮕﺮان ﺟﺬاﺑﯿﺘﯽ ﻧﺪارد؛ بنابراین آﻧﭽﻪ ﺿﺮوری به نظر میرسد تکیه ﺑﺮ اﺑﺰار ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪ و اﺻﯿﻞ ﻣﻌﻤﺎری اﯾﺮاﻧﯽ و طراحی فضاهایی الهامبخش، تأثیرگذار و خاطرهانگیزِ برآمده از تاریخ کهن ایران و همراستا با معماری امروز جهان اﺳﺖ که بهنوعی بهعنوان ارزشافزوده ﮔﺮدﺷﮕﺮی بهویژه ﮔﺮدﺷﮕﺮی معماری مورد استفاده قرار میگیرد.
دفتر معماری اکنون: « توریسم آخرین بلایى است که تمدنهای زنده را تهدید میکند» داریوش شایگان | آسیا در برابر غرب
وقتیکه صحبت از معمارى گردشگرى یا (Architourism) میشود، میتوان دو گونه نگاه را از آن مراد کرد:
تردید دارم که نگاه دوم (که مراد اصلى این بحث به نظر میرسد) بهواسطه « معمارى امروز ایران» بخواهد و بتواند رابطهای مستقیم با صنعت توریسم ایجاد کند، هرچند ما در دنیایى به سر میبریم که منطق این یا آن، جانشین هم این هم آن شده است، پس هم معمارى بومى، اقتصادى و کارکردى را میخواهیم و هم « جاذبه داشتن» ، « جهانى بودن» و جذب توریست را! اما با فرض محال که بتوان تعریف و شاکله مشخصى براى آن قائل شد، « معمارى» ، امروز در این سرزمین سرگرم امتزاج و ترکیب تفکرات شخصى، محدودیتهای محیطى و بازیابى کیفیات قابلدرک از آثار تحسینشده دنیاى امروز است.
این مجاورت و همزمانى محدودیت و امکان، تجربه و تهدید، جسارت و سبکسری، پیچیدگى و خامدستی، گاه منجر به تولید و ساخت آثارى میشود که در پیشفرض جغرافیاى ناشناخته ایران، اندکى حیرت و تحسین را در پى دارد؛ حیرتى زودگذر، ناپایدار، وصلهای و درعینحال منعطف، نامأنوس و امیدبخش، اما هنوز نه آنگونه ریشهدار، ماندگار و گسترده که خاطرات ما را از تجربه مشترک جمعى در فضایى مأنوس رقم بزنند!
مسیر پرهیجان و نیمه پالوده معمارى امروز ما (یا بهتر بگویم تک بناهایى که با اغماض میتوان آنها را در دامنه مشترکى از کیفیت، خلاقیت و تحقق یافتن جا داد) اگر بتواند پس از هیجانزدایى و تدوین مفاهیم پایه به گفتمان غالب معمارى امروز« ایران» بدل شود کارى کرده است کارستان و بهخودیخود آبستن فضاهاى معمارى و شهرى خواهد بود که پس از پاسخگویى به مقتضیات درون دیسیپلین و سربلند شدن میتوانند بسترى براى تعاملات و ادراک متقابل بیشتر ازجمله گردشگران باشند.
همچنین نباید از یاد برد که بیشترین بناهاى موفق معمارى در دو دهه اخیر خانه، ویلا و یا فضاهاى کوچک و خصوصى بودهاند که کمتر فرصتى را براى تعامل عمومى میآفرینند، کمبود پرداختن به بناهاى عمومى و شهرى را میتوان در استقبال کمنظیر از « پل طبیعت» بهعنوان تنها بناى شهرى معمارانه عمومى شاخص مشاهده کرد. از سوى دیگر نگاه اول نیز آسیبهای خود را به دنبال دارد: موزه، هتل، سایتها و دهکدههای توریستى « جزیرههای تنهایى ردههای فرهنگى» هستند! از نگاه من آنها بیشتر از تقارب، غربت میآفرینند؛ اشیاء، بناها و مفاهیم را انتزاعیتر و درنتیجه دستنیافتنیتر و ناملموستر میکنند. به قول پل والرى « موزه بارزترین وجه بیگانگى هنر است» و « توریست شتابزده و پراکنده و سرشار از خواستههای متضاد» در جستجوى آن.
در چیدانه بیشتر بخوانید: چگونه هویت ایرانی را در معماری داخلی امروزی بیاوریم؟
موزهها را براى او میسازند، هتلها را براى او برپا میکنند، معبدها را براى او به نمایش میگذارند و مقدسات را براى او بیسیرت میگردانند. توریست میخواهد همهچیز را زودتر به دست آورد؛ بازنمایى چنین تفکرى در معمارى و فضاى شهرى که میخواهد با بیحوصلگی و بدون گذر زمان میوه بازدیدکنندگان بسیار را بچیند: برخوردى دورگه، هیجانى، پرهزینه، رادیکال، فرامقیاس و … و درعینحال زودهضم، در دسترس و تا حدودى عامیانه است، چراکه توریست میخواهد هر چه زودتر ببیند، بهره گیرد، ببرد و به خانه بازگردد!
این نوع نگاه به شهر و فضاهاى آن اگر تبدیل به وجه غالب و یا حتى توصیهشده گردد میتواند فضاى معمارى را پرآسیب، متشنج، متظاهر و متضاد نماید، البته در دنیایى که به گفته کارل مارکس « همهچیز آبستن ضد خویش است» شاید بتوان به این تضاد عادت کرد، چراکه ما حلقه اتصال فرهنگ با زندگی خویش را گسستهایم، همهچیز گنگ و مهمل است، اما هیچچیز تکاندهنده نیست؛ زیرا همگى به همهچیز عادت کردهاند!
در پایان، آلترناتیو من براى ایجاد رابطه میان معمارى و توریسم فضایى است که در پى پاسخ به نیازهاى اساسى خود و با کمک استقبال مخاطبان محلى و لزوماً بهمرورزمان توجه توریستها را هم به خود جلب خواهد کرد، در غیر این صورت آنچه پرهیجان و ناگهانى میآید، ناگهان هم محو میشود، چراکه « انسان امروز از آنچه فردا دوست خواهد داشت بیخبر است».
گروه معماری موج نو: معماری و توریسم همواره رابطه نزدیکی را در طول تاریخ تجربه نمودهاند. امروزه صنعت توریسم یکی از مهمترین صنایع دنیاست و نقش مهمی در اقتصاد و اشتغال دارد. صنعت توریسم صنعتی پویا و رو به رشد به حساب میآید. محیط طبیعی، بستر، اقلیم، فرهنگ و گوناگونی آن، نقش مهمی در جذب توریست و انتخاب مقصد خواهد داشت؛ پارامترهایی که بدون واسطه در شکلگیری معماری نقش بنیادی دارند.
اگر معماری را به عنوان تولید فرهنگی، تفریحی، بهداشتی و درمانی و… در نظر بگیریم صنعت توریسم در مقابل مصرفکننده فرهنگ، تفریح و خریدار سلامت خواهد بود. با توجه به تغییرات گسترده اقتصادی، تکنولوژیکی، فرهنگی و روابط اجتماعی و تأثیرپذیری صنعت توریسم از آنها همواره نیاز به بازتعریف طراحی فضاهای زندگی احساس خواهد شد. در این راستا طراحی معماری و شهری خلاقانه و مبتنی بر روابط جدید اجتماعی و گسترش تکنولوژیهای نو، گفتمان اهمیت بناهای تاریخی، تکامل تدریجی بافت منطقه و مراقبت از آنها و گاهی تغییر کاربریشان بهعنوان میراث فرهنگی ضروری است.
در چیدانه بیشتر بخوانید: اختلاف سلیقه مردم و معماران در طراحی ، چرا؟!
از معماری بهعنوان ثروت فرهنگی در جذب توریست یاد میشود. هرچه به این تولید فرهنگی عمیقتر نگریسته شود و برگرفته از اقلیم، زمینه و فرهنگ منطقه باشد نتیجه حاصل از آن غنای صنعت توریسم در آن منطقه خواهد بود. اینها بخشی از چالشهایی است که رابطه نزدیک و دوسویه معماری و گردشگری را معنا میبخشد، اما این موضوع دارای ریشههای گسترده و قابلبررسی در بخشهای گوناگون است.
برای اینکه بتوانید پروژه ی خود را در بخش پروژه های برجسته چیدانه با نام خودتان ثبت کنید کافی است، عکس پروژه و مشخصات خود را به تلگرام چیدانه 09035550148 ارسال کنید. اهالی فن چیدانه مکانی است که معماران و متخصصان حوزه ساخت و دکوراسیون داخلی می توانند عضو شده و پروژه های خود را به نمایش بگذارند. اگر شما هم صاحب کسب و کاری در این زمینه هستید، هر چه سریع تر دست به کار شوید و پروژه ی خود را با مردم ایران به اشتراک بگذارید.
منبع: مجله منزل |نویسنده: ثمینا فراهانی| تحریریه چیدانه