معماران برجسته: مدتهاست که شاهد نبردی نابرابر میان دیدگاههای زیباییشناختی معماران و سلیقه عمومی جامعه در ساختوسازهای مختلف کشور هستیم. «سلیقهای» وام گرفته شده و غالبا بیهویت که نبض شهرمان را در دست گرفته است. روزانه شاهد رشد ابرساختمانهایی بیهویت با زیبایی سطحی و تصادفی هستیم که ساختمانهای ارزشمند در کنار آنها به چشم نمیآید و یا به اصطلاح بازاریشان «بفروش» نیستند! واقعیت این است که امروزه معماری نه به عنوان یک کالای فرهنگی تامل برانگیز، بلکه به عنوان یک کالای اقتصادی و سودآور در اذهان عمومی نقش بسته است. به این ترتیب در طول زمانی که در فضای شهری سپری میکنیم هیچ تاثیری از محیط نمیگیریم و روحمان خستهتر از قبل به کنج خانههای نه چندان بهتر از نماهای کلیشهای و التقاطی پناه میبرد. واقعیت این است که وقتی از معماری صحبت میکنیم، درواقع منظور رویکردی زیباییشناسانه است که حداقل اصول پایه و استانداردهای زیبایی و کیفی را رعایت میکند، التقاطی و کلیشهای نیست و هویت نیز دارد. معماری که به زندگی جامعه شکل میدهد در روح نسلهای آینده نیز تاثیر میگذارد. آنچه امروزه در معماری اهمیت دارد و میزان سلیقه عمومی را در هنر و مباحث زیباییشناختی بیشتر میکند، کالبدی که در آن زندگی میکنیم و روح فضایی است که فرزندان ما در آن بزرگ میشوند و جامعه آینده ما را میسازند؛ جامعهای که مصرفکننده نهایی یک معماری است و اگر این مصرفکننده نهایی به این ساختوساز کلیشهای و بیهویت راضی نباشد و به دنبال فضایی باشند که حداقلهای اصول زیباییشناسانه را دارد، سبب میشود سازندگان نیز به این سمت روی بیاورند و در نهایت هم بالارفتن سلیقه بصری و سواد زیباییشناسانه در جامعه حاصل شود.
به همین منظور در این مطلب از چیدانه قصد داریم تا دیدگاه جمعی از معماران برجسته کشور در زمینه " اختلاف سلیقه میان خواسته عمومی مردم و معماران" را با شما در میان بگذارد. با ما همراه باشید.
معماران برجسته ای که امروز در چیدانه به گفت و گو با آن ها پرداختیم:
بابک مطلب نژاد: هرگز با کارفرمایانم اختلاف سلیقه نداشتهام! زیاد شنیدهایم که سلیقه، منطقپذیر نیست، اما شکلگیری و تغییر سلیقهها در فرایندی صورت میپذیرد که منطقی مشخص و قابل پیشبینی بر آن حاکم باشد. شکلگیری یا تغییر سلیقهها در هر جامعه، بسته به سرعت تحولات فرهنگی و اجتماعی، طی دورههای زمانی گوناگونی روی میدهند، ولی سلیقه فرد میتواند در مدتزمان کوتاهتری نسبت به کلیت جامعه تغییر یابد. هرچند زیبا دانستن هرچیزی توسط فردی تا حد زیادی به سلیقه شخصی او ارتباط دارد، اما بخش عمدهای از حس زیباییشناسی یا احساس رضایت، نتیجه فکری خودآگاه یا ناخودآگاه مطلوب دانستن (که بستگی زیادی به دانستهها دارد) است؛ برای مثال اینکه کسی بداند که رنگهای سبز و زرد برای لباس هماهنگاند یا به اصطلاح به هم میآیند، میتواند موجب مطلوب دانستن یک لباس برای پوشیدن باشد که بخشی از زیباییشناسی و سلیقه یک فرد را تشکیل میدهد.
یکی از دلایلی که گاهی شاهد نشانههایی از اختلاف سلیقه بین معماران و مردم هستیم، تفاوت در دانستههای آنهاست که به میزان زیادی ناشی از کمبود گفتگو بین طراح و کارفرما ( معمار و مردم ) خواهد بود. فاصله میان خواسته معماران و سلیقه مردم، زمانی اهمیت خواهد یافت که یکی از مردم برای معمار، جایگاه کارفرما را پیدا کند و هماهنگی دو سلیقه یا به عبارتی، همراستایی آنها نیز ضرورت یابد.
در چیدانه بیشتر بخوانید: معماران برجسته ایرانی از اثر معماری بر سبک زندگی می گویند!
برای آنکه از نظر معمار و کارفرما، موضوعی به شکل مشترک، مطلوب گردد، لازم است که هردو، خواستهها، اهداف و دانستههای مشترکی نسبت به موضوع داشته باشند. مدیریت و برنامهریزی برای گفتگو در این خصوص و تفاهم بر سر ویژگیهای« طرح مطلوب» هم بر عهده معماران خواهد بود. بنا بر تمامی این صحبتها، معمار باتجربه و هوشمند، گوش شنوای خواسته، نیاز و رویاهای کارفرمای خود بوده و برای همراستایی توقعات از یک طرح، در مورد افکار، بایستهها و دانستههایش از موضوع پروژه با کارفرما «گفتگو» میکند. اگر چنین شرایطی با گفتگوی صادقانه تحقق پذیرد، خواستههای معمار و سلیقه مردم با هم اختلافی نخواهند داشت.
پرشیا قره گزلو: تاریخ معماری جهان از شرق تا غرب، سیری تکاملی داشته است. این تسلسل از تخت جمشید تا نقشجهان و تبلور معماری دوره قاجار در مسجد سپهسالار تهران دیده میشود. با ورود مدرنیسم به ایران در دهه سی و چهل شمسی، گسستی در معماری ایران ایجاد شد که معماران آموزشدیده ایرانی در غرب، آن را بهسرعت جایگزین نوعی از معماری بومی مدرن کردند که ناشی از آگاهی تاریخی معماری ایران نسبت به دورههای تاریخی آن و سطح آموزش بالا است.
به دلیل ظهور مدرنیسم، موضوعات انسان، مقیاس و نیازهایش موردتوجه قرار میگیرند و تزئینات نیز بهطور کل حذف و یا کمرنگ میگردد؛ بنابراین گونهای از معماری در سطح وسیعی در تهران و شهرهای بزرگ رواج مییابد که شامل این اصول بوده و موردتوجه مردم نیز قرار میگیرد. بهسرعت و با ظهور پستمدرنیسم و انتقادهای معماران نسبت به حذف تاریخ از معماری، آنچه برای صحنه معماری ایران به خصوص در دوره پس از جنگ و سازندگی باقی میماند، تقلیدی مضحک از این پستمدرنیسم تاریخگراست که همراه با تجددگرایی به نقوش نوعی از معماری تاریخی غرب و تلفیقی از روم و یونان میپردازد. این سبک نیز بی آنکه ریشههای ورود آن را بشناسیم به سلیقه عمومی مردم تبدیل میشود. مردم آنچه را که میبینند و میشناسند بهعنوان آنچه دوست دارند، سلیقه خویش مینامند. مفهوم سلیقه با آموزش گرهخورده است.
در چیدانه بیشتر بخوانید: مردم واری در معماری ایرانی، دیدگاه معماران برجسته!
سالهاست که مدارس ما به کودکان و نوجوانانمان ارزشهای فرهنگی و معماری ایران و غرب و روند و سیر تاریخی رشد آن را آموزش نمیدهند. زیستن در فضایی که اصول آنها کیفیت و زیبایی است، مستلزم آموزش زیبایی و کیفیت است. همچنان که شناخت هنر، موسیقی و زیباییشناسی، مستلزم آموزشی از سطوح پایه است. تفاوت سلیقه مردم و معماران در نبود این آموزش عمومی بسیار عمیق شده است. یکی از مهمترین کارهایی که معماران بهعنوان بخشی از مجریان و تولیدکنندههای اندیشههای فرهنگی، باید به آن بپردازند، یافتن نقشی در صحنه آموزش عمومی است.
فاطمه تاجیک: در جامعه امروز ما، میان آنچه معماران طراحی میکنند و آنچه موردپذیرش مردم است، شکافی کموبیش عمیق وجود دارد. عوامل متعددی بر شکلگیری و تداوم این فاصله، اثرگذار بودهاند؛ از آن جمله میتوان به عدم وجود زبان مشترک میان معماران و مردم اشاره کرد. ذائقه مردم و ساختمانسازی امروز به ارزشهای در دسترس و کلیشهها رضایت داده و باور کرده است که معماری نمیتواند چیزی فراتر از این باشد.
اختلاف در نگاه این دو طیف به مقوله معماری، سبب شده که معماری صرفاً به ساختمانسازی تقلیل پیدا کند و به همین دلیل در شهر با ساختمانهایی روبهرو هستیم که فاقد ارزشهای زیباییشناسی و فضاهای انسانمدار هستند. در نگاه مردم بهطور عام اصالت درونی معماری و اهمیت تأثیر فضای واجد ارزش معماری بر تربیت نسل، فراموش شده و اینجاست که ضرورت آموزش عمومی در حیطه معماری اهمیت مییابد. در این مسیر، رسانه میتواند بسیار راهگشا باشد. ارتقای دانش عمومی، ارائه تعریف صحیح از معماری و تأکید بر تخصصی بودن این حوزه در رسانههای فراگیر و نه رسانههای تخصصی حوزه معماری میتواند بر آگاهیبخشی جامعه تأثیرگذار باشد.
در چیدانه بیشتر بخوانید: چگونه هویت ایرانی را در معماری داخلی امروزی بیاوریم؟
از سوی دیگر، درک تفاوت میان سلیقه و نیاز کاربر ازجمله نکاتی است که معماران باید به آن توجه کنند. درک نیازها و خواستههای کاربران در طراحی معماری اهمیت زیادی دارد، اما زمانی که بحث سلیقه مطرح میشود، باید به این نکته ظریف توجه کرد که سلیقه، میان دو یا چند انتخاب صحیح صورت میپذیرد؛ درحالیکه ما انواع بدعتها را سلیقه مینامیم و خود را ملزم به «احترام به سلیقه کاربر» میدانیم. ارائه گزینههای صحیح و حق انتخاب دادن بر اساس ذائقه کاربر میتواند منجر به سلیقهسازی برای مردم شود. و در آخر نیز اشاره به این نکته ضروری به نظر میرسد که ازآنجاکه توقع داریم هنرمند، فراتر از زمان خویش بیندیشد، آیندهنگر باشد و ایدههای نو بیافریند، حدی از اختلاف نظر میان معماران و مردم طبیعی است و نباید انتظار تطابقی صددرصدی داشته باشیم.
برای اینکه بتوانید پروژه ی خود را در بخش پروژه های برجسته چیدانه با نام خودتان ثبت کنید کافی است، عکس پروژه و مشخصات خود را به تلگرام چیدانه ۰۹۰۳۵۵۵۰۱۴۸ ارسال کنید. اهالی فن چیدانه مکانی است که معماران و متخصصان حوزه ساخت و دکوراسیون داخلی می توانند عضو شده و پروژه های خود را به نمایش بگذارند. اگر شما هم صاحب کسب و کاری در این زمینه هستید، هر چه سریع تر دست به کار شوید و پروژه ی خود را با مردم ایران به اشتراک بگذارید.
منبع: مجله منزل |نویسنده: ثمینا فراهانی| تحریریه چیدانه