منبع: مجله منزل | نویسنده: فاطمه افشاریان | عکاس: استودیو پر | تدوین ویدئو: معین قوی | میزبان: رضا عابدینی سُهی، جهانگرد و سفیر کمپین #یکی_هستیم
خانهاش رنگ و لعاب خانههای ژورنالی امروزی را ندارد، نه از مبلمان مدرن شستهورفته با رنگهای پاستلی خبری هست و نه از زرقوبرق کلاسیکهای وارداتی. اینجا خانهای است از او و برای او. قرار نیست با دیدن این فضا بهبه و چهچه کنم که البته میکنم؛ قرار است او در اینجا خودش را زندگی کند. آری، دنیای بزرگ رضای قصه ما در یک مأمن کوچک جمع شده که هر نقطهاش برای او سفرنامهای از جهانگردیها، حکایتی از ناگفتهها و دروازهای برای سفر به درون اوست.
رضا عابدینی سُهی، متولد شهریور 59 و مهندس نساجی است؛ کسی که بهجرئت میتوان او را جهانگردی صلحجو نامید، اکنون در اتاقی از خانه پدریاش زندگی میکند که چیدمان و محتویات آن دقیقاً انعکاسی از روزهای زندگی اوست. به تاریخچه زندگی او که نگاه میکنم متعجب میشوم از اینهمه اندوخته ارزشمند در جوانی 36 ساله؛ اندوختههایی که فراتر از دغدغههای زندگی یک فرد معمولی است، اندوختههایی که حاصل سفرهای ایرانگردی، پیادهرویهای جهانگردی و مهمتر از همه اینها حاصل مسئولیتی اجتماعی است که او برای خود برگزیده است.
وقتی درباره فضای زندگی رضا به گفتگو با او مینشینم، حرفهای جالبی از زبانش میشنوم. رضا معتقد است «هر خانه یک صاحبخانه و هر صاحبخانه یک داستان دارد». این جملهاش مرا یاد نقلقولی از یک نویسنده میاندازد که مدتی پیش خواندم: «میگویند دیوارهای خانه، چیزی از انسانهایی که در آن زندگی کردهاند در خود حفظ میکند؛ چیزی از رفتار، حرکات و گفتوگوهایشان. خانههایی که انسانهای خوشبخت در آن زندگی میکنند نشاطانگیزتر از خانههای افراد نگونبخت است». خانه رضا هم داستانهای خودش را دارد؛ داستانهایی که چیزی جدا از وجود رضا نیستند.
«من اعتقاد دارم هر خانه نمایانگر روح صاحبخانه است و شخصیت او را به نمایش میگذارد؛ به همین دلیل همیشه انتخاب چیدمان خانه اهمیت بالایی برایم داشته است. این حساسیتی که من در انتخاب ظاهر و زیبایی، آرامشبخشی و همسویی خانه با روحم دارم در چیزهای دیگری مثل انتخاب ماشین و … ندارم».
رضا از کودکی به سفر علاقه بسیاری داشت: «تنتن کاراکتر موردعلاقه من در کودکی بود و شاید مشوق اصلیام برای سفر کردن و کولهگرد شدن». او بهواسطه سفرهای بسیاری که داشته مجموعهای را گرد آورده که هرکدام از آنها برای او خاطرهای از سفرهایش است. هر چیزی که در اتاقش میبینیم از جایی آمده است: یادگاریهایی از کمپینهای طبیعتگردی ایران، شمشیری از چین، کوزهای از ابیانه، مجمعی از افغانستان، مجسمهای از بولیوی، چاقویی از لائوس، مجسمه شیوا از هند و… .
وقتی وارد اتاق رضا شدم در کنار همه مبلمان و جزئیاتی که بررسی تکتکشان زمانی طولانی میطلبید، چهرههایی به من خوشآمد گفتند که هرکدام از رنگ، سن و نژادهای مختلفی روی دیوار قاب شده بودند. برایم جالب بود، گویی به جمعی وارد شده بودم که همه دستشان را به نشانه ابراز صمیمیت بالا برده بودند که بگویند: غریبه نیستی، غریبه نیستم، ما همه یکی هستیم!
«این عکسها یادگار سفرهای من هستند، لحظههایی که فقط من آنها را ثبت کردم و هرکدام مرا به روزهایی میبرند که در این سفرها تجربه نمودم. عکس آن کودک خندان سیاهپوست برایم فقط یک عکس نیست، داستان رفتن به آنجا و دیدن آن کودک و ارتباطم با اوست».
رضا به سپردن طراحی خانه به دست طراح اعتقادی ندارد، او میگوید هرکسی باید بنا بر شخصیت و روح خود، خانهاش را طراحی کند و تقلید از چیدمانهای آماده و طراحیشده توسط دیگران، هویتی از جنس تو به خانه نمیبخشد. «وقتی خانهای را برای خودت طراحی میکنی که حتی از نگاه دیگران، بد و غیراصولی به نظر میرسد، اصولی که خودت ساختهای بهترین چیزی است که میتواند گواه این باشد که اینجا خانه توست؛ برای مثال شاید شلوغی از نگاه تو زیبا باشد، اما از نگاه دیگری نه. مهم این است که تو به خانهات اهمیت دهی و آن را بهگونهای بسازی که خودت دوست داری و با آن احساس آرامش میکنی، چراکه این تویی که بیشترین ساعات عمرت را در آنجا به سر خواهی برد».
کمپین “یکی هستیم" را رضا عابدینی سُهی پایهگذاری کرده؛ کمپینی که معتقد است «تفاوت داریم اما اختلاف نه». بهزعم او همه ما انسانها علیرغم تفاوتهای دینی، فرهنگی، نژادی و غیره، در نهایت یکی هستیم. «فلسفه یکی هستیم تنها شامل انسانها نمیشود، بلکه همه وجوه زندگی را در برمیگیرد؛ برای مثال در فلسفه شرق، خوب و بد یکی خوانده میشوند و بنا بر آن، این ذهن ماست که اتفاقات و شرایط را به دو دسته خوب و بد تقسیمبندی میکند».
رضا معتقد است که در خانه و چیدمان آن نیز این یکی بودن، نمود پیدا میکند. «اینکه از دیدن یک فضا لذت میبریم، الزاماً به خاطر تکتک اجزای آن نیست، بلکه به خاطر وحدتی است که در مجموع حس میشود».
وقتی بحث از یکی بودن در خانه شد، یاد تصویری افتادم که اخیراً در استوری اینستاگرام گوگل دیدم؛ تصویری از انوشه انصاری (زن فضانورد و افتخارآفرین ایرانی) با نقلقولی از او: «این خطوطی که ما بر روی نقشههای جغرافیایی میکشیم از فضا دیده نمیشوند. همهچیز به هم وصل و یکپارچه است. اینجا تنها یک خانه است».
در پایان نیز این مژده را به مخاطبان همیشه همراه مجله منزل میدهم که ما به همراه رضا عابدینی سفری درونشهری را آغاز کردهایم. به خانههایی میرویم که از روح صاحبخانههایشان برخاستهاند، صاحبخانههایی از قشر فرهیخته و هنرمند کشورمان! سفری که در آن حکایت آدمهاست که حکایت خانهها را برایمان دلنشین و خواندنی میکند. قسمت اول را از خانه و داستان خود رضا شروع کردیم و در ادامه داستانهای جذاب دیگری داریم که برایتان روایت خواهیم کرد.
در این ویدئو رضا اندکی از خودش و نگاهش به «خانه» برای ما می گوید، تماشای آن را از دست ندهید:
«روایت خانه» را می توانید در مجله منزل دنبال کنید. برای تهیه این مجله به کیوسک های روزنامه فروشی سر بزنید یا نسخه آنلاین آن را از سایت های طاقچه، فیدیبو یا پرس ریدر خریداری نمایید.
به کانال تلگرام چیدانه بپیوندید!