روایت یک برزخ زنانه از ترس خرچنگ‌های مردابی

روایت یک برزخ زنانه از ترس خرچنگ‌های مردابی

فیلم ابلق

همانطور که در فیلم‌ دکورهای پیشین چیدانه اشاره کرده‌ایم، یک طراح صحنه حرفه‌ای باید سینما را خوب بشناسد. بداند که تنها ابزار کار او تصویر است و باید این فضاسازی را از کجا شروع کند، چگونه روایت کند و از چه مسیری به نقطه پایان برسد تا با زبان تصویرر تمام حرفش را گفته باشد. اگر سینماباز باشید و آثار نرگس آبیار را دیده باشید حتما می‌دانید که آبیار، کارگردانی برآمده از ادبیات است. او تصویر را به خوبی می‌شناسد و با انتخاب یک تیم طراح صحنه کاربلد ناگفته‌هایش را در صحنه‌پردازی‌ها می‌گنجاند. فیلم «ابلق» آخرین ساخته نرگس آبیار است که در حوزه طراحی صحنه و انتخاب لوکیشن به اوج پختگی خود رسیده است. با ما باشید تا با دید دقیق‌تری به بررسی جزئیات صحنه فیلم «ابلق» بپردازیم.

فیلم نت

درباره «ابلق»

نرگس آبیار همانند بسیاری از کارگردانان زن سینمای ایران دغدغه زنان را دارد. هرکدام از چالش‌هایی که یک زن در اجتماع تجربه می‌کند می‌تواند موضوعی ناب برای ساختن یک فیلم عالی و آموزنده باشد. آبیار همانند فیلم «شیار 143» و «شبی که ماه کامل شد»، در «ابلق» نیز آسیب‌پذیری زنانی را روایت می‌کند که به دلیل صلاحدید جامعه ناچار هستند در برابر آزارهای جسمی و روانی سکوت کنند و دم برنیاورند. البته که در این مطلب هدف ما بررسی فیلم از نگاه معمارانه است و به درست و غلط آموزه‌های فیلم و نقد اجتماعی آن کمتر می‌پردازیم. جالب است بدانید که ابلق، نامزد سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرده است.

بیشتر بخوانید:

فیلم سینمایی ایرانی ابلق

خلاصه «ابلق»

راحله «الناز شاکردوست» به همراه همسرش علی «هوتن شکیبا» و دختر کوچکش در یک از محله‌های حاشیه‌ای تهران زندگی می‌کنند. شوهرخواهر علی «بهرام رادان» فردی است که یک کسب و کار خانگی را برای خانم‌های محله ایجاد کرده است. او فردی هیز است و نگاه ناصوابی نسبت به راحله دارد. رفتارهای او و مزاحمت‌هایش برای راحله باعث می‌شود حرف‌هایی پشت سر او در محل ایجاد شود. در نهایت مشخص می‌شود که بهرام رادان به تمامی زن‌های محل نظر نادرست داشته و تصمیم می‌گیرند نسبت به رفتارهای او اعتراض کنند و …

طراحی دکوراسیون فیلم ابلق

عوامل «ابلق»

  • نویسنده و کارگردان: نرگس آبیار
  • طراح صحنه: محمدرضا شجاعی
  • بازیگران: الناز شاکردوست، هوتن شکیبا، مهران احمدی، بهرام رادان، گلاره عباسی، گیتی معینی

هوتن شکیبا

یک قاب و دو شهر

آبیار عاشق دید کل‌نگرانه دوربین است. او از بالا به شهر نگاه می‌کند، به خانه‌ها، به آدم‌ها و دغدغه‌هایشان. سپس وارد شهر می‌شود و مخاطب را با جزئیات و حاشیه‌ها درگیر می‌کند. او قرار است مانند یک میزبان دست مای بیننده را بگیرد و در محله بچرخاند و با تک تک آدم‌ها آشنا کند. آبیار می‌داند که معرفی صحنه‌ها و لوکیشن‌ها می‌تواند به مخاطب در درک هرچه بهتر قصه کمک کند.

ابلق در یک محله فقیرنشین اتفاق می‌افتد. محله‌ای که مثل یک وصله ناجور دقیقا در میان برج‌های سربه فلک کشیده و پاساژهای تجاری و زرق وبرق‌های پایتخت واقع شده است. گویی که این محله از تمام تهران جدا افتاده و در بسیاری از سکانس‌ها شاهد کنار هم قرار گرفتن زندگی درویشانه ساکنان این محله و آسمان‌خراش‌های تجملاتی شمال شهر تهران هستیم.

بهران رادان

آبیار

ایرانی

فیلم ایرانی

فیلم سینمایی ابلق

فیلم سینمایی ایرانی

مثلا در این سکانس می‌بینیم که چرخ و فلک پارک بزرگی که در پشت محله واقع شده است در بک‌گراند قرار دارد و جلوی آن چرخ و فلک دستی قراضه‌ای هست که در محله می‌چرخد. یا در صحنه‌ای دیگر خراب‌آبادی که در غم و اندوه فرو رفته را در یک سمت اتوبان می‌بینیم و تضاد آن با برج‌های بلندی که در سمت دیگر اتوبان واقع شده‌اند و شهربازی بزرگی که همیشه صدای جیغ و شادی از آن به گوش می‌رسد را به خوبی حس می‌کنیم و این فاصله طبقاتی که آبیار تمام آن را در یک تک‌قاب گنجانده بیش از پیش برای مخاطب ملموس می‌شود.

طراحی صحنه

طراحی دکوراسیون فیلم

دکوراسیون فیلم ایرانی

قاب زیبای دیگری که این تضاد طبقاتی را به مخاطب یادآوری می‌کند استفاده کردن از بنرهای بزرگ تبلیغاتی شهرنشینان در خانه و زندگی حاشیه‌نشینان است. نشان دادن زندگی فقیرانه کاراکترهای داستان در سایه زندگی مرفه بالاشهرنشین‌ها در کادرهای هنرمندانه‌ای اتفاق می‌افتد و این نوع نمایش و وسواس در انتخاب لوکیشن توسط تیم طراحی صحنه بسیار قابل تحسین است.

نرگس آبیار

خانه علی و راحله

همه چیز از یک کتک‌کاری در خانه علی شروع می‌شود. علی که راحله را بسیار دوست دارد با او بدرفتاری می‌کند و زندگی تیره و تاری را برای همسر و فرزندش فراهم کرده است. خانه راحله یک شلم شوربای به تمام معناست. در طول فیلم به هنرهای زیادی که این زن از آن بهره‌مند است بسیار اشاره می‌شود. او یک زن کاری است و تمام تلاشش را می‌کند که در کنار همسرش گوشه‌ای از مشکلات مالی زندگی را مرتفع کند. راحله از هر وسیله‌ای برای زیباتر چیدن دکور خانه‌اش استفاده کرده است. در طول فیلم اشاره می‌شود که پدر او باغدار است و برای مخاطب این سوال مطرح می‌شود که چه چیزی دختر یک ملاک را به چنین زندگی مفلوکانه‌ای راضی کرده است؟ عشق؟ قناعت؟ یا اجبار؟

فیلم سینمایی

خانه راحله پر از رنگ و نور است. اگر شلختگی و بی‌نظمی‌های بصری را کنار بزنیم روحیات ظریف و هنرمندانه این زن در تمام خانه جلوه می‌کند. کتابخانه کوچکی که تمام محتوای آن در یک قفسه خلاصه شده، چرخ خیاطی گوشه خانه، داری که برپا شده تا با بافتن تابلوهای خوش آب و رنگ این زندگی را از فلاکتی بی‌انتها نجات بدهد، حتی رنگ صورتی ملایم درب و پنجره خانه همگی روحیات خاص و متفاوت راحله را فریاد می‌زنند. گلدان‌های سبزی که در نقاط مختلف خانه قرار دارد تلاش می‌کند تا روح زندگی را در این چهاردیواری زنده نگه دارد. این دکوراسیون به ما می‌گوید که جنس این زن با تمام زنان پیرامونش متفاوت است.

وجود تابلوهای خانوادگی در گوشه و کنار خانه نشانگر محبت و وابستگی اعضای خانواده به یکدیگر است. همچنین تابلوهای مذهبی که روی دیوارهای کهنه آویزان است روحیات مذهب‌گرا و اخلاقی علی و راحله را نشان می‌دهد که این مساله در ادامه داستان به فاکتوری تعیین‌کننده تبدیل می‌شود.

در کنار همه اینها حیاط کوچک خانه که شبیه به یک انباری درهم و برهم است با وسایل علی اشغال شده است. فضایی که علی خلق کرده مانند روحیات خود کاراکتر شلخته، شلوغ و پرهرج و مرج است. زیرا همانطور که در فیلم می‌بینیم زندگی علی خلاصه می‌شود در بدهی، شرط‌بندی، کفتربازی و کارهای باطل و بی‌فایده.

سینمایی

طراحی دکوراسیون فیلم ایرانی

دکوراسیون فیلم ایرانی

فیلم

سینمایی ایرانی

طراحی صحنه فیلم ایرانی

شکیبا

دکوراسیون فیلم

 شاکردوست

الناز شاکردوست

سینمایی ابلق

ابلق

خانه جلال و شهلا

در مقابل مرد شهوتران قصه ما جلال با بازی بهرام رادان است که مشخص نیست با این روحیه هوسبازانه و البته وضع مالی خوب، چرا زنی را به همسری گرفته که وضع و اوضاع چندان مناسبی نداشته و به قول خودش پیردختر بوده است. علی ای حال قرار است شهلا زندگی نسبتا مرفهی داشته باشد که زنان دیگر محله به آن حسادت بورزند. دکوراسیون این خانه هم به همین علت به این شکل طراحی شده است.

طراح صحنه سعی کرده است تا از دکوراتیوهای گل‌درشت برای متظاهر نشان دادن این خانواده استفاده کند. شهلا پس از سالها مجرد بودن حالا با مردی ازدواج کرده که اصطلاحا دستش به دهانش می‌رسد و با کارهای خانگی که راه‌اندازی کرده تمام زنان محله را به یک نان و نوایی رسانده است. روحیه شهلا و مادر پیر و سنتی‌اش کاملا کاملا ریاکارانه است و هیچ هدفی جز خودنمایی و جلب توجه ندارد.

دکوراسیون داخل خانه از خانه‌های دیگر محله یک سر و گردن بالاتر است. مبلمان مخمل، گلدان‌های بلند تزئینی، پرده‌های پرزرق و برق، حتی ساعت غول‌پیکر ایستاده گوشه پذیرایی که بخش بزرگی از این فضای کوچک را اشغال کرده نشانگر زندگی ریاکارانه و پوشالی شهلا و جلال است. همچنین رنگ‌بندی دکوراسیون در کنار آن که اصرار بر تجملاتی بودن دارد فضایی سنگین در خانه ایجاد کرده که با فضاسازی خانه راحله که سرشار از رنگ و تنوع بصری بود کاملا متفاوت است.

بیشتر بخوانید:

طراحی دکوراسیون فیلم ایرانی ابلق

ابلق

سینمایی ابلق

داستان این موش‌ها چیست؟

دیدگاه استعاری دیگری که آبیار در صحنه گنجانده و سعی دارد با زبان تصویر بیننده را شیرفهم کند داستان موش‌ها و آدم‌هاست. موش‌هایی که در ابتدای فیلم در خانه و زندگی اهالی محل سرک می‌کشیدند اما پس از مدتی شهرداری به صرافت می‌افتد تا با سمپاشی نسلشان را ریشه‌کن کند. در سکانس آخر فیلم اهالی ادعا می‌کندن که همه موش‌ها مرده‌اند در حالی که دوربین دالانی کثیف و تاریک را نشان می‌دهد که پر از موش‌های بزرگ و غول‌پیکر است.

در حقیقت این موش‌ها همان روحیات زن‌ستیزانه و هوسبازانه‌ای است که در طول تاریخ همواره گلوگاه زنان را تا مرز خفگی فشرده‌اند. در حالی که بسیاری گمان می‌کنند این ستیز دیگر از بین رفته و در فرهنگ ما جایی ندارد اما جایی زیر پوست این شهر در حال رشد و زایش است و اگر به موقع آن را نابود نکنیم ممکن است یک روز به خودمان بیاییم و ببینیم موش‌ها زندگیمان را جویده‌اند و بدتر از آن، به زندگی مسالمت‌آمیز با موش‌های کثیف و بیمار عادت کرده‌ایم!

نظر شما درباره فیلم ابلق چیست؟ فکر می‌کنید چه نکات دیگری در طراحی صحنه و دکوراسیون این فیلم وجود دارد که ما از قلم انداخته‌ایم؟ برایمان بنویسید.


دیدگاه کاربران
ناشناس در تاریخ 22 خرداد 1402
فیلم قشنگیه یکی از واقعیت های جامعه که مردان بیمار وجود دارند و باید آنها درمان شوند چون هیچ فرقی در پوشش زن متقابل وجود ندارد این ذهن مرد بیمار است که آسیب می رساند واجازه می دهد به خودش که با دید خود زنان را ببیند
بتول در تاریخ 22 خرداد 1402
ابلق بسیار زیبا و واقعی ساخته شده ، ما خودمان را گول میزنیم اینکه چنین نیست ، ولی در واقع به شدت در جامعه مسایل زن ستیزی و سوع استفاده از زنان و سکوت و گذشت زنان بخاطر همان تابوی آبرو همچنان رو به ازدیاد هست ، کارهای خانم آبیار واقعی و بسیار زیبا هستند ، در جای جای زندگی ما روان هستند ، واقعیت انکار ناپذیر ، سکوت و خورد شدن زنان بی پناه ایرانی بخاطر هنجارهای نابجای اجتماع سنتی
نفس در تاریخ 24 خرداد 1402
فیلم از هر نظر عالی.بدون کم و کاست.واقعیت محض

ثبت دیدگاه