فیلم «متروپلیس»؛ یک فریم از زندگی مدرن در یک پادآرمانشهر

فیلم «متروپلیس»؛ یک فریم از زندگی مدرن در یک پادآرمانشهر

نشانه‌شناسی در سینما برای مخاطب حکم یک مترجم را دارد. زیرا غالبا بخش قابل توجهی از طراحی صحنه و لباس به المان‌های استعاری تعلق دارد. در این صورت است که اگر مخاطب دست طراح صحنه را بخواند می‌تواند ادراک عمیق‌تری از مفاهیم یک اثر سینمایی به دست بیاورد. در این برگ از فیلم دکور چیدانه به سراغ فیلمی تاریخی رفته‌ایم که در سال 1927 ساخته شده است. فیلم «متروپلیس» به کارگردانی فریتز لانگ با بهره‌گیری از خلاقیت‌های بصری و المان‌های کنایی و سمبلیک به توصیف پادآرمانشهری پرداخته است که در آینده رخ می‌دهد. این فیلم سرشار از صحنه‌های انتزاعی است که احتمالا برای مخاطبِ آن سال بسیار هیجان‌انگیز و ناشناخته بوده است. با ما همراه باشید تا فیلم «متروپلیس» را از نگاهی تخصصی‌تر بررسی کنیم.

متروپلیس

فیلم نت

درباره فیلم «متروپلیس»

متروپلیس فیلمی علمی-تخیلی و محصول سال 1927 است که به کارگردانی فریتز لانگ از بزرگان سبک اکسپرسیونیسم آلمان به صورت صامت ساخته شد. متروپلیس فیلمی برای تمام زمان‌هاست. نه متعلق به گذشته است و نه آینده، این فیلم در خدمت هیچ حزب و گرایشی نیست. عصاره داستان «متروپلیس» در یک جمله خلاصه می‌شود: قلب باید واسطه میان مغز و بازوان باشد. یعنی هر ایده‌ای که خلق می‌شود در مسیر فکر تا عمل باید از پایگاه قلب نیز عبور کند و پالایش شود.

فیلم سینمایی متروپلیس

خلاصه فیلم «متروپلیس»

متروپلیس زمان آینده یک ناکجاآباد را به تصویر می‌کشد. درست است که این فیلم در سال 1927 تولید شده اما اگر امروز به تماشای آن بنشینیم می‌بینیم که جنبه‌های علمی-تخیلی آن به طور وحشت‌انگیزی به واقعیت‌های امروز نزدیک هستند. متروپلیس داستان جامعه‌ای است که نظمی سراسری اداره می‌شود و مردم به دو دسته تقسیم می‌شوند: عده‌ای که نخبه و از قدرتمندان و اربابان شهر هستند و در رفاه زندگی می‌کنند و عده دیگر توده مردم ماشینی و تهی از انسانیت است که در فضایی تاریک و جهنمی به سر می‌برند.

فیلم متروپلیس

عوامل فیلم «متروپلیس»

  • کارگردان: فریتز لانگ
  • نویسنده: تئا فن هاربو
  • بازیگران: آلفرد ابل، بریگیته هلم، گوستاو فرولیش، گریته برگر

metropolis1927

یک شروع استعاری

همانطور که گفتیم کلیت تصاویر انتزاعی که در متروپلیس از جامعه‌ای در آینده به نمایش درمی‌آید به گونه‌ای است که مردم به دو دسته تقسیم می‌شوند. یک دسته کارگرانی هستند که در زیر زمین زندگی می‌کنند و دسته دیگر سرمایه‌داران و اربابانی که در برج‌ها و کاخ‌های بلندبالای خود مشغول تفریح و خوشگذرانی هستند. این شکاف عمیق میان این دو دسته انسان‌ها به انضمام تصاویر انتزاعی و ذهنی که از آینده به نمایش درآمده لحظاتی مغموم و تامل‌برانگیز برای مخاطب ایجاد می‌کند.

اولین سکانس متروپلیس با تصویری از طلوع خورشید بر فراز آسمان‌خراش‌های شهر آغاز می‌شود. سپس کارگران در صفوف مختلف به شکلی منظم و ماشینی به کارخانه‌ها رفته و مشغول کار می‌شوند. درواقع طلوع خورشید که سمبلی از حیات و زندگی است بلافاصله با تصاویری از چرخ‌دنده‌ها و زندگی حقیرانه و اجباری کارگران درمی‌آمیزد.

متروپلیس 1927 لانگ

قیلم سینمایی متروپلیس 1927

متروپلیس 1927

فیلم متروپلیس 1927

metropolis movie

تاثیر نور و صحنه‌پردازی در انتقال پیام

در سکانس ابتدایی و مشابه آن تا انتهای فیلم، کارگران در تاریکی و به دور از نور و روشنایی قدم برمی‌دارند که این مساله می‌تواند نشان از تاریکی درونشان داشته باشد. همچنین معمولا کارگران در مسیرهایی حرکت می‌کنند که به شکل چرخ‌دنده و ماشین طراحی شده است. یعنی کارگران به دنباله‌ای از ماشین‌آلات تبدیل شده‌اند. آن‌ها با سرهای پایین در حالتی مطیع و فرمانبردار و در سکوت کامل به مسیر خود ادامه می‌دهند، گویی نوع حرکت و رفتار آن‌ها طوری طراحی شده است که کاملا ناتوان و تاثیرپذیر به نظر بیایند.

سینمایی متروپلیس

دکوراسیون فیلم متروپلیس 1927

توصیف زندگی جهنمی قشر کارگر و حقارت آن‌ها با کمک گرفتن از طراحی لباس، صحنه و المان‌های استعاری صورت گرفته است. بعنوان مثال در چندین سکانس از فیلم کارگری مشغول چرخاندن یک ساعت است. آن ساعت در حقیقت ساعت کار کارگران را مشخص می‌کند که اعداد آن 10تا بیشتر نیستند. درواقع نویسنده قصد دارد این پیام را به مخاطب برساند که در دنیای متروپولیس تنها زمانی که از زندگی یک کارگر مفید و ارزشمند به حساب می‌آید ساعاتی است که مشغول کار است و مابقی زندگی او بی‌ارزش و قابل اغماض است.

فیلم آلمانی متروپلیس

سینمایی متروپلیس 1927

متروپلیس لانگ

metropolis 1927 movie

metropolis1927 movie

طراحی صحنه در فیلم متروپلیس 1927

نمایشی از جهان حیرت‌انگیز آینده

در تصاویری که ساختمان‌ها و بناهای شهر نشان داده می‌شود می‌بینیم که برج‌ها به شکل اغراق‌آمیز و هول‌انگیزی بزرگ و غول پیکرند. آسمان خراش‌ها که محل زندگی اشراف‌زادگان شهر هستند با لبه‌های تیز و خطوط صاف و شکسته فضایی خشن و زمخت را ایجاد کرده‌اند.

تسلط ساختمان‌های غول‌آسای شهر به آدمها و از نگاهی دیگر گم شدن آدمها در میان چیزهایی که خودشان ساخته‌اند لحظاتی ترس‌آور را برای مخاطب رقم می‌زند. این مساله درمورد کارخانه‌ها هم رخ می‌دهد. کارگران در برابر ماشین‌آلات و تجهیزات کارخانه بسیار کوچک و ناچیز به نظر می‌رسند، این در حالی است که بدون کارگران تمام این دستگاه‌ها و دم و تشکیلات بی‌فایده و ناکارآمد هستند.

متروپلیس سیاه و سفید است. کارگران با لباس‌های سیاه و مندرس همیشه در تاریکی قرار دارند. به تصویر کشیدن آسانسورهایی عظیم که کارگران را به زیرزمین یعنی محل زندگیشان منتقل می‌کند ایده‌ای بسیار جالب به نظر می‌آید. در کنار این زندگی ماشینی از چهره انتزاعی آرمانشهر در سالهای دور نیز رونمایی می‌شود.

البته متروپلیس در سال 1927 ساخته شده و برخی از تصاویر از نظر انسان امروز یک امر عادی به نظر می‌رسد. سکانسی که از یک آرمانشهر نشان داده می‌شود در حقیقت تصویر زیر است. اتوبان‌های پرترددی که از دل ساختمان‌های سر به فلک کشیده عبور می‌کنند و هواپیماهایی که در ارتفاع کم در پرواز هستند و مانند تاکسی‌های هوایی عمل می‌کنند برای دنیای امروز نه تنها عجیب نیست، بلکه کاملا دست‌یافتنی و نزدیک است.

متروپلیس 1927 فریتز لانگ

متروپلیس فریتز لانگ

طراحی صحنه متروپلیس

طراحی صحنه فیلم متروپلیس

metropolis 1927

آزمایشگاه انسان‌سازی روتوانگ

شخصیت روتوانگ در متروپلیس نقش مخترع و دانشمندی دیوانه را ایفا می‌کند. او در آزمایشگاه بزرگ خود از فناوری‌های مدرن بهره می‌گیرد اما رد پایی از دانش باستان نیز در اختراعات او وجود دارد. روتوانگ در خانه‌ای مخوف و متروکه زندگی می‌کند که بر روی درب ورودی آن ستاره داوود که علامت یهود است نصب شده است. آزمایشگاه او دارای انواع تجهیزات بوده و بزرگترین دستاورد او نیز ساختن رباتی انسان‌نماست که قرار است به زودی جای کارگران را بگیرد و زندگی ماشینی پادآرمانشهر متروپلیس را تکمیل کند.

طراحی دکوراسیون فیلم سینمایی متروپلیس 1927

فیلم آلمانی متروپلیس 1927

فیلم سیاه و سفید متروپلیس 1927

دکوراسیون فیلم متروپلیس 1927

تصویری از دو کلیسا

متروپلیس کنایه‌هایی به مذهب نیز می‌زند. در همین راستا دو مدل کلیسا را به ما نشان می‌دهد. یکی از کلیساها باشکوه و مجلل همچون کلیساهای امروزی ساخته شده است. این کلیسا با ستون‌های بلند و تندیس‌های شکوهمند فضایی تشریفاتی را فراهم کرده است، اما دارای محیطی سرد و بی‌روح است. در مقابل کلیسای کارگران که در زیر زمین قرار دارد و در تاریک‌ترین دخمه شهر است بسیار پررونق است و کارگران زیادی به آن پناه می‌برند. درست است که این کلیسا از لحاظ بصری چندان هم پرجلال و جبروت نیست اما نقش بسیار موثرتری در آگاهی بخشی به کارگران متروپلیس دارد.

متروپلیس لانگ

متروپلیس1927 لانگ

فیلم آلمانی متروپلیس1927

نقش موثر طراحی لباس

فردر پسر عاشق‌پیشه ارباب شهر که شخصیتی ساده و پرشور و احساس دارد غالبا دارای لباس سفید است و در میان سیل کارگران سیاه‌پوش و محیط پیرامونی خاکستری خود برجسته و متمایز به نظر می‌رسد. این طراحی لباس توانسته است فردر را از همان ابتدا در چشم بیننده کاراکتری سفید و مثبت جلوه بدهد. اگر فیلم را دیده باشید می‌دانید که او به صورت پنهانی به زیرزمین کارگران سرک می‌کشد و قصد دارد تا بار این زندگی پرفشار و هولناک را از روی دوششان بردارد. او همان منجی موعود در فیلم است.

طراحی صحنه فیلم متروپلیس 1927

طراحی دکوراسیون فیلم متروپلیس 1927

نظر شما چیست؟

فردر به نوعی منجی شهر به شمار می‌آید و در سکانس آخر نیز دست کارگر را در دست ارباب و صاحب شهر می‌گذارد و تصویری سمبلیک را رقم می‌زند. تصویری که جانمایه فیلم متروپلیس به شمار می‌آید: عدم درک متقابل میان قدرتمندان و کارگران چیزی جز نابودی شهر (یا کشور) ندارد. تا زمانی که دیکتاتورها و سرمایه‌داران به کارگران به چشم ابزار و ماشین‌آلات نگاه کنند، دولت حاکم بر شهر محکوم به مرگ است.

راهکار متروپلیس نه آشوب و بلوا، بلکه ایجاد دوستی و برادری به واسطه یک منجی در میان این دو قشر است که بسیار جای بحث دارد. درواقع لانگ عقیده ندارد که جامعه‌ای برپا کنیم تا در آن عدالت برقرار باشد، بلکه او به جامعه‌ای اعتقاد دارد که در آن کارگران به زندگی جهنمی و تباه خود برمی‌گردند اما اینبار یک منجی و واسطه میان آن‌ها و قدرتمندان نیز وجود دارد! نظر شما در مورد نتیجه‌گیری این فیلم چیست؟ شما چه جامعه‌ای را آرمانشهر یا پادآرمانشهر (ویران شهر) می‌نامید؟ نظرتان را برای ما بنویسید.

طراحی صحنه متروپلیس 1927

متروپلیس1927 فریتز لانگ


دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه