آرکیتایزر (Architizer A+Awards) یکی از مسابقات بینالمللی معماری معتبر در جهان است. این مسابقه هر سال در آمریکا برگزار میشود.
یکی از معتبر ترین مسابقات بین المللی که به صورت اختصاصی مربوط به معماری است، architizer می باشد که هر ساله در آمریکا برگزار می شود. برای این جایزه معماران از سرتاسر دنیا پروژه های خود را در زیر شاخه های مختلف معماری به این مسابقه می فرستند و بیش از هفتاد داور پروژه های کاندید شده را داوری می کنند.
آزمایشگاه کیا امسال به عنوان یکی از فینالیستهای جایزه آرکیتایزر انتخاب شد. در طراحی پروژه آزمایشگاه کیا سعی شده است با افزودن کاربری جدید به ساختمان که نقش پاتوق شهری را دارد، تعاملی بین بنا و شهر ایجاد شود و مرز بینشان کمرنگ شود. به این ترتیب کاربر با بنایی مواجه می شود که هم ساختمان است و هم شهر و مرز بین این دو به راحتی قابل تشخیص نیست. ایده ساختمان-شهر پس از انجام مطالعات میدانی مختلف و مصاحبه با ساکنان قره ضیاء الدین شکل گرفت. اهالی شهر وجود امنیت و نبود فضاهای همزیستی را دو ویژگی بستر می دانستند. قره ضیا الدین یکی از شهرهای استان آذربایجان غربی است.
در شهرسازی و معماری ایران باستان، مانند محوطه های باقی مانده از شهر قدیمی مورچه خورت، نمونه هایی وجود دارد که از پله به عنوان عنصر ارتباط عمودی بین دو فضای شهری یا اتصال یک فضای شهری به فضای معماری استفاده شده است. در بافت قدیم نایین، پله ها کاربر را از گذرگاه به طبقه بالایی و حسینیه می رساند. مسجد جارچی اصفهان دارای پلکانی در مجاورت گذر بازار است که افراد بدون نیاز به ورود به صحن مسجد می توانند به طبقه بالا دسترسی داشته باشند. در طراحی آزمایشگاه کیا، افراد می توانند از طریق پله های قرار گرفته در پاساژ، بدون نیاز به ورود به ساختمان و حضور در طبقه همکف به طبقه اول برسند. طبقه اول، فضای خالی با نمای خیابان می باشد.
قره ضیاء الدین شهر لکلکهاست. لکلکها در سراسر شهر به قدری مورد احترام هستند که اهالی برای آنها فولکلورها و داستانهای مختلفی ساخته اند. لکلکها لانه خود را بر روی زیرساختهایی میسازند که شهر برای آنها مهیا کرده است.
ساختار فیزیکی آزمایشگاه کیا بر اساس هندسه و ساختار محوطه طراحی شده و با سقف همسایهها همسطح است. از این سطح به بالا، شکلگیری ساختار ساختمان متفاوت است.
مردم این شهر تاکنون حتی از کیفیت ابتدایی زندگی نیز محروم بوده اند. این محرومیت به قدری عمیق است که مردم احساس تعلق به شهر خود نمیکنند. برای آنها شهر مکانی است که برای برخورداری از خدمات شهری ناگزیر به زندگی در آن هستند و برای رسیدن به آرامش به طبیعت پناه میبرند. این را نگارنده که در طول طراحی و اجرای پروژه حدود یک سال در آن شهر زندگی کرده، شاهد بوده است.
طراحی با مشاهدات میدانی و مصاحبه با مردم محلی آغاز شد. امنیت شهر شگفت انگیز بود. در طول مصاحبه ها هیچ گزارش یا شکایتی از مردم دریافت نشد که حاکی از سرقت، مزاحمت در شهر و مواردی از این قبیل باشد. اکثر مردم از کمبود فضاهای عمومی در شهر شکایت داشتند. تحلیل این گزارش ها ساختار طرح را شکل داد. ایده پروژه، افزودن یک فضای جمعی و اشتراکی در کنار دیگر کاربری های مورد نیاز پروژه بود. این فضای جمعی که عملاً همه فضا طبقه اول پروژه را اشغال کرده است، از راه عمومی و از طریق پله دسترسی دارد؛ بدون اینکه مردم شهر نیاز باشد وارد بنا شوند و یا اینکه توسط کسی یا چیزی جلوی آنها گرفته شود. به این ترتیب خیابان های شهر در داخل ساختمان ادامه یافت.
مانند بافت شهر، بافت مجاور پروژه نیز تقریباً بی ارزش است. راه حل، طراحی یک بنای کاملاً متفاوت و استفاده از رنگ متفاوت با بافت بود. حضور لک لک ها در شهر و نحوه لانه سازی آنها ایده جالبی برای طراحی فرم پروژه بود. لک لک ها لانه های خود را روی زیرساخت های شهر مانند مناره های مساجد، عناصر وسط میدان ها یا برج های مخابراتی می سازند؛ بدون اینکه این زیرساخت ها بر شکل و فرم لانه شان تأثیر بگذارد. در نهایت از همین ایده در طراحی فیزیکی کیا لب استفاده شد. طبقه پایین پروژه مانند زیرساخت شهری است. این بخش از قوانین هندسی شهر پیروی می کند. در مقابل، ترازهای بالاتر، مانند لانه لک لک، کاملاً آزادانه خود را نشان می دهد.
برای ساخت این پروژه از پیمانکاران محلی کمک گرفته شد. این امر دو فایده برای شهر و پروژه داشت: حسن اول حس تعلقی بود که بین مردم شهر و ساختمان ایجاد شد و دوم، امکان استفاده از نیروی کار بومی برای نگهداری آتی ساختمان بود.
منبع: خبر نیوز