سعید انصاریان، فعال اینستاگرامی در حوزه محیط زیست روایتی کوتاه از سفر خود به بوشهر داشته که خواندنیست. روایت سبزترین خانه ایران. بخوانید و لذت ببرید.
او مینویسد:
لطفا کپشن را بخوانید و به اشتراک بذارید! همیشه میگفتم: اگر هرکس در مساحت کوچک خودش درست باشد، آنگاه ساحت بزرگ این سرزمین درست خواهد بود!
حالا آنرا میتوان به وضوح در آقای مهدوی و خانودهی قشنگش دید! اواخر اسفندماه بود که سفر کوتاهی با دوستانم به بوشهر، شهر شگفت از مواجههی انسان با انسان، داشتیم و در پرسههای کنجکاوانه در خیابانها اعلانی بر نبش کوچهی لالهی چهار ما را میخکوب کرد! وارد کوچه که شدیم بهشت دستسازی را یافتیم که باورنکردنی بود و از پلاک دو به تمام در و دیوارهایش سرایت میکرد! به جستجوی تیستویی که با انگشتان سبزش این پردیس را آفرید زنگ خانه را زدیم و با خوشرویی و مهربانی از ما استقبال شد. خانهی آقای مهدوی!
از ابتدای ورود تا پلکان و راهروها و پارکینگ و حتا طعم چای و شیرینی و لبخند اهالی پر از گلدان بود.
کتابخانهی نفیس با کتابهای ایمن، بر بزرگی خانه و اهالیاش گواهی میداد…دمنوشیدیم و گپ زدیم! مردی سالخورده که ایران و شکوه نام و آرامش اهالیاش تمام دغدغهاش بود.
نگهداری گل و گیاه در شهر شرجی و حرارت آنهم در فضای بیرون و این حجم، ابدن کار راحتی نیست با اینحال میگفت: این کوچکترین کاری است که از من برای محیطی که در آن زیست میکنم بر میآید، امیدوارم مفید باشد!
اگر در این سرزمین در خانه و قلب هر کدام از ما، باغی از مهر و گل بنا کنیم، در کسب، انصاف، در مواجهه، لبخند و در آفرینش، جوانهای را برافرازیم، شکوه به دامنههایش باز خواهد گشت! یادمان باشد آنانکه بهشت را بر زمین نیابند، آنرا در آسمانها هم نخواهند یافت…
پس حالا هر کدام از شما به بوشهر اگر رفت، یادش باشد، در کوچهی لالهی چهار به ملاقات تیستوی سالخورده برود!
دوستتان دارم؛ که سهم من از ایران دوست داشتن شما باشد!
مطالب پیشنهادی: