سينما و معماری را میتوانیم دو عنصر مکمل یکدیگر بدانیم که در کنار هم میتوانند به یک فیلم هویتی واحد ببخشند. چه بسیار فیلمهایی که فیلمنامهی درخشانی نداشتهاند، اما معماری و دکوراسیون آنها سالها در اذهان مانده و یادآور فیلم بوده است. عکس این موضوع نیز میتواند برقرار باشد. اما در سینمای ایران، کم نیستند شاهکارهایی که علاوه بر داشتن فیلمنامههای خارقالعاده، معماری و طراحی صحنه را به بهترین شکل به رخ کشیدهاند و همین هماهنگی میان فیلمنامه و معماری سبب جاودانه شدن فیلمها شده است.
«شب یلدا» یکی از اصلیترین فیلمهای سینمای ایران، به لحاظ ایجاد هماهنگی میان هنر معماری و هنر سینما به حساب میآید. فیلمی که با بازی شگفتآور محمدرضا فروتن نیز همراه شده تا به سینما بفهماند که یک فیلم میتواند علاوه بر داشتن بازیگران و فیلمنامه خوب، در طراحی صحنه نیز بی نقص عمل کند.
این فیلم سینمایی را میتوانیم فیلمی تک بازیگر و تک لوکیشن بدانیم. از همین رو نیز، هم لوکیشن و هم بازیگر، نقش بسیار مهمی در این فیلم ایفا میکنند. باید بگوییم که هر دو مورد به بهترین شکل ممکن، این بار سنگین را به مقصد رساندهاند و از این آزمون موفق بیرون آمدهاند.
طراحی صحنه و دکوراسیون این فیلم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. نورپردازی صحیح، اثاثیه ایرانی و مد روزِ آن زمان و بیرنگیهایی که نشان از فسردگی دارند، دست به دست هم میدهند تا «شب یلدا»ی کیومرث پوراحمد، یکی از بهترینها باشد و بماند. شب یلدایی که با گذشت نزدیک به ۲۰ سال از اکران آن، هنوز محبوب است و دیده میشود.
در فیلم دکور این هفته، به مناسبت نزدیک شدن به شب یلدا، به طراحی صحنه و دکوراسیون فیلم سینمایی «شب یلدا» خواهیم پرداخت. پس در ادامه این مطلب با چیدانه همراه باشید.
شب یلدا پر طرفدارترین فیلم کیومرث پور احمد است، که در سال ۱۳۸۰ نظر منتقدان را به خود جلب کرد و موفق به دریافت جوایز ریز و درشت بسیاری شد. بازی بینظیر محمدرضا فروتن در «شب یلدا» سبب گشت که این بازیگر بیش از پیش شناخته شده و محبوبیت یابد. داستان فیلم درباره مردی به نام حامد(با بازی محمدرضا فروتن) است که همسر و فرزند خود را، در نهایت وابستگی به آنها، راهی خارج از کشور میکند تا همسرش مهناز (با بازی الهام چرخنده)، بتواند در آنجا آزادانهتر زندگی کند. پس از خروج آنها از کشور، دوست حامد به او اطلاع میدهد که مهناز با فردی به نام «آقای شریف» در ارتباط است. پس از فهمیدن این موضوع، فسردگی بر حامد چیره میشود تا این که پس از پایان این شبهای طولانی و تاریک، بالاخره روشنی فرا میرسد.
اصلیترین نکتهای که در تمام قسمتهای این خانه به چشم میآید، کم بودن نور در فضاست. اتاق نشیمن خانه حامد تقریبا هیچ نور مستقیم و غیر مستقیمی، به جز آباژور قرار گرفته روی میز ندارد. طراح صحنه با این کار تلاش کرده تاریکی زندگی و ذهن حامد را نشان دهد. مردی تنها و درمانده، که حالا نمیداند غصه خیانت همسرش را بخورد یا دلتنگ دختر کوچکش باشد.
مطالب بیشتر: اژدها وارد میشود، طراحی صحنه موفق ترین فیلم ترسناک ایران
از آن جایی که در آن دوره زمانی، یعنی اوایل دهه ۸۰، تلویزیونهای بزرگ رواج چندانی میان مردم نداشتند، اکثر تلویزیونها کوچک و یا نهایتا متوسط بودند. همین موضوع نیز سبب میگشت که اتاق نشیمن خانهها کوچکتر در نظر گرفته شود. مبلمان قسمت نشیمن را نمیتوانیم چندان مدرن و شگفتانگیز بخوانیم، اما طرز قرار گرفتن آنها و همچنین آباژور روی میز نشان میدهد که خانم خانه، یعنی مهناز، چندان هم از مد و دکوراسیون دور نبوده است.
آجرهای قرمز رنگ که برای تعریف ورودی آشپزخانه، در دو طرف ورودی قرار گرفتهاند، تنها رنگ شاد به کار گرفته شده در این قسمت از لوکیشن به حساب میآیند. نشیمنی که سعی دارد غم موجود در دل حامد را فاش کند و فیلمهای خاطرهانگیزی که توسط حامد در این تلویزیون مرور میشوند نیز بر این غم دامن میزند.
این اتاق نیز مانند اتاق نشیمن، علیرغم قرار گرفتن در کنار پنجرههایی رو به خورشید، از نور چندانی برخوردار نیست و تاریکی و تیرگی سراسر خانه را پوشانده است. در بخشهایی از فیلم، حامد سعی در کشیدن نقاشیهای مختلف دارد. از همین رو نیز بوم نقاشی تبدیل به بخشی از دکوراسیون داخلی اتاق پذیرایی شده است.
میز غذاخوری با چوب تیرهرنگ، هماهنگی خود را با سایر المانهای اتاق پذیرایی، مانند مبلمان و صندلی راک (یا همان گهوارهای) به خوبی حفظ کرده است. قرار گرفتن پیانوی مهناز در گوشه اتاق پذیرایی، نشان از افکار مدرن او دارد و نواختن و خواندن همزمان او، که در آن زمان هم نوعی تابو در سینمای ایران به حساب میآمد، مهر تاییدی بر مدرنیته و تا حدودی غربزدگی افکار مهناز است و طراح صحنه به خوبی توانسته از این طریق شخصیت مهناز را برای بیننده توصیف کند.
مطالب بیشتر: طراحی صحنه فیلم «برادرم خسرو»؛ ترکیبی از نوستالژی و مدرنیته
دیوارهای آجری قرمز، به عنوان ستون، در قسمتهای مختلف پذیرایی نیز به چشم میخورند که در کنار لوازم چوبی تیره رنگ، جلوه جالب و زیبایی به فضا بخشیدهاند. پردههای خانه تقریبا از ابتدا تا انتهای فیلم کاملا کشیده شده هستند و اجازه ورود هیچگونه نوری به داخل خانه را نمیدهند، اما در سکانسهای پایانی فیلم و با ظهور شخصیت پریا در زندگی حامد، پردهها کنار زده میشوند و بیرنگیهای زندگی حامد خاتمه مییابد.
سه تار حامد را نیز میتوانیم یکی از عناصر موجود در دکوراسیون اتاق پذیرایی بدانیم. در بسیاری از سکانسهای فیلم این سه تار نیز مانند بوم نقاشی حضور دارد و سعی دارد نشان دهد که افکار حامد، برخلاف مهناز، ساده و سنتی هستند. طبیعی است که فردی با این افکار آسیب بسیار بدی از خیانت همسر خود میبیند.
مطالب بیشتر: چیدمان خانه به سبک روستایی، زیبایی فیلم بنفشه آفریقایی
این بخش از خانه، که دقیقا در کنار اتاق نشیمن قرار گرفته، با استفاده از آجرهای قرمز رنگ، ورودی خود را تعریف کرده است. آشپزخانهای با دکوراسیون تقریبا ایرانی، که میتوانیم آن را روشنترین بخش خانه تلقی کنیم. پردههای نازک و رنگ روشن، راه نور را به داخل آشپزخانه تا حدودی باز گذاشتهاند و لوستر چوبی- شیشهای نیز نور خوبی را به این فضا افزوده است.کابینتهای به رنگ سبز پستهای در آن دوران استفاده بیشتری داشت. در حالی که امروزه بیشتر از کابینتهایی با رنگ روشن و خنثی استفاده میشود. همانطور که با افزایش محبوبیت یخچالهای سفیدرنگ، یخچالهای قدیمی رنگی نیز دیگر رواج نداشتند.
یکی از اصلیترین المانهای آشپزخانه که ثابت میکند، این آشپزخانه متعلق به یک فرد ایرانی است، این است که روی یخچال، پر از عکسهای یادگاری و برخی یادداشتهاست. عکسها به خوبی نشان میدهند که این خانواده وابستگی زیادی به یکدیگر داشتهاند، حتی اگر حالا کنار هم نیستند.
طراح صحنه فیلم شب یلدا، هدف اصلی را طراحی خانهای با توانایی نشان دادن غم و اندوه، قرار داده است. رنگهای تیره در دکوراسیون این خانه غالب هستند و نورپردازی بسیار ضعیف است تا به مخاطب عمق تنهایی و تاریکی درونی شخصیت اصلی را نشان دهد و به جرئت میتوان گفت کاملا موفق عمل کرده است.
شما میتوانید دیگر مطالب فیلم دکور را در این جا بخوانید: