درباره ساخته جنجالی فمنیست‌ترین کارگردان زن ایرانی

درباره ساخته جنجالی فمنیست‌ترین کارگردان زن ایرانی

شاید برایتان جالب باشد اما حتی فیلم‌بازان حرفه‌ای هم گاهی اوقات قدرت علم طراحی صحنه را در تاثیرگذاری یک اثر سینمایی دست کم می‌گیرند. بسیار پیش آمده است که کارگردان با انتخاب یک تیم صحنه حرفه‌ای و کاربلد توانسته است ضعف‌ها و نقایص فیلمنامه‌نویس و بازی بازیگران را به خوبی پوشش بدهد و با هنر صحنه‌پردازی و دکوراسیون مخاطب را پای فیلم یا سریال خود بنشاند. در این مطلب به مناسبت روز جهانی زن و به پاس شجاعت و بزرگی زنان سرزمین عزیزمان فیلم دکور این هفته را به بررسی یکی از دلخراش‌ترین آثار در حوزه حقوق زنان اختصاص داده‌ایم. در ادامه با ما باشید تا فیلم «ملی و راه‌های نرفته‌اش» را  که به کارگردانی تهمینه میلانی که ید طولایی در پرداختن به معضلات جامعه زنان داشته و خود نیز زمانی نقش طراح صحنه را در سینمای ایران ایفا کرده است ساخته شده، با دید تخصصی‌تر و معمارانه‌تری بررسی کنیم.

فیلم نت

درباره فیلم «ملی و راه‌های نرفته‌اش»

هرچند برخی از طرفداران تهمینه میلانی او را یک فمنیست و بعضا رادیکال فمنیست می‌نامند، اما میلانی خود را «ضد مرد» نمی‌داند، بلکه «ضد مردسالاری» می‌داند. میلانی با ساختن فیلم‌هایی مانند «آتش‌بس»، «زن زیادی»، «واکنش پنجم»، «یکی از ما دو نفر» و… خود را بعنوان طرفدار حقوق زن در سینمای ایران مطرح کرد. شاید اگر فیلمی روی پرده سینما برود و بدانیم که سازنده آن تهمینه میلانی است نادیده حدس بزنیم که فیلم قرار است به طرز گل‌درشتی به موضوع قربانی شدن یک زن زیر چکمه‌های خشونت یک مرد بپردازد. فیلم «ملی و …» نیز یکی از همان دست آثار میلانی است که زن‌ستیزی سنتی‌مآبانه را به شکل عریان‌تری برای مخاطب رونمایی کرده است. توصیه می‌کنیم اگر تحمل بالایی در برابر تماشا کردن توهین و تحقیر و خشونت خانگی ندارید و زود عصبی و آزرده می‌شوید بهتر است از دیدن این فیلم صرفنظر کنید!

خلاصه فیلم «ملی و راه‌های نرفته‌اش»

«ملی» (با بازی ماهور الوند) از یک خانواده سنتی، عاشق سیامک که پسری شکاک، بددل و دارای اختلالات روانی بیشماری است می‌شود. پس از ازدواج خشونت خانگی مرد علیه زن بیشتر و بیشتر شده تا جایی که زن در جستجوی راه فراری برای خلاصی از فشارهای زندگی زناشویی خود دچار چالش‌های خاصی می‌شود.

عوامل فیلم «ملی و راه‌های نرفته‌اش»

نویسنده وکارگردان: تهمینه میلانی

طراح صحنه: آزیتا میلانی

بازیگران: ماهور الوند، میلاد کی‌مرام، جمشید هاشم‌پور، السا فیروزآذر، افسر اسدی، ستاره اسکتدری، جمشید جهان‌زاده، فرزانه نشاط‌خواه، تورج منصوری و …

خانه پدری ملی

چیزی که قرار است میلانی به ما بگوید این است که ملی از خانواده‌ای سنتی با افکار و عقاید پوسیده و نخ‌نمای دو سه دهه قبل آمده است. خانواده‌ای که به دختر اجازه نمی‌دهند با هیچ پسری حتی ارتباط کلامی داشته باشد، خانواده‌ای که احساسات دختر را سرکوب می‌کنند و فقط او را به دنیا آورده‌اند که در دامن شوهر بیندازند و تمام! اما طراحی دکوراسیون خانه پدری ملی چیزهای جالب‌تری برای ما دارد. در این خانه هرکس سرش توی کار خودش است به جز امر دخالت کردن در کار دختر جوان خانه که همه در آن سهیم و شریک هستند. به محض آن که وادر خانه پدری ملی می‌شویم پدر را در حال رسیدگی به ماشین کلاسیک و قدیمی‌اش می‌بینیم. مادر ملی در ایوان یک تخت و تلویزیون گذاشته و همانطور که سبزی پاک می‌کند مشغول تماشای سریال است! درواقع او در تمام سکانس‌ها به طرز اغراق‌شده‌ای مشغول فیلم و سریال است و حتی در آشپزخانه هم یک تلویزیون بزرگ گذاشته تا هنگام آشپزی هم هیچ فیلمی از زیر دستش در نرود! به نظر می‌رسد او به حدی در دنیای خود غرق است که زیاد هم متوجه اتفاقات پیرامونش نیست و بعنوان زنی معرفی شده است که هنر دیگری جز آشپزی و خانه‌داری در آستین ندارد.

خانه پدری ملی یک خانه نیمه کلاسیک و کاملا ایرانی است. سنتی بودن نه فقط در رفتار و سکنات این خانواده، بلکه در دکوراسیون خانه آن‌ها نیز مشهود است. بخشی از خانه را مبلمان چوبی ابزارخورده کلاسیک و بخش دیگر را مبلمان راحتی و جوانانه‌تر تشکیل داده است. استفاده از چراغ‌های سنتی رومیزی، جاشمعی‌های دیواری، فرش‌های ایرانی و اکسسوری‌های تزئینی با نقش‌مایه‌های نمادین و اساطیری ایرانی این سبک دکوراسیون را به شدت تقویت کرده است. خانه ظاهر تمیز و مرتبی دارد، در آشپزخانه ردیف به ردیف ظرف‌های ترشی و آبغوره و … می‌بینیم و مادر یک دستش به تلویزیون است و دست دیگرش به قابلمه و آشپزی، طراح صحنه می‌خواهد به من و شمای مخاطب بگوید که مادر حسابی به شکم فرزندانش رسیده است، اما به تربیت آن‌ها چطور؟! مساله «بد دانستن طلاق» البته در جامعه امروزی خیلی هم کاربردی نیست، اما در خانواده‌ای که بسیاری از المان‌های آن با سنت عجین شده خیلی هم عجیب به نظر نمی‌آید. برخلاف معمول سینمای ایران میلانی اینبار سعی نداشته است تا مردهای غیرتی و سنتی قصه‌اش را از طبقه پایین جامعه انتخاب کند، ظاهر شیک و پیک خانه ملی نشان می‌دهد که تفکرات پوسیده و نخ‌نما هیچ ربطی به طبقه و جایگاه اجتماعی ندارد و ممکن است در هر خانواده‌ای وجود داشته باشد.

خانه ملی و سیامک

تازه عروس و داماد داستان میلانی تصمیم می‌گیرند در طبقه بالایی خانه پدر سیامک زندگی کنند. دکوراسیون خانه این دو جوان با خانه پدر و مادر سیامک به راحتی از روی المان‌ها قابل قضاوت کردن است. یک دکوراسیون روشن و جوانانه در برابر یک خانه شبیه به خانه مادربزرگ‌ها!

در خانه ملی و سیامک تقریبا همه چیز ظاهری جوان‌پسند و امروزی دارد اما در پس این دکوراسیون جزئیاتی ظریف اما عمیق و مفهومی قرار گرفته است. بعنوان مثال تابلوهای ورودی روی دیوار غالبا تم مدرن، ملایم و دلنشین دارند و هرچه به قاب عکس عروسی ملی و سیامک نردیک می‌شویم تابلوها پاییزی‌تر و غمزده‌تر به نظر می‌رسند. عکس دونفره‌ای که این دو در لباس عروس و داماد برای تزئین اتاق پذیرایی انتخاب کرده‌اند را ببینید، عکسی سیاه و سفید با چهره‌هایی کاملا عبوس و گرفته! از آنجا که مشت نشانه خروار است، ناگفته پیداست که عاقبت آنچنان خوشی در انتظار این ازدواج نخواهد بود.

تابلوی دیگری که کادوی یکی از مهمانان است و در اتاق خواب ملی و سیامک نصب شده است تصویری از اسب‌های وحشی تیره‌رنگ است که همگی اسبی سفید و نحیف را احاطه کرده‌اند، شاید طراح صحنه با انتخاب این قاب عکس کنایه‌ای به تنهایی و معصومیت زن در جامعه خشونت‌بار مردان قصه میلانی زده باشد. همچنین انتخاب پرده‌های بلند، ضخیم و تیره‌رنگ برای تمام اتاق‌های خانه می‌تواند بددل بودن سیامک را به بیننده یادآوری کند.

منزل ملی و سیامک در طول داستان تغییرات ملموس اما پنهانی دارد. البته نه این که طراح صحنه دست به دکوراسیون زده باشد، نه! اما المان‌ها، شیوه فیلمبرداری، نورپردازی و قاب‌بندی‌ها به گونه‌ای انتخاب می‌شوند که خانه این عروس و داماد از یک خانه رویایی به ماتمکده‌ای غمگین و ناامیدکننده تبدیل شود. شب اول ازدواج که برای هر دختری شبی رویایی و خیال‌انگیز به شمار می‌رود برای ملی طور دیگری می‌گذرد. در ابتدا خانه پر از گل‌های رنگارنگ است که مهمانان هدیه آورده‌اند و تجمیع این سبدهای گل صحنه‌ای شاد و پرنشاط را رقم زده است، اما سیامک از همان شب اول ازدواج بنای ناسازگاری گذاشته و اوقات‌تلخی می‌کند. صحنه‌ای که ملی پس از یک بگومگوی مختصر در حالی که از رفتار خشونت‌بار همسرش دچار حیرت شده و گویی تازه با شخصیت واقعی او مواجه شده است پشت پنجره می‌رود و در همان لحظه ریسه‌های دنگی حیاط خاموش و همه جا تاریک می‌شود صحنه‌ای استعاری و بسیار زیباست. این تاریکی جلوه‌ای از ناامیدی و اتفاقات سختی است که در آینده در همین خانه انتظار ملی را می‌کشند.

خانه نیره

چند سکانس از فیلم در خانه نیره می‌گذرد. دختری که با یک مرد نسبتا پولدار ازدواج کرده اما دست بر قضا این مرد سردمزاج بلد نیست آنچنان که باید و شاید ناز بکشد و دل همسرش را به دست بیاورد. همین مساله از نظر تهمینه میلانی می‌تواند بهانه‌ای باشد برای خیانت کردن و داشتن روابط پنهانی! خانه نیره پر از جزئیات ریز و درشت است. درست است که تم دکوراسیون خانه او تیره و دلگیر است اما نیره سعی کرده است تا با زرق و برق‌های اضافی و تزئینات گل‌درشت این دلمردگی را بپوشاند. راه حل او برای هیجان بخشیدن به زندگی بی‌نشاط خود نیز همین بوده است: داشتن رابطه‌ای اضافی و غیرضروری با یکی از نزدیکان.

طرح یک سوال …

حالا که این فیلم دکور به مناسبت 8 مارس و روز جهانی زن نوشته شده است، بد نیست تا پس از مرور و بررسی تمام لوکیشن‌های فیلم به یک سوال مفهومی پاسخ بدهیم: آیا تصویری که قرار است تهمینه میلانی از «زن» ارائه بدهد همین زن‌هایی است که در فیلم خود از آن‌ها رونمایی کرده؟ سخت است که باور کنیم اوج زن بودن از منظر میلانی این دیالوگ‌هایی است که از زبان قهرمانان فیلمش شنیده می‌شود: «فکر می‌کردم شوهر کنم بیام خونه خودم، منتظرش بشینم، براش غذا درست کنم، بعد ببرتم پارک، بریم بیرون» و یا این دیالوگ «شوهرم که میاد خونه، شبا انگار نه انگار! فوری میره می‌خوابه و قربون صدقه من نمیره!». آیا این شخصیت یک زن مستقل و قوی از دیدگاه میلانی است؟ آن هم وقتی فیلمی آموزشی ساخته که بسیاری از جذابیت‌های دراماتیک آن کمرنگ شده است. شاید بهتر باشد کسی که نام فمنیست سینمای ایران را یدک می‌کشد آشنایی بیشتری با دغدغه‌ها و مطالبات زن امروزی داشته باشد.

شاید تهمینه میلانی از زمان اوج خود فاصله گرفته باشد، شاید «ملی …» آنقدر که مخاطب را سر کیف بیاورد خوب و درخشان نبوده است، اما به عنوان فیلمی آموزنده که هدف اصلی آن «انتقال پیام» از جامعه زنان است فیلم خوبی به نظر می‌رسد، جامعه‌ای که معضلات اجتماعی زیادی را از سر گذرانده است، و البته که زنان امروز نشان داده‌اند که برای گرفتن حق خود در برابر تمام ناعدالتی‌ها می‌ایستند و خود را سزاوار جامعه‌ای برابر می‌دانند، درست مانند آنچه که «ملیِ» تهمینه میلانی برای آن جنگید.


دیدگاه کاربران
مهدی گلی در تاریخ 26 اسفند 1401
اون زمان مهربانی هم وجود داشت اینقدر تشریفات نداشتند الان وای به حال جوانان ما
مهناز در تاریخ 27 اسفند 1401
مطلب قشنگی بود

ثبت دیدگاه